اجرای سخیفی که در اختتامیه دهه فرهنگ و گذر هنر در تالار حافظ شیراز و در آستانه فرارسیدن ماه محرم برگزار شد، توهینی آشکار به جامعه مداحان و عاشقان اباعبدالله(ع) بود.
به گزارش شهدای ایران به نقل از شیرازه، طی روزهای گذشته یکی از چالشیترین مسائلی که در حوزه فرهنگ در شیراز رخ داد، برگزاری «دهه فرهنگ» و «گذر هنر» بود. این گذر و این دهه، اگرچه با شعار «از روشنای عشق تا تجلی ولایت» برگزار شد اما برخی برنامههای آن آنقدر از ارزشهای اسلامی و جایگاه و شان سومین حرم اهل بیت علیهم السلام دور بود که سایه سنگینی بر دیگر برنامههای مثبت آن انداخت. اما نکتهای که در این برنامههای غیرارزشی آشکارا دیده میشد، عدم برنامهریزی دقیق در مدیریت و ضعف در داشتن یک نگاه جامع بود که بتواند برخی موارد را پیش بینی کند.
اما حاشیههای مهمتر از متن «گذر هنر»، فقط به شبهایی که موسیقیهای مبتذل اجرا میشد، ختم نشد. در اختتامیه دهه فرهنگ و گذر هنر که ۲۰ مهر در تالار حافظ برگزار شد، یکی از عجیبترین، دردناکترین و زشتترین برنامههای به اصطلاح هنری در حالی ارائه شد که دکتر مریدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در ردیف اول نشسته بود، میخندید و کف میزد. تاسفآورتر اینکه وقتی مریدی در آن جلسه سخنرانی کرد، مدام از اخلاص و ایمان و ارزشها و ... گفت. مریدی که به دلیل انتقادات دلسوزان فرهنگ و شخصیتهای مذهبی برجسته استان، سعی میکرد چنین مواردی را با هنر اجرا شده در گذر هنر پیوند بزند، حالا به اجرای سخیف یک به اصطلاح هنرمند، گوش میسپرد بیآنکه واکنشی از خود نشان دهد. وقتی آن شخص گستاخ با لحن نعل به نعل با روضههای اباعبدالله (ع)، موارد سطحی، طنزگونه و کنایهآمیز خود را با لحنی سوزناک اما تمسخرآمیز بیان میداشت، مریدی احتمالا با خود میاندیشید که باید به این «هنرمندها» فضا داد تا «عطش» دیده شدنشان برطرف شود! همان استدلال عجیبی که برای بیبرنامگی و درهمریختگی اجرای برخی موسیقیهای مبتذل در گذر هنر از سوی او مطرح شد تا به زعم او جلوی موسیقیهای مبتذل زیرزمینی گرفته شود!
کسی با فضای باز فرهنگی مخالف نیست اما هر فضای بازی، حد و مرزهایی دارد و باز بودنش بیمرز نیست. چرا برخی به اصطلاح هنرمندان در شرایط کنونی احساس کردهاند که میتوانند هر برنامه سخیفی را در لباس هنر و حتی با تمسخر ارزشها همراه با سوت و کف حضار و مدیران فرهنگی به نمایش بگذارند؟ پاسخ این سوال، تسامح و تساهل همین مدیران است که به اسم آزاداندیشی، به اسم احترام به هنرمندان و البته با ژست پایبندی به ارزشها، حاضر به فراهم کردن زمینه برنامههای ضدارزشی و موسیقیهای مبتذل، و کف زدن برای آنها هستند. مریدی در همین مدت زمان کم از مدیریت خود نشان داده که توان ایستادگی در مقابل اجراهای غلط هنرمندان را ندارد.
اجرای سخیفی که در اختتامیه دهه فرهنگ و گذر هنر در تالار حافظ شیراز و در آستانه فرارسیدن ماه محرم برگزار شد، توهینی آشکار به جامعه مداحان و عاشقان اباعبدالله(ع) بود. مریدی احتمالا دوباره دست به توجیه خواهد برد و با گفتن جملات کلی در خصوص عشق و ارادت هنرمندان به سالار شهیدان و بزرگداشت غدیر در دهه فرهنگ و ... سعی میکند ماجرا را فیصله دهد. کسی در ارادت اغلب جامعه هنری استان و ایران به امام حسین(ع) ذرهای شک و تردید ندارد. اما چاره این برنامه سخیف و ضدارزشی در اختتامیه گذر هنر، توجیه مدیرکل ارشاد نیست. عذرخواهی مریدی بابت این برنامه تمسخرآمیز، از مردم و همه عاشقان اباعبدالله(ع)، جامعه مداحان و جامعه هنری عاشورایی شاید کمی از داغ دل شیفتگان حسینی بکاهد. از سوی دیگر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص دکتر جنتی نیز که همچون مریدی مدام از ارزشها سخن میگوید، باید نظارت خود را بر برنامههای مدیران کل خود افزایش دهد البته اگر اعتقادی راسخ به تحکیم ارزشهای اسلامی دارد. حامیان استانی مریدی همچون استاندار که چندی قبل دوباره حمایت تام خود را از او اعلام کرد نیز، اکنون باید به این سوال بیندیشد که این حمایتهای بیقید و شرط را تا کجا میخواهد ادامه دهد؟
اما حاشیههای مهمتر از متن «گذر هنر»، فقط به شبهایی که موسیقیهای مبتذل اجرا میشد، ختم نشد. در اختتامیه دهه فرهنگ و گذر هنر که ۲۰ مهر در تالار حافظ برگزار شد، یکی از عجیبترین، دردناکترین و زشتترین برنامههای به اصطلاح هنری در حالی ارائه شد که دکتر مریدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در ردیف اول نشسته بود، میخندید و کف میزد. تاسفآورتر اینکه وقتی مریدی در آن جلسه سخنرانی کرد، مدام از اخلاص و ایمان و ارزشها و ... گفت. مریدی که به دلیل انتقادات دلسوزان فرهنگ و شخصیتهای مذهبی برجسته استان، سعی میکرد چنین مواردی را با هنر اجرا شده در گذر هنر پیوند بزند، حالا به اجرای سخیف یک به اصطلاح هنرمند، گوش میسپرد بیآنکه واکنشی از خود نشان دهد. وقتی آن شخص گستاخ با لحن نعل به نعل با روضههای اباعبدالله (ع)، موارد سطحی، طنزگونه و کنایهآمیز خود را با لحنی سوزناک اما تمسخرآمیز بیان میداشت، مریدی احتمالا با خود میاندیشید که باید به این «هنرمندها» فضا داد تا «عطش» دیده شدنشان برطرف شود! همان استدلال عجیبی که برای بیبرنامگی و درهمریختگی اجرای برخی موسیقیهای مبتذل در گذر هنر از سوی او مطرح شد تا به زعم او جلوی موسیقیهای مبتذل زیرزمینی گرفته شود!
کسی با فضای باز فرهنگی مخالف نیست اما هر فضای بازی، حد و مرزهایی دارد و باز بودنش بیمرز نیست. چرا برخی به اصطلاح هنرمندان در شرایط کنونی احساس کردهاند که میتوانند هر برنامه سخیفی را در لباس هنر و حتی با تمسخر ارزشها همراه با سوت و کف حضار و مدیران فرهنگی به نمایش بگذارند؟ پاسخ این سوال، تسامح و تساهل همین مدیران است که به اسم آزاداندیشی، به اسم احترام به هنرمندان و البته با ژست پایبندی به ارزشها، حاضر به فراهم کردن زمینه برنامههای ضدارزشی و موسیقیهای مبتذل، و کف زدن برای آنها هستند. مریدی در همین مدت زمان کم از مدیریت خود نشان داده که توان ایستادگی در مقابل اجراهای غلط هنرمندان را ندارد.
اجرای سخیفی که در اختتامیه دهه فرهنگ و گذر هنر در تالار حافظ شیراز و در آستانه فرارسیدن ماه محرم برگزار شد، توهینی آشکار به جامعه مداحان و عاشقان اباعبدالله(ع) بود. مریدی احتمالا دوباره دست به توجیه خواهد برد و با گفتن جملات کلی در خصوص عشق و ارادت هنرمندان به سالار شهیدان و بزرگداشت غدیر در دهه فرهنگ و ... سعی میکند ماجرا را فیصله دهد. کسی در ارادت اغلب جامعه هنری استان و ایران به امام حسین(ع) ذرهای شک و تردید ندارد. اما چاره این برنامه سخیف و ضدارزشی در اختتامیه گذر هنر، توجیه مدیرکل ارشاد نیست. عذرخواهی مریدی بابت این برنامه تمسخرآمیز، از مردم و همه عاشقان اباعبدالله(ع)، جامعه مداحان و جامعه هنری عاشورایی شاید کمی از داغ دل شیفتگان حسینی بکاهد. از سوی دیگر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص دکتر جنتی نیز که همچون مریدی مدام از ارزشها سخن میگوید، باید نظارت خود را بر برنامههای مدیران کل خود افزایش دهد البته اگر اعتقادی راسخ به تحکیم ارزشهای اسلامی دارد. حامیان استانی مریدی همچون استاندار که چندی قبل دوباره حمایت تام خود را از او اعلام کرد نیز، اکنون باید به این سوال بیندیشد که این حمایتهای بیقید و شرط را تا کجا میخواهد ادامه دهد؟