ما که جانمان را فداى مملکت کردیم و سبب آسایش این آدم هایى شدیم که در این مملکت با کمال افتخار زندگی مى کنند! این آسایش از کجا آمده؟! اگر شهدا و مجروحین از این کشور دفاع نکرده بودند، آیا کسى مى توانست آسایش و امنیت داشته باشد ؟! اینک برعکس شده که ما جانبازان امنیت نداریم!
به گزارش شهدای ایران؛ اینجانب
جانباز ٣٠٪ أعصاب و روان مى باشم که هر از چند گاهى حالت هاى پریشانى و
افسردگى به سراغم می آید. لذا بیمارستانى در اهواز که متعلق به جانبازان
اعصاب و روان قرار داده اند، طبق عرف به انجا مراجعت کردم و آنها حاضر نشدن
که مرا بستری کنند و این جمله را به من گفتند: شما امشب توى خیابان بخواب
تا صبح دکتر بیاد.
آیا اهانت بزرگتر إز این؟! ما که جانمان را فداى مملکت کردیم و سبب آسایش این آدم هایى شدیم که در این مملکت با کمال افتخار زندگی مى کنند! این آسایش از کجا آمده؟! اگر شهدا و مجروحین از این کشور دفاع نکرده بودند، آیا کسى مى توانست آسایش و امنیت داشته باشد ؟! اینک برعکس شده که ما جانبازان امنیت نداریم!
و اما جواب من به سوپروایزر بیمارستان که گفت بخواب توى خیابان. با لحن شدید من روبرو شد که در نتیجه ایشان به ٦ الى ٧ نفر کارگران آن بیمارستان دستور داد که به من حمله کردند و مرا تا حد مرگ کتک زدند و با توجه به اینکه من در حالت منگی بودم، از داروهاى دکتورم استفاده کرده بودم و در حال روحیه طبیعی نبودم و این مسئله سببش ایثارگری است. نه اینکه من آدم معتادى هستم و در ضمن اگر قصد در گیرى داشتم، خب مى رفتم با بنیاد درگیر مى شدم که حق و حقوقم را سال هاست به من نداده. دلیلى ندارد که من با یک عده کارگر آن هم بیمارستان اعصاب و روان که خودشان هم به سرایت بیماری اعصاب و روان گرفتارند، درگیر شوم!
پس اینک به من تهمت زدند که من گروهى با خودم آوردم و به بیمارستان حمله کردم، براى پوشاندن جرمى که مرتکب شدن و راهى نداشتند که مرا متهم کنند. آمدند و گفتند که بچه هاى بیمار، آنها به ما حمله کردن و شیشه هاى آمبولانس و تمام درب ها و دستگاه کارت خوان و،،،،، را ویران کردند. در حالى که دروغ است. فقط یک تابلو در راهرو بود که خیلى پایین نصب کرده بودند، در حین گذر من، کتفم به آن تابلو یا دستم به آن خورد و بنیاد شاکى من شده که بیمارستان را ویرانه کردم.
از کجا معلومه که خودشان این کار را نکردند و حتی اگر فرض کنیم این ادعاى بنیاد درست باشد، آیا کل این میلیاردها پولى که بنیاد سالانه براى خانواده شهدا و ایثارگران خرج مى کند، بابت چى است؟ غیر از اینکه آسایش این عزیزان را فراهم کنند؟ غیر از اینکه از طرف دولت به این نوع بیمارى رسیدگى کنند؟ آیا غیر از اینه؟! خب دولت و بیت المال اگر ماها ایثار نمى کردیم و به دفاع از ملت و اموال دولت و بیت المال، آیا چیزى در این مملکت مى ماند؟ معلومه که حتى به ناموس هم رحم نمى کردند نه بیت المال. نه دین و نه حکومتى بود .
مثل جریان کویت که صدام به آن حمله کرد و تمام کشور و مردم کویت متلاشی شدند. به خاطر اینکه آدم هاى بى عرضه اى بودند. اما بیت المال آنها را نجات داد و در نحو احسنت از او استفاده کردند و کشورشان را باز پس گرفتند و حاضر بودند میلیاردها پول دهند تا چند نفر اسیر را از رژیم عراق باز پس بگیرند و هزاران دینار به مجروحین خودشان دادند. آن وقت شماها ادعاى خسارت دارید؟! این مایه شرم است!
بنیاد موظف هستند که به من و امثال من خدمات ارائه دهند. بنیاد و کل کادر بنیاد و دولت موظف به ارائه خدمت به ایثارگران هستند که مثل سایه بالاى سر ایثارگران باشند ومثل مادرى که از طفل خود مواظبت مى کند، از آنها مواظبت کنند. اگر غیر از این است، بروید و منشوراخلاقى بنیاد را بخوانید.
آیا اهانت بزرگتر إز این؟! ما که جانمان را فداى مملکت کردیم و سبب آسایش این آدم هایى شدیم که در این مملکت با کمال افتخار زندگی مى کنند! این آسایش از کجا آمده؟! اگر شهدا و مجروحین از این کشور دفاع نکرده بودند، آیا کسى مى توانست آسایش و امنیت داشته باشد ؟! اینک برعکس شده که ما جانبازان امنیت نداریم!
و اما جواب من به سوپروایزر بیمارستان که گفت بخواب توى خیابان. با لحن شدید من روبرو شد که در نتیجه ایشان به ٦ الى ٧ نفر کارگران آن بیمارستان دستور داد که به من حمله کردند و مرا تا حد مرگ کتک زدند و با توجه به اینکه من در حالت منگی بودم، از داروهاى دکتورم استفاده کرده بودم و در حال روحیه طبیعی نبودم و این مسئله سببش ایثارگری است. نه اینکه من آدم معتادى هستم و در ضمن اگر قصد در گیرى داشتم، خب مى رفتم با بنیاد درگیر مى شدم که حق و حقوقم را سال هاست به من نداده. دلیلى ندارد که من با یک عده کارگر آن هم بیمارستان اعصاب و روان که خودشان هم به سرایت بیماری اعصاب و روان گرفتارند، درگیر شوم!
پس اینک به من تهمت زدند که من گروهى با خودم آوردم و به بیمارستان حمله کردم، براى پوشاندن جرمى که مرتکب شدن و راهى نداشتند که مرا متهم کنند. آمدند و گفتند که بچه هاى بیمار، آنها به ما حمله کردن و شیشه هاى آمبولانس و تمام درب ها و دستگاه کارت خوان و،،،،، را ویران کردند. در حالى که دروغ است. فقط یک تابلو در راهرو بود که خیلى پایین نصب کرده بودند، در حین گذر من، کتفم به آن تابلو یا دستم به آن خورد و بنیاد شاکى من شده که بیمارستان را ویرانه کردم.
از کجا معلومه که خودشان این کار را نکردند و حتی اگر فرض کنیم این ادعاى بنیاد درست باشد، آیا کل این میلیاردها پولى که بنیاد سالانه براى خانواده شهدا و ایثارگران خرج مى کند، بابت چى است؟ غیر از اینکه آسایش این عزیزان را فراهم کنند؟ غیر از اینکه از طرف دولت به این نوع بیمارى رسیدگى کنند؟ آیا غیر از اینه؟! خب دولت و بیت المال اگر ماها ایثار نمى کردیم و به دفاع از ملت و اموال دولت و بیت المال، آیا چیزى در این مملکت مى ماند؟ معلومه که حتى به ناموس هم رحم نمى کردند نه بیت المال. نه دین و نه حکومتى بود .
مثل جریان کویت که صدام به آن حمله کرد و تمام کشور و مردم کویت متلاشی شدند. به خاطر اینکه آدم هاى بى عرضه اى بودند. اما بیت المال آنها را نجات داد و در نحو احسنت از او استفاده کردند و کشورشان را باز پس گرفتند و حاضر بودند میلیاردها پول دهند تا چند نفر اسیر را از رژیم عراق باز پس بگیرند و هزاران دینار به مجروحین خودشان دادند. آن وقت شماها ادعاى خسارت دارید؟! این مایه شرم است!
بنیاد موظف هستند که به من و امثال من خدمات ارائه دهند. بنیاد و کل کادر بنیاد و دولت موظف به ارائه خدمت به ایثارگران هستند که مثل سایه بالاى سر ایثارگران باشند ومثل مادرى که از طفل خود مواظبت مى کند، از آنها مواظبت کنند. اگر غیر از این است، بروید و منشوراخلاقى بنیاد را بخوانید.
اینک من از بنیاد و کسانى که مرا به این روز کشاندند و آبرو و حیثیت من را زیر سؤال بودند و براى چندین مرحله مأمورین به درب منزل من آمدند و به خانواده ام ترس و استرس وارد کردند، ادعاى شرف و اعاده حیثیت دارم.
لذا از شما سروران گرامى خواهش دارم در سایت فاش نیوز این مسئله را اطلاع رسانى کنید.