آنچه در جمع مادران شهدا گذشت
مادر شهیدان میرعلی اکبری پلاک فرزندان شهید خود را به اکبر عبدی برادر شهید و بازیگر سینما (در نقش بایرام لودر در فیلم اخراجی ها) هدیه داد.
شهدای ایران: ساعت 18 عصر یک روز پائیزی، مکان خیابان مطهری تهران کوچه ترکمنستان خانه مادر شهیدان میرعلی اکبری؛ قرار است در این خانه میهمانی کوچکی با حضور مادران شهدا برگزار شود. هیئت خانواده شهدا و ایثارگران هم از برخی مسئولان دعوت کرده بود که چند نفر از سرداران سپاه ومعاون نیروی زمینی ارتش خود را به میهمانی رساندند.
مجموع کل میهمانان به 30 نفر نمی رسید که نیمی از آنها مادران شهدا و جانبازان بودند. مادران شهدایی که برخی سه فرزند خود را در دوران دفاع مقدس تقدیم اسلام کرده بودند. روی صندلی نیز تصویری از شهیدان میرعلی اکبری قرار داشت. برو بچه های هیئت خانواده شهدا هم در آشپزخانه سور و سات مراسم را آماده می کردند.
وقتی تمام میهمان آمدند با قرائت قرآن کریم مراسم آغاز شد. اما بعد از پایان قرائت قرآن خبری از سخنرانی نبود و میکروفن دست به دست بین تمام حاضران مجلس چرخید. از مادران شهدا تا حتی خبرنگاران حاضر در این جشن؛
یکی از مادران شهدا میکروفن را به دست گرفت و گفت: چه بگویم .... من که کاری نکردم تا بخواهم صحبت کنم، اصلا خجالت می کشم. بعد نوبت به مادر شهید دیگری رسید. به اصرار توانستیم میکروفن را به او بدهیم تا برایمان صحبت کند. گفت: اما سوالم این است که آیا فرزندانی که ما راهی جبهه کردیم درجه بندی بودند؟ چرا باید فرزند من بعد از جنگ و در عملیات با اشرار شهید شود اما با سایر شهدا فرق داشته باشد. مادر شهید دیگری گریست اما صحبت نکرد و نفر بعد که مادر یک شهید بود گفت: من کجا و مادر سه شهید کجا بهتر است صحبت نکنم...
مادر شهید حجتالله فرزانه هم در جمع حضور داشت و گفت: من از مادرانی که در این جمع حضور دارند و چند فرزندشان را تقدیم اسلام کردهاند، خجالت میکشم و حرفی برای گفتن ندارم. اگر چه من فقط یک پسر داشتم که او را از 14 سالگی به جبهه فرستادم و در 18 سالگی تقدیم اسلام و انقلاب کردم.
میهمانان دیگر مراسم هم برای خود حرفهایی داشتند. دکتر علی ثابت از فرماندهان سپاه و استاد دانشگاه که همرزم شهید همت بوده تا سردار آزادی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس که خاطرات نابی را از دلاوری های شهدا تعریف می کردند.
داوود براتی مسئول هیأت خانواده شهدا و ایثارگران در این مراسم از همه مردم و مسئولان خواست که خانواده شهدا را فراموش نکنند و به پدر شهیدی اشاره کرد که 7 ماه در بیمارستان بستری بوده و هیچ ملاقات کنندهای نداشته است.
براتی از مادر شهید کدویی که در جمع حضور داشت هم یاد کرد که چندین ماه شهروندی یا مسئولی به خانهشان نرفته و تنها دخترش مجبور بود از شهرستان به دیدن او بیاید.
نوبت به بریدن کیک رسید تا جشن کامل شود. اما یکی از میهمان آخر مراسم بالاخره خود را به جمع مادران شهدا رساند. اکبر عبدی بازیگر خوش نام کشور و برادر شهید اصغر عبدی بدون منت وارد مجلس شد و با احترام به مادران شهدا و شکرانه حضورش در این مراسم دو رکعت نماز خواند و با تمام مادران شهدا و جانبازان عکس یادگاری گرفت.
اکبر عبدی گفت: خدا را شاکرم که امشب ما را به گوشه ای از بهشت که پر از دل و پر از عشق بوده آورده است. اگر در حال حاضر سنگ روی سنگ بند شده است تنها به دلیل نفس کشیدن این عزیزان، سرداران، جانبازان و مادران شهدا است.
اکبر عبدی خطاب به بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: مگر نمی گویند اگر کسی برای روزی خانواده اش کار کند جهاد اکبر کرده و اگر در این راه کشته شود شهید محسوب می شود. این 6 عزیزی که در جریان ساخت فیلم سینمایی معراجی ها با ما کار می کردند، و به علت انفجار سوختند و از بین رفتند هم کار دفاع مقدسی انجام می دادند و هم برای خانواده خود زحمت می کشیدند.
وی افزود: یکی از این عزیزان جواد شریفی، انسان وارسته و پاکی بود و به نظر من سیم ایشان به خدا وصل بود. او سالها مامور خنثی کردن مین در نیروی زمینی بود و خدمت می کرد. از رئیس بنیاد شهید درخواست دارم که این عزیزان را جزو شهدا اعلام کنند، به دو دلیل که هم کار دفاع مقدسی می کردند و هم دنبال رزق و روزی برای همسر و فرزندان خود بودند.
اکبر عبدی با توجه به انفجاری که حین بازی در معراجی ها رخ داد گفت: چون در تحریم هستیم به ما مواد منفجره مخصوص فیلم نمی دهند و ما مجبور هستیم از مواد واقعی استفاده کنیم.بخاطر آتش از بنزین سوپر استفاده می کردیم و این دلیل انفجار و متاسفانه منجر به از دست دادن عزیزانمان شد.
بعد از مراسم مادر شهیدان میرعلی اکبری پلاک فرزندان شهید خود را به اکبر عبدی هدیه کرد و حاضران با سربند یا زهرا و یاحسین (ع) و چفیه و چند عکس یادگاری مجلس را ترک کردند.
وقتی تمام میهمان آمدند با قرائت قرآن کریم مراسم آغاز شد. اما بعد از پایان قرائت قرآن خبری از سخنرانی نبود و میکروفن دست به دست بین تمام حاضران مجلس چرخید. از مادران شهدا تا حتی خبرنگاران حاضر در این جشن؛
یکی از مادران شهدا میکروفن را به دست گرفت و گفت: چه بگویم .... من که کاری نکردم تا بخواهم صحبت کنم، اصلا خجالت می کشم. بعد نوبت به مادر شهید دیگری رسید. به اصرار توانستیم میکروفن را به او بدهیم تا برایمان صحبت کند. گفت: اما سوالم این است که آیا فرزندانی که ما راهی جبهه کردیم درجه بندی بودند؟ چرا باید فرزند من بعد از جنگ و در عملیات با اشرار شهید شود اما با سایر شهدا فرق داشته باشد. مادر شهید دیگری گریست اما صحبت نکرد و نفر بعد که مادر یک شهید بود گفت: من کجا و مادر سه شهید کجا بهتر است صحبت نکنم...
مادر شهید حجتالله فرزانه هم در جمع حضور داشت و گفت: من از مادرانی که در این جمع حضور دارند و چند فرزندشان را تقدیم اسلام کردهاند، خجالت میکشم و حرفی برای گفتن ندارم. اگر چه من فقط یک پسر داشتم که او را از 14 سالگی به جبهه فرستادم و در 18 سالگی تقدیم اسلام و انقلاب کردم.
میهمانان دیگر مراسم هم برای خود حرفهایی داشتند. دکتر علی ثابت از فرماندهان سپاه و استاد دانشگاه که همرزم شهید همت بوده تا سردار آزادی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس که خاطرات نابی را از دلاوری های شهدا تعریف می کردند.
داوود براتی مسئول هیأت خانواده شهدا و ایثارگران در این مراسم از همه مردم و مسئولان خواست که خانواده شهدا را فراموش نکنند و به پدر شهیدی اشاره کرد که 7 ماه در بیمارستان بستری بوده و هیچ ملاقات کنندهای نداشته است.
براتی از مادر شهید کدویی که در جمع حضور داشت هم یاد کرد که چندین ماه شهروندی یا مسئولی به خانهشان نرفته و تنها دخترش مجبور بود از شهرستان به دیدن او بیاید.
نوبت به بریدن کیک رسید تا جشن کامل شود. اما یکی از میهمان آخر مراسم بالاخره خود را به جمع مادران شهدا رساند. اکبر عبدی بازیگر خوش نام کشور و برادر شهید اصغر عبدی بدون منت وارد مجلس شد و با احترام به مادران شهدا و شکرانه حضورش در این مراسم دو رکعت نماز خواند و با تمام مادران شهدا و جانبازان عکس یادگاری گرفت.
اکبر عبدی گفت: خدا را شاکرم که امشب ما را به گوشه ای از بهشت که پر از دل و پر از عشق بوده آورده است. اگر در حال حاضر سنگ روی سنگ بند شده است تنها به دلیل نفس کشیدن این عزیزان، سرداران، جانبازان و مادران شهدا است.
اکبر عبدی خطاب به بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: مگر نمی گویند اگر کسی برای روزی خانواده اش کار کند جهاد اکبر کرده و اگر در این راه کشته شود شهید محسوب می شود. این 6 عزیزی که در جریان ساخت فیلم سینمایی معراجی ها با ما کار می کردند، و به علت انفجار سوختند و از بین رفتند هم کار دفاع مقدسی انجام می دادند و هم برای خانواده خود زحمت می کشیدند.
وی افزود: یکی از این عزیزان جواد شریفی، انسان وارسته و پاکی بود و به نظر من سیم ایشان به خدا وصل بود. او سالها مامور خنثی کردن مین در نیروی زمینی بود و خدمت می کرد. از رئیس بنیاد شهید درخواست دارم که این عزیزان را جزو شهدا اعلام کنند، به دو دلیل که هم کار دفاع مقدسی می کردند و هم دنبال رزق و روزی برای همسر و فرزندان خود بودند.
اکبر عبدی با توجه به انفجاری که حین بازی در معراجی ها رخ داد گفت: چون در تحریم هستیم به ما مواد منفجره مخصوص فیلم نمی دهند و ما مجبور هستیم از مواد واقعی استفاده کنیم.بخاطر آتش از بنزین سوپر استفاده می کردیم و این دلیل انفجار و متاسفانه منجر به از دست دادن عزیزانمان شد.
بعد از مراسم مادر شهیدان میرعلی اکبری پلاک فرزندان شهید خود را به اکبر عبدی هدیه کرد و حاضران با سربند یا زهرا و یاحسین (ع) و چفیه و چند عکس یادگاری مجلس را ترک کردند.