صبح امروز
صبح امروز جانباز اعصاب و روان با انداختن پلاکاردی به گردن خود وارد نمایشگاه مطبوعات شد تا از این طریق شاید صدایش یه مسئولین برسد.
اختصاصی/ به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران: صبح امروز جانباز اعصاب و روان با انداختن پلاکاردی به گردن خود وارد نمایشگاه مطبوعات شد تا از این طریق شاید صدایش یه مسئولین برسد.
آقای مهدی نیا درباره اینکه چرا این پلاکارد را به گردن خود انداخته گفت: من این پلاکارد رو انداخته ام تا مسئولین کمی خجالت بکشند.
این جانباز در ادامه گفت: جانبازان اعصاب و روان, گمنام است اگر شیمیایی و یا قطع عضو بودیم مشخص بود اما ما جانباز اعصاب و روان هستیم و از داخل پاچیده ایم و در ظاهر چیزی نشان نمی دهیم.
این جانباز ادامه داد: سن که بالا یرود عصب ها کار خود را بخوبی انجام نمی دهد وقتی قرص می خوریم دیگر از کار افتاده ایم و توان کاری را نداریم.هیچ کدام از مسئولین هم رسیدگی نمی کنند.
این جانباز اظهار داشت: در شلمچه جانباز شده ام هم ترکش خوردم هم با توپ مستقیم تانک موجی شده ام.
25 سال است که در وزارت دفاع مشغول به کار هستم, حقوق میان ماه به نام آکورد را قطع کردند فقط به این دلیل که بیمارستان بستری بودم.
به یک سگ آمریکایی مدال دادند
مهدوی نیا گفت: در کشور های غربی به سگ خود برای نجات یک سرباز مدال اهدا کردند اما در کشور ما ...
این جانباز در پاسخ به این سوال که پلاکاردش چه تاثیری دارد اظهار داشت: همین که خیلی ها متوجه بشوند که چه قدر در حق ما کوتاهی شده برای من و بچه ها کافیست.از این طریق مسئولین هم شاید از خواب غفلت بیدار شوند.
عباس مهدوی نیا در ادامه گفت: الان من حالم کمی خوب هست اما بچه های دیگر نمی تونند این فضا ها را تحمل کنند .در حال حاضر هم قرص خورده ام تا کمی بتوانم تحمل کنم و به اعصابم مسلط باشم.
هر حرکتی که می کنم بخاطر دوستانی هستند که مشکل من را دارند.
این جانباز اعصاب و روان گفت: فکر می کنم دولت کم کاری کرده که ما جانبازان اعصاب و روان را در بنیاد شهید تحت پوشش قرار نمی دهد.
در واقع آن مطالباتی که برای جانبازان 25 درصد تعیین شده بود به ما تعلق نگرفته است.
وی خاطر نشان کرد: بنیاد مستقیما به مامی گوید شما هزینه بر هستید. در حال حاضر پرونده من در کمیسون پزشکی خاک می خورد و جوابی مبنی بر اینکه آیا درصد جانبازی ام را تغییر بدهند نگرفتم.
خیلی از جانبازان اعصاب و روان هستند که از منزل خارج نمی شوند و حتی بعضی ها هم برای همیشه بستری هستند.
من نه جعانبازم و نه خانواداه ام جانبازند
اما
این را میدانم که با اینکه در ایران نام اسلام است اما در اروپا بیشتر هوای جانبازان و خانواده های کشته های جنگشان را دارند
متاسفم
من هم جانباز 30 % اعصاب و روان هستم و مدت بیست سالو اندی است که دارو مصرف میکنم آقای درویشی شما دارید که به بنیاد نرفته اید اگر خمپاره 1 متری ات میخورد میفهمیدی که درد اعصاب یعنی چه و من هم تا بحل چند نامه نوشتم در سایتها کسی به فکر ما جانبازان اعصاب و روان نیست
و آقای مهدوی نیا راست میگوید در کشورهای غربی برای سگها ارزش قاعل میشوند ولی در کشور ما مسئولین به اسم آزاده و جانباز و شهید خیلی
کارهامیکنند و برای جانبازان اعصاب و روان کاری نمی کنند مینائی از نهبندان
خیلی خسته ام خیلی
منهم یکی دیگه از جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان هستم. اما ایکاش مسئولین مربوطه نمک به زخم این آسیب دیده ها نمی زدند.
این برادر جانباز دیگه جونش به لب رسیده که کفن پوش شده و متن روی پلاکارد را بر اساس درد درونش نوشته، اگر کسی مثل اون زجر کشیده به کار او معترض نمیشه.