شهدای ایران shohadayeiran.com

اگرچه همسرم با بزرگواري تمام از اشتباه ناخواسته من چشم پوشي کرده است، اما من نمي توانم خودم را ببخشم چرا که پس از ۱۴سال زندگي مشترک همراه با خوشبختي رفاه و آسايش اين چنين در دام يک فرد شياد گرفتار شدم و همه آبروي خانوادگي ام را بر باد دادم.واقعيت آن است که ديگر نمي توانم به چشمان همسرم نگاه کنم...
شهدای ایران:زن ۳۸ساله اي که پس از ۲بار اقدام به خودکشي ناموفق در کنار همسرش قرار گرفته بود تا سرنخ هايي از مرد کلاهبردار را به کارآگاهان پليس فتا ارائه کند، درباره وقوع اين حادثه تلخ گفت: ۱۴سال قبل با اميد در دانشگاه آشنا شدم و زندگي عاشقانه اي را کنار يکديگر آغاز کرديم. همه اطرافيان آرزوي زندگي  ما را داشتند، در اين سال ها از نظر مادي نيز خيلي رشد کرديم و زندگي مرفهي را در کنار ۲دخترم تجربه مي کردم. تا اين که روزي در يکي از سفرهاي خارجي همسرم گوشي هوشمند گران قيمتي را به عنوان هديه برايم خريداري کرد. از آن روز به بعد من در شبکه هاي اجتماعي عضو شدم و دوستان زيادي پيدا کردم. در ميان افرادي که به صورت پيامکي با هم در ارتباط بوديم زن جواني توجهم را به خود جلب کرد. تصوير آن زن که برايم ارسال شده بود آن قدر زيبا بود که مرا شيفته خودش کرد و بدين ترتيب ارتباط ما با يکديگر خيلي صميمانه شد به طوري که درباره بسياري از مسائل خصوصي زندگي، آشپزي، خريد و خيلي چيزهاي ديگر با هم صحبت مي کرديم. من ندانسته همه جزئيات خصوصي و شخصي ام را براي او بازگو مي کردم و در بسياري از اوقات براي يکديگر لطيفه و جملات خنده دار مي فرستاديم که گاهي تا ساعت ها خنده بر لب داشتم.

ديگر اعتمادم به آن زن که خود را فريده معرفي مي کرد به اندازه اي شد که تصاوير و فيلم هاي خانوادگي و بسيار خصوصي ام را برايش ارسال مي کردم، اما روزي پيامي از او دريافت کردم که اگر ۳ميليون تومان به حسابش واريز نکنم تصاويرم را در فضاي مجازي منتشر مي کند. ابتدا موضوع را جدي نگرفتم ولي چند ساعت بعد وقتي تصاويرم را در شبکه هاي اجتماعي ديدم تازه فهميدم که «فريده» مردي حدود ۴۰ساله است که با ارسال عکس هاي زنان جوان به من نزديک شده بود. آن لحظه تصميم به خودکشي گرفتم، اما ابتدا موضوع را از آغاز براي همسرم بازگو کردم اگرچه او با مهرباني با من برخورد کرد ولي من نمي توانستم اين فاجعه را تحمل کنم. به همين خاطر با خوردن مقداري قرص دست به خودکشي زدم ولي اطرافيانم مرا به بيمارستان رساندند. زماني که به هوش آمدم و متوجه شدم از مرگ نجات يافته ام دوباره با ملحفه هاي بيمارستاني اقدام به خودکشي کردم اما باز هم توسط کادر درماني نجات يافتم. حالا هم اگرچه به همراه همسرم از آن فرد شياد شکايت کرديم، اما ضربه روحي شديدي را به خاطر اين ندانم کاري تحمل مي کنم...

ماجراي واقعي با همکاري پليس فتاي خراسان رضوي


*خراسان


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار