شهدای ایران shohadayeiran.com

حرم امام حسین (ع) که هستی، خوب گوش بده! آنجا یکی هست که به امام حسین (ع) سلام می‌کند؛ سلامش خیلی قشنگ است، آن را بشنوید. همینطور که زوّار سلام می‌کنند، صدای او هم می‌آید که سلام‌تان را پاسخ می‌گوید.
شهدای ایران:مرحوم اسماعیل دولابی از عارفان و سالکان طریق الهی توصیه‌هایی را درباره حضرت اباعبدالله الحسین(ع) دارد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

چرا امام حسین(ع) روز عاشورا صدا می‌زند العطش، آب، آب ....؟ فرمود: قطره‌های سرگردان در چشمه‌ها و نهرها را صدا می‌زند، می‌گوید: بیایید مرا یاری کنید، دوستان، شیعیان، بستگان بیایید، مرا نصرت دهید. شاهزاده علی اکبر را دیدی وقتی لب پدر بزرگوارش را چشید، ساکت شد، چرا آرام شد؟ وقتی زبان در دهان پدر گذارد، دید اوه! عطش اینجا خوابیده است، دریای حیات و عزت، تشنه‌ حیات و علم است باز علم می‌خواهد، باز معرفت می‌خواهد، باز با مبدأ خودش کار دارد وقتی پدر را دید اینگونه تشنه است، پسر راحت شد. هرکدام از مؤمنین هم قوی‌تر باشند رفیقش را آرام می‌کند، هرکدام تشنگی بیشتری دارد، پایینی را آرام می‌کند، قوّه می‌دهد، قدرت می‌دهد.

* رابطه 72 یار سیدالشهدا(ع) با وجود صفات حمیده در انسان

یاران مولایمان ابا عبدالله (ع) 72 نفر بودند که این خیلی معنا دارد، 72 نفر یعنی 72 صفت ممدوح که در انسان هست، در انسان 72 صفت بد هم هست، البته هست به آن‌ها نمی‌خورد، آنها در کناب صفات حمیده هستند، هفتاد صفت حمیده مال خداست، غفاریت، ستر، عفو و امثال آن، این‌ها را آخرش به مؤمن می‌دهند.

حضرت اباعبدالله (ع) هفتاد صحابی داشت، هفت و هفتاد خیلی استعمال شده است، طواف کعبه، سعی صفا و مروه، سنگ به شیطان زدن همه هفت است، اگر 6 سنگ بزنی ناقص است، یعنی یک صفت کم داده‌ای، چقدر از ذکرها هفت بار وارد شده است، ذکر رکوع، ذکر سجده اگر بتوانی مستحب است این‌ها هفت مرتبه تکرار شوند.

هفتاد صفت ممدوح در انسان داریم، که اینها صفات خداوند است، این‌ها درجات بهشت و مقامات قُرب خداست، که انسان به وسیله‌ آن‌ها نزدیک می‌شود، مرتباً عده‌ای می‌رفتند و عده‌ای می‌آمدند و باز 72 نفر کامل می‌شدند، از اول معلوم بود 72 است. انگار هر روز کربلاست و 72 صفت هم دور امام حسین (ع) است، هر روز کربلا و همه روزها عاشورا و امام حسین (ع) در همه زمینه‌ها هست، صفات هم دور اوست، خودت را در این میانه بگرد و پیدا کن.

«کل یوم عاشورا کل ارض کربلا»؛ کربلا و عاشورا با هم قاطی شدند، همه وقت کربلا هستیم و همه وقت عاشورا است، عبادت عاشورائیان تمام شد، عبادت گریه‌های که می‌کردم هم خلاص شد، یعنی مغز مطلب درآمد یعنی دائماً در بلا هستی و هر روز هم عاشوراست، کعبه هم آنجایی است که با خدای خودت مشغول می‌شوی و ملاقات حج توست، تمام عبادات همین است، نشنیده‌ای که گفت خوشا آنان که دائم در نمازند یعنی هرکاری که می‌کند در نماز است.

ماه محرم یکی از ماه‌های تکامل است و محبت و عزاداری برای امام حسین (ع) انسان را زود به مقصد می‌رساند. «کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع»؛ همه ما اهل بیت (ع) کشتی نجات هستیم ولی کشتی نجات امام حسین (ع) سریع‌تر است.

امام حسین (ع) تجلی خداست، در حدیث هست کسی که آن حضرت را با معرفت زیارت کند (و یا در روز عرفه زیارت کند) «یُخالطُهُ الله بنفسه»؛ خداوند بنفسه با آن زائر مخلوط می‌شود، این عبارت را هیچ یک از علماء جرأت نکرده‌اند باز کنند و تشریح نمایند.

* تأثیر گریه بر ابا عبدالله الحسین(ع) بر انسان

کسی که در عزای امام حسین (ع) بگرید یا بگریاند یا محزون شود، دیگر آتش دنیا و آخرت او را داغ نخواهد کرد، دوستان اهل بیت در مجلس ذکر امام حسین (ع) مثل حضرت ابراهیم (ع) هستند که خداوند آتش را بر او سرد کرد.

قلب و دلی که مغموم و محزون باشد، با گریه باز می‌شود، آن‌قدر گریه می‌کند که در دلش گل می‌روید، حزن، غم شدید است و گریه ندارد، وقتی که غم بیاید دل می‌شکند و گریه آغاز می‌شود و دل آرام می‌گیرد، گریه اسلحه مؤمن است، کربلا اسلحه مؤمن است، امام حسین (ع) برای گریه خلق شده است و «قتیل العبرات» یعنی کشته اشک‌ها است. اشک گریه برای دنیا شور است و اشک گریه آخرت شیرین است، اولی چشم را کم‌سو و زخم می‌کند، دومی چشم را پرنور و زیبا می‌کند.

اگر شده در همه عمر لااقل یک بار زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نمان. متن زیارت عاشورا الهام خدایی است که به قلب ائمه الهام شده است و چیزی شبیه قرآن است اگر یک ماه محرم هر روز در خانه‌ات زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلامش بخوانی خدا را می‌بینی، امام حسین(ظهور) محبت است، ائمه یک ماه محرم را خیمه عزا می‌زدند و گریه می‌کردند.

سینه زدن خیلی قشنگ است و نافع، مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی، شخص وقتی سینه می‌زند، یا امام درون جا آن سینه می‌رود یا سینه زن به درون امام می‌رود، در همه عمر یک نوبت هم که شده برای حضرت زهرا و امام حسین (ع) سینه بزن، سینه زدن برای امام حسین (ع) بدن را سبک می‌کند زیبا و تمیز می‌کند، تا جایی که عکس خوبان خدا را در آن پیدا می‌شود.

می‌گویند امام حسین (ع) شهید شد، تا گنه‌کاران امت بخشیده شوند، آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچه چهارده ساله‌اش را به کشتن می‌دهد که گاوش را نجات دهد؟ خیر. امام حسین (ع) خودش دوست داشت که در راه محبوبش جانفشانی کند و به ملاقاتش برود.

امام حسین (ع) یک امر علی حدّه است، در دستگاه خلقت، شما اهل عبادت و نماز و قرآن و ...هستید ولی یک هفته ده روز یک بار نمی‌توانید نام امام حسین (ع) را نشنوید، اگر هم نشنوید خودتان گریه می‌افتید، هر موقع گریه افتادی برای امام حسین (ع) گریه کرده است، مؤمن نمی‌شود گریه نکند هرچند فقط چشمش کمی خیس و قرمز شود.

بر تربت امام حسین(ع) زیاد سجده کردن اخلاق را عوض می‌کند. بنای نظام آفرینش بر قربانی شدن مادون برای مافوق است، همه موجودات طبیعت خود را قربان مؤمن می‌کنند، او خود را قربان اهل بیت (ع) و آن‌ها خود را قربان خدا می‌کند.

* گریه‌ای که صاحب آن اشک ندارد

هرکس هر مصیبتی داشته باشد، از شیعیان مسلمین، مومنین حتی اشقیاء، اگر مصیبت امام حسین (ع) خوانده شود همه بخشیده می‌شوند. دیدی هر وقت کسی مرحوم می‌شود، یک آقایی را خبر می‌کنند تا منبر برود، آن منبری هم، اگر مرحوم جوان باشد، از مصیبت جوان می‌خواند، اگر پیر باشد از پیر می‌خواند، حق هم همین است که حزن و اندوه صاحب مجلس را انتقال بدهد به کربلا. تا صاحب مجلس با این روضه گریه می‌کند، دیگر مصیبت خودش یادش می‌رود، راحت می‌شود. انسان اگر یاد خوبان کند، غصه‌های خودش از یاد می‌رود، البته غصه‌های ما خیلی کوچک است و چیزی نیستند، دیگر غصه‌های خودمان را ذکر نمی‌کنیم، به خاطر اینکه کوچکند.

گریه سکلی گریه‌ای است که صاحب آن اشک ندارد (اشکش تمام شده) روز عاشورا یکی حضرت زینب (ع) بود که گریه سکلی کرد و یکی هم خود اباعبدالله الحسین (ع) یک نظر کرد، اصحابش را نگاه کرد، «نظرا الی یمینه و شماله»؛ گریه سکلی اشک ندارد. ناله است و صدا «و بکی بکا سکلی» روز عاشورا، یک گریه امام حسین (ع) و یک گریه زینب (ع) تمام گناه امت باطل شد، تمام گناه اولین و آخرین.

اشک نبود که صدا زد، صدای خشک، خون نبود که گریه کند، آب نبود که گریه کند. گریه وقتی برای بدن نافع است که اشک داشته باشد، ولی آن گریه سکلی بود نفعش مال اولین و آخرین است.

شاید در میان شیعیان وجود داشته باشد، وقتی مضطر می‌شوند (در مجلس امام حسین (ع) همه گریه می‌کنند و ضجه می‌زنند، یک مرتبه یک نفر از آن‌ها صدا می‌کند و ناله‌اش بالا می‌رود و گریه همه را ساکت می‌کند. در حالی که خودش هم مشغول کار است (دارد چای می‌ریزد) ده هزار نفر داشتند ضجه می‌زدند، یک دفعه این صدا بالا رفت همه جا را گرفت و همه ساکت شدند. این گریه سکلی است. در عرب می‌گویند دو جا فقط گریه سکلی است یک جا برای امام حسین (ع) و یکی هم برای زینب (س).

عزیزان من! خداوند از برکت امام حسین (ع) مملکت ما را روی زمین خیلی عزیز شمرده است. ببین که ذکر امام حسین (ع) چقدر برای بنی آدم استراحتگاه است، هر کدام خسته می‌شوند می‌گویند به روضه برویم، زن‌ها عجیب‌ترند، هرجا بیرقی می‌بینند وارد می‌شوند، کمی برای بچه‌ها پیغمبر (ص) گریه می‌کنند و حالشان جا می‌آید، گریه که می‌کند قلبش آب بیرون می‌دهد، گریه غصه و چرک را آب می‌کند و از سینه‌هایشان می‌برد. بعضی از زن‌ها و مردها گریه می‌کنند، گریه سکلی، به گریه بی اشک می‌گویند، روز عاشورا یک بار صدای حضرت زینب (ع) به آسمان رفت، گریه سکلی آن است. یک بار هم امام حسین (ع) صدایش بالا رفت ه گریه‌ای که اشک نداشت. اما از گریه بی اشک، آدم فکر می‌کند کسی را صدا زده است، نمی‌فهمد گریه‌اش اینطور است.

در دوران طفولیت، خانمی را دیدم که در روضه چای می‌داد، او هر یک ماه، چهل روز یک دفعه گریه‌اش راه افتاد و یک صدا می‌زد مابقی اوقات سرش پایین بود و چای می‌داد. دیگران همه گریه می‌کردند، ضجه می‌زدند، قصه می‌گفتند، می‌خندیدند، من بچه‌ بودم و در مجلس ول بودم گاهی صدای آن خانم بالا می‌رفت، تا صدایش به آسمان می‌رفت، سکوت این همه مدت آرام می‌شد، اینک که نگاه می‌کنم، می‌بینم که اول همه مردم در مجلس گریه می‌افتادند، آن وقت گریه سراغ او می‌رفت، یعنی تو چرا گریه نمی‌کنی؟ او هم که گریه نداشت ناله می‌کرد.

بعضی اوقات این ناله سراغ بزرگان ما می‌رود، آن‌ها گریه ندارند، آن‌ها سرپرست گریه کنندگان هستند، آب می‌دهند غذا می‌دهند، پذیرائی می‌کنند، عذرخواهی می‌کنند، بعضی وقت‌ها خودشان را هم می‌گیرد. آن‌هایند {هستند} که صدایشان به آسمان می‌رود و چون صدایشان بلند می‌شود برای تمام خلقت فرج است، من می‌دیدم آن خانم همین که صدایش به آسمان می‌رفت گریه تمام می‌شد و همه زنان شروع به صحبت می‌کردند، یک اتاق ضجّه، همین که ناله به آسمان می‌رفت تمام می‌شد، این چه صدایی است وقتی به آسمان می‌رود جاده‌ها را اینگونه صاف می‌کند. این را گریه سکلی می‌گویند. گریه‌ای که اشک و حزن و اندوه ندارد، ان شاءالله خداوند از برکت محبتش روز به روز آشنایی پدران و مادران و گذشتگان ما را که نورشان همراه ماست با خودش زیاد کند.

ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) به چه معناست

حضرت ابا عبدالله(ع) احتیاج به مردم نداشت، اما اینکه می‌فرماید: «مرا یاری کنید»، یعنی مسلک مرا یاری کنید، مقصد مرا یاری کنید، همکار و همراه من شوید. شما وقتی نماز می‌خوانید انبیاء و اولیاء را کمک کرده‌اید. وقتی کار خوب انجام می‌دهید، آنان را یاری داده‌اید. هر مسلکی که هر کس دارد، اگر شما هم از آن پیروی کنید او را یاری کرده‌اید.

آیا نفرمود که دشمنان ما را یاری نکنید و غذای دشمنان ما را نخورید؟ مسلک دشمنان ما را رفتار نکنید؟

برای امام حسین (ع) اگر پول خرج می‌کنید و یا لُخت می‌شوید عیبی ندارد، به ائمه نشان دهید، به امام حسین (ع) نشان دهید، بگذارید آقا ببیند که دوستش دارید. ریا برای مردم و به مردم نشان دادن بد است اما اگر به خود امامان (ع) نشان بدهید، این خوب است.

در دستگاه امام حسین (ع) حتی ریا هم ممدوح است، اگر جلوی روی مردم برای امام حسین (ع) مالت را بدهی، یا سینه بزنی خوب است، اصحاب که به میدان می‌رفتند رجز می‌خواندن و خودشان را معرفی می‌کردند، تظاهر در دستگاه امام حسین (ع) جزا دارد. البته بهتر است کار خود را به خدا و امام حسین (ع) نشان بدهی. بگویی، خدایا ببین من دارم این کار را می‌کنم، حسین جان ببین من دارم این کار را می‌کنم.

در حرم امام حسین (ع) که هستی، خوب گوش بده! آنجا یکی هست که به امام حسین (ع) سلام می‌کند. (منظور امام زمان (عج) است). سلامش خیلی قشنگ است، آن را بشنوید. همینطور که زوّار سلام می‌کنند، صدای او هم می‌آید که سلام می‌کند. در حرم امیرالمومنین (ع) هم همینطور است. وقتی که وارد می‌شوید و سر قبر مطهر علی (ع) حاضر می‌شوید، سلام‌تان را جواب می‌گوید. خوب گوش بدهید و حواس‌تان باشد که خلوت و تنها رفته باشید. بگویید: علی جان! این بار نماز خواندم و آمده‌ام خودم را نشان بدهم و دور حرمت بگردم و بروم. ساده بگو. خودنمایی نکن!

وقتی خواستی به حرم امام حسین (ع) مشرف شوی، تنها برو و وقتی هم مشرّف شدی حواست به دیگران نباشد، به خود حضرت باشد! ان شاءالله وقتی خواستی مشرّف شوی، ابتدا در نهر حسینی که نزدیک مرقد مطهر حضرت ابوالفضل (ع) است و از فرات جدا شده و آبش گل آلود است و تربت مخلوط است و آبش هنگام حرکت ناله می‌کند، غسل زیارت کن و با قدم‌ها کوتاه و به آهستگی و بدون اینکه با کسی حرف بزنی و به اطراف توجّه کنی به طرف حرم برو! هر قدمی که به سمت حرم می‌داری، ملائکه نور روی سرت می‌ریزند.

وقتی به حرم رسیدی، بالای کفش کن حرم، زیارت نامه‌ای نوشته شده است به این ترتیب «صلی الله علیک یا ابا عبدالله و صلی الله علیک یا ابا عبدالله و صلی الله علیک یا ابا عبدالله» که این خودش یک زیارت کامل است. گویا زائر می‌گوید: جانم به قربانت یا ابا عبدالله (ع) بعد می‌بیند مثل اینکه درست نشد و دلش آرام نگرفت، دوباره می‌گوید جانم به قربانت ای اباعبدالله (ع) و بار سوم هم به همین ترتیب! داخل حرم، پایین پای حضرت محلی است که استخوان‌های شهدا را آنجا دفن کرده‌اند. اگر هوشیار باشی آنجا که عبور می‌کنی احساس می‌کنی که زیر پایت مثل یک دریا گود است.

*فارس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار