چرا مدیر نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی به عنوان کارگردان در ایام محرم این نمایشنامه ضددین را اجرا میکند. شاید از نظر جناب دادویی که کارشان نظارت بر عدم اجرای چنین نمایشنامههایی است «ناگهان هذا حبیبالله...» یک نمایشنامه کاملا دینی است! اجرای نمایشنامه توهینآمیز به سالار شهیدان توسط مدیر مرکز هنرهای نمایشی.
به گزارش شهدای ایران، روز گذشته روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی در خبری اعلام کرد نمایشنامه «ناگهان هذا حبیب اله...» نوشته عباس نعلبندیان به کارگردانی رضا دادویی در روزهای سه شنبه و چهارشنبه 6 و 7 آبان ماه 93 ساعت 18 در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر نمایشنامه خوانی خواهند داشت.
در این نمایشنامهخوانی بازیگرانی همچون حسین پاکدل، علی سرابی، پریسا مقتدی، هوشنگ هیهاوند، ژاله صامتی، الهه حسینی، سید جواد طاهری و علی امیری ایفای نقش خواهند کرد. این برنامه در سلسله نمایشنامه خوانیهای سوگواره «شبهای واقعه» اجرا میشود.
این خبر در حالی اعلام میشود که آثار عباس نعلبندیان سالهاست در فهرست ممنوعه قرار دارد و به دلیل محتوای ضدمذهب اکثر آثار او وزارت ارشاد مجوزی به اجرا آثار وی نمیدهد.
رضا دادویی کارگردان این برنامه نمایشنامهخوانی و ریاست شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی درباره اجرای این نمایشنامه به ایسنا گفته است: این روخوانی فرصتی است تا متوجه شویم برخی اسامی که سالها بیدلیل و بیهیچ توجیه منطقی، امکان اجرا نداشتهاند، میتوانند به صحنه بازگردند... نعلبندیان از اساس این متن را به امام حسین (ع) تقدیم کرده است. او در این اثر، نگاهی امروزی به واقعهی کربلا دارد. بنابراین تغییرات چندانی لازم نبود و فقط در حد چند واژه و جمله، حذفیاتی داشتیم.
در نمایشنامه «ناگهان هذا حبیب الله مات فی حب الله ، هذا قتیل الله مات بسیف الله» درباره مفهوم شهادت و قربانی شدن است ، روایت حول شخصیتی به نام «فریدون» می گردد که ما او را از لابلای مونولوگ های همسایه هایش میشناسیم. مردمانی که هریک نظری عجیب در مورد او و صندوقچه ای که در اتاق اش است دارند اما همه بر این نظر متفق اند که صندوق او پر از پول است. در انتها هریک با انگیزه ی تصاحب پول اما در اقدامی جمعی «فریدون» را می کشند و پس از روبرو شدن با صندوق خالی از کرده ی خود پشیمان می شوند و باز از فضایل او حرف می زنند.
در این نمایشنامه با چند شخصیت مواجه هستیم که هرکدام دارای مشکلات متعددی هستند از مشکلات مالی گرفته تا اخلاقی، داستان حول محور فریدون میگردد که ناگهان وارد خانهای قدیمی میشود و در آنجا سکونت می کند؛ فریدون که آدمی روشنفکر و دائمالخمر است با هیچکدام از اهالی خانه غیر از دختر نوجوانی به نام فاطمه ارتباط برقرار نمی کند. هر کدام از همسایهها از منظر خود به فریدون نگاه میکنند و وجود صندوق بزرگی در اتاقش این گمان را بوجود میآورد که او فردی متمول است و اهالی خانه که دچار مشکلات فراوانی هستند نقشه قتل او را میکشند».
روایت بالا را میتوان سادهانگارانه ترین روایت از نمایشنامهای خواند که نعلبندیان با ارجاعات مذهبی فراوانی در لابهلای ارجاعات اروتیک خود آورده است. نمایشنامه سرشار از ارجاعات گوناگون روشنفکری و اروتیک است. شخصیت اصلی نمایشنامه که فریدون نام دارد در لابلای ارتباطات غیراخلاقی خود با فاطمه که همواره در حالت مستی اتفاق میافتد از قرآن،حسین(ع)،مولا(حضرت)علی و ... نام میبرد؛ برای شخصیتهای فرعی از اسامی دینی استفاده شده است. فاطمه دختر نوجوانی که از ارتباط غیراخلاقی با فریدون خرسند است و پدر و مادر او نیز از این ارتباط آگاهند اما چون چشم طمع به مال فریدون دارند چیزی نمیگویند و حتی در جایی نیز پدر او، فریدون را به ارتباط بیشتر با فاطمه ترغیب می کند.
در نمایشنامه دو شخصیت همجنس باز وجود دارد که بیپروا به روابط غیراخلاقی آنها اشاره میشود و حتی در بخشی از نمایشنامه از قول حسینآقا! نسبت به اینکه دیگران دیدی منفی به این موضوع دارند اعتراض میشود. حسینآقا و تقی دو فردی هستند که روز و شب را در آغوش هم و در یک تختواب سپری میکنند.
داستان «ناگهان هذا حبیب الله ...» در ظهر تاسوعا تا ظهر عاشورا می گذرد. این نمایشنامه در سال 1351 توسط آربی اُوانسیان در ششمین جشن هنر شیراز و در کارگاه نمایش به صحنه رفت و به مدت 5 شب نیز در فستیوال جهانی نانسی اجرا شد.
استفاده از نمادهای عاشورایی و دینی نظیر صدای زنجیر زدن و سنج که در برخی مواقع لابلای صحنههای اروتیک گنجانده شده است، صدای صوت دلنشین قرآن پدر برای فرزند،گوشواره، خلخال، روبنده، دوطفلان، خرابه، خیمه، آتش گرفتن خیمهها، سفره حضرت زینب و ... که در جای جای متن مورد استفاده قرار گرفته نشان میدهد که نویسنده قصد دارد ذهن مخاطب را درگیر این مسئله کند و در نهایت از واژه شهید تقدسزدایی میکند.
در پایان این نمایشنامه فریدون که انگار حسین زمانه خود و فردی دائمالخمر و زنباره است به گونهای توسط همسایگان کشته میشود که انگار شهید شده و شهید زمانه خودش به حساب میآید.
بدتر از همه این است که در این نمایشنامه اینگونه القاء شده است که مبارزه امام حسین(ع) و قیام او یک تصمیم غلط بوده است و حضرت با چنین تصمیمی خود و خانوادهاش را به کشتن داده است!!
حالا اینکه چرا مدیر نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی به عنوان کارگردان قصد دارد این اثر را روی صحنه ببرد و در ایام محرم و عزاداری سرور و سالار شهیدان این نمایشنامه ضد دین را اجرا کند، سوالی است که حداقل ما برای آن هیچ پاسخی نتوانستیم بیابیم. شاید از نظر جناب دادویی که کارشان نظارت بر عدم اجرای چنین نمایشنامههایی است «ناگهان هذا حبیبالله...ن یک نمایشنامه کاملا دینی است!!
*فرهنگ نیوز
در این نمایشنامهخوانی بازیگرانی همچون حسین پاکدل، علی سرابی، پریسا مقتدی، هوشنگ هیهاوند، ژاله صامتی، الهه حسینی، سید جواد طاهری و علی امیری ایفای نقش خواهند کرد. این برنامه در سلسله نمایشنامه خوانیهای سوگواره «شبهای واقعه» اجرا میشود.
این خبر در حالی اعلام میشود که آثار عباس نعلبندیان سالهاست در فهرست ممنوعه قرار دارد و به دلیل محتوای ضدمذهب اکثر آثار او وزارت ارشاد مجوزی به اجرا آثار وی نمیدهد.
رضا دادویی کارگردان این برنامه نمایشنامهخوانی و ریاست شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی درباره اجرای این نمایشنامه به ایسنا گفته است: این روخوانی فرصتی است تا متوجه شویم برخی اسامی که سالها بیدلیل و بیهیچ توجیه منطقی، امکان اجرا نداشتهاند، میتوانند به صحنه بازگردند... نعلبندیان از اساس این متن را به امام حسین (ع) تقدیم کرده است. او در این اثر، نگاهی امروزی به واقعهی کربلا دارد. بنابراین تغییرات چندانی لازم نبود و فقط در حد چند واژه و جمله، حذفیاتی داشتیم.
در نمایشنامه «ناگهان هذا حبیب الله مات فی حب الله ، هذا قتیل الله مات بسیف الله» درباره مفهوم شهادت و قربانی شدن است ، روایت حول شخصیتی به نام «فریدون» می گردد که ما او را از لابلای مونولوگ های همسایه هایش میشناسیم. مردمانی که هریک نظری عجیب در مورد او و صندوقچه ای که در اتاق اش است دارند اما همه بر این نظر متفق اند که صندوق او پر از پول است. در انتها هریک با انگیزه ی تصاحب پول اما در اقدامی جمعی «فریدون» را می کشند و پس از روبرو شدن با صندوق خالی از کرده ی خود پشیمان می شوند و باز از فضایل او حرف می زنند.
در این نمایشنامه با چند شخصیت مواجه هستیم که هرکدام دارای مشکلات متعددی هستند از مشکلات مالی گرفته تا اخلاقی، داستان حول محور فریدون میگردد که ناگهان وارد خانهای قدیمی میشود و در آنجا سکونت می کند؛ فریدون که آدمی روشنفکر و دائمالخمر است با هیچکدام از اهالی خانه غیر از دختر نوجوانی به نام فاطمه ارتباط برقرار نمی کند. هر کدام از همسایهها از منظر خود به فریدون نگاه میکنند و وجود صندوق بزرگی در اتاقش این گمان را بوجود میآورد که او فردی متمول است و اهالی خانه که دچار مشکلات فراوانی هستند نقشه قتل او را میکشند».
روایت بالا را میتوان سادهانگارانه ترین روایت از نمایشنامهای خواند که نعلبندیان با ارجاعات مذهبی فراوانی در لابهلای ارجاعات اروتیک خود آورده است. نمایشنامه سرشار از ارجاعات گوناگون روشنفکری و اروتیک است. شخصیت اصلی نمایشنامه که فریدون نام دارد در لابلای ارتباطات غیراخلاقی خود با فاطمه که همواره در حالت مستی اتفاق میافتد از قرآن،حسین(ع)،مولا(حضرت)علی و ... نام میبرد؛ برای شخصیتهای فرعی از اسامی دینی استفاده شده است. فاطمه دختر نوجوانی که از ارتباط غیراخلاقی با فریدون خرسند است و پدر و مادر او نیز از این ارتباط آگاهند اما چون چشم طمع به مال فریدون دارند چیزی نمیگویند و حتی در جایی نیز پدر او، فریدون را به ارتباط بیشتر با فاطمه ترغیب می کند.
در نمایشنامه دو شخصیت همجنس باز وجود دارد که بیپروا به روابط غیراخلاقی آنها اشاره میشود و حتی در بخشی از نمایشنامه از قول حسینآقا! نسبت به اینکه دیگران دیدی منفی به این موضوع دارند اعتراض میشود. حسینآقا و تقی دو فردی هستند که روز و شب را در آغوش هم و در یک تختواب سپری میکنند.
داستان «ناگهان هذا حبیب الله ...» در ظهر تاسوعا تا ظهر عاشورا می گذرد. این نمایشنامه در سال 1351 توسط آربی اُوانسیان در ششمین جشن هنر شیراز و در کارگاه نمایش به صحنه رفت و به مدت 5 شب نیز در فستیوال جهانی نانسی اجرا شد.
استفاده از نمادهای عاشورایی و دینی نظیر صدای زنجیر زدن و سنج که در برخی مواقع لابلای صحنههای اروتیک گنجانده شده است، صدای صوت دلنشین قرآن پدر برای فرزند،گوشواره، خلخال، روبنده، دوطفلان، خرابه، خیمه، آتش گرفتن خیمهها، سفره حضرت زینب و ... که در جای جای متن مورد استفاده قرار گرفته نشان میدهد که نویسنده قصد دارد ذهن مخاطب را درگیر این مسئله کند و در نهایت از واژه شهید تقدسزدایی میکند.
در پایان این نمایشنامه فریدون که انگار حسین زمانه خود و فردی دائمالخمر و زنباره است به گونهای توسط همسایگان کشته میشود که انگار شهید شده و شهید زمانه خودش به حساب میآید.
بدتر از همه این است که در این نمایشنامه اینگونه القاء شده است که مبارزه امام حسین(ع) و قیام او یک تصمیم غلط بوده است و حضرت با چنین تصمیمی خود و خانوادهاش را به کشتن داده است!!
حالا اینکه چرا مدیر نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی به عنوان کارگردان قصد دارد این اثر را روی صحنه ببرد و در ایام محرم و عزاداری سرور و سالار شهیدان این نمایشنامه ضد دین را اجرا کند، سوالی است که حداقل ما برای آن هیچ پاسخی نتوانستیم بیابیم. شاید از نظر جناب دادویی که کارشان نظارت بر عدم اجرای چنین نمایشنامههایی است «ناگهان هذا حبیبالله...ن یک نمایشنامه کاملا دینی است!!
*فرهنگ نیوز