فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس گفت: خواسته یا نخواسته، امروزه در حوزه دفاع مقدس بخشی از توانمان صرف پاسگویی به سوالات و ابهاماتی است که از جاهای دیگر برای ما ایجاد شده است که میخواهند جنگ تحمیلی را به حاشیه ببرند.
شهدای ایران: سردار احمد غلامپور که شب گذشته در نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس و مراسم رونمایی از چهار عنوان از کتابهای تولیدی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه سخن میگفت،با اشاره به این مطلب که کیفیت انتقال آثار و نتایج هر حادثه و اتفاقی که رخ میدهد بستگی به عمق شناخت ما از آن حادثه دارد، افزود: به عنوان مثال وقتی که در روز 13 آبان ماه سال 1358 لانه جاسوسی آمریکا تسخیر شد، یک نگاه از سوی دولت موقت به این حادثه بود که آن را به نوعی اقدام غیر دیپلماتیک در عرف بینالملل تلقی میکرد و همین موجب شد که از دولت استعفا کنند. نگاه دیگر نیز؛ نگاه امام به این حادثه بود که آن را انقلابی بزرگتر انقلاب اول نامیدند. قطعا اگر این حادثه نبود ما متوجه نمیشدیم کسانی در کشتی انقلاب حضور دارند که ممکن است حفرهای در آن ایجاد کنند که بعدها آن را ه نوعی دچار حادثه کنند.
وی افزود: امروزه هم در رابطه با مساله دفاع مقدس و جنگ تحمیلی دچار مشکل هستیم و تکلیفمان نامشخص است، چرا که نمیدانیم به آن جنگ، جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس بگوییم و تاکنون نیز در این رابطه مرزبندی درستی صورت نگرفته است. این سردرگمی در واژههای کلیدی دفاع مقدس که با آن روبرو هستیم. اینها واژههای کلیدی و اساسی ما هستند. از سوی دیگر همچنان در ریشهیابی و زمینههای آغاز جنگ نیز دچار مشکل هستیم چرا که احساس میکنیم این جنگ فقط بین ایران و عراق و بر سر اختلافات سیاسی و مرزی بوده است و از سوی دیگر معتقدیم که غیر انقلاب علت آغاز جنگ تحمیلی بوده است و در حقیقت صدام فقط یک وسیله از سوی آمریکا بود. اینجا تفاوت بسیار فاحشی صورت گرفته است چرا که «ادموند ماسکی» یکی از مسئولان آمریکایی قبل از آغاز جنگ گفته بود که هر اقدامی را در دستور کار خود قرار میدهیم تا با ایران مقابله کنیم و یکی از آنها نیز همین جنگ بود. هنگامی که میخواهیم از جنگ سخن بگوییم باید از واژههایی همچون خشونت و جنایت نام ببریم. اما وقتی میگوییم دفاع مقدس، باید از شهادت، ایمان و معنویت سخن بگوییم و این شاید برای دانشجویان کمی گنگ باشد. به عنوان مثال هنگامی که به دانشگاه ها میرویم تا سخنرانی کنیم سوال اساسی آنها این است که مگر آن سمت خاکریز با این سمت خاکریز چه تفاوتی دارد که آنها را کشته میپنداریم و نیروهای خودی را شهید؟
این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به سومین مشکل پیشرو در حوزه جنگ تحمیلی و دفاع مقدس گفت: ما از نظر زمانی نیز با جنگ مشکل داریم. چرا که احساس میکنیم دفاع مقدس ما فقط تا سال 67 بوده است و اکنون دیگر دفاعی در برابر توطئهها علیه ایران وجود ندارد. خیر. اینگونه نیست بلکه دفاع ادامه دارد.
سردار غلامپور با اشاره به ایجاد برخی ابهامات در حوزه دفاع مقدس گفت: خواسته یا نخواسته امروز در حوزه دفاع مقدس بخشی از توانمان صرف پاسگویی به سوالات و ابهاماتی است که از جاهای دیگر برای ما ایجاد شده است. نمونهای از آن را میتوان مساله ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر نام برد. من از سال 61 تا 73 یاد ندارم که این به عنوان یک مساله خاص مطرح شده باشد. اما به محض اینکه فضای سیاسی جدیدی آغاز شد سوالات جدید نیز برای مردم ایجاد میشود که برخی میخواهند از طریق آن، اصل جنگ را به حاشیه برانند. ما باید به جنگ نگاه کلان داشته باشیم در حالی که اکنون بیش از 90 درصد از توان خود را صرف بیان تاریخی مباحث مرتبط با دفاع مقدس کردهایم. واقعا تاکنون کسی نیامده تا از آثار و برکات بروز و ظهور ایجاد شده ناشی از جنگ در ایران و صحنه بینالمللی سخن بگوید. به عنوان مثال اکنون حاج قاسم سلیمانی که هم اینک به عنوان پدیدهای تاثیرگذار از او حرف میزنند، نمونه کوچکی از برکات جنگ ما است.
وی ادامه داد: دفاع مقدس باید از تعاریف سنتی از جنگ خارج شود اما متاسفانه همچنان با خیلی از این تعاریف به بیان جنگ میپردازیم این در حالی است که آنچه در سوریه، یمن و افغانستان به وجود آمده است از قبل انقلاب و جنگ تحمیلی ما رخ داده است؛ بنابراین باید تغییر روش بدهیم.امروز مخاطبان ما هیچ نگاه فیزیکی و علمی نسبت به جنگ ندارند و نسلها تغییر کرده است. بیان برخی از حوادث نمیتواند تاثیر مطلوب و مورد نظر را به ذهن آنها متبادر کند. نمونهای از آن را میتوان در درس دو واحدی دفاع مقدس در دانشگاهها نام ببریم چون در این درس عملیاتها را تشریح میکردند در حالی که پیش از ارائه این واحد درسی باید چند واحد دیگر مانند نقشه خوانی تدریس شود چون بیان این مباحث هیچ مصادیق عینی برای دانشجویان ندارد.
وی افزود: امروزه هم در رابطه با مساله دفاع مقدس و جنگ تحمیلی دچار مشکل هستیم و تکلیفمان نامشخص است، چرا که نمیدانیم به آن جنگ، جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس بگوییم و تاکنون نیز در این رابطه مرزبندی درستی صورت نگرفته است. این سردرگمی در واژههای کلیدی دفاع مقدس که با آن روبرو هستیم. اینها واژههای کلیدی و اساسی ما هستند. از سوی دیگر همچنان در ریشهیابی و زمینههای آغاز جنگ نیز دچار مشکل هستیم چرا که احساس میکنیم این جنگ فقط بین ایران و عراق و بر سر اختلافات سیاسی و مرزی بوده است و از سوی دیگر معتقدیم که غیر انقلاب علت آغاز جنگ تحمیلی بوده است و در حقیقت صدام فقط یک وسیله از سوی آمریکا بود. اینجا تفاوت بسیار فاحشی صورت گرفته است چرا که «ادموند ماسکی» یکی از مسئولان آمریکایی قبل از آغاز جنگ گفته بود که هر اقدامی را در دستور کار خود قرار میدهیم تا با ایران مقابله کنیم و یکی از آنها نیز همین جنگ بود. هنگامی که میخواهیم از جنگ سخن بگوییم باید از واژههایی همچون خشونت و جنایت نام ببریم. اما وقتی میگوییم دفاع مقدس، باید از شهادت، ایمان و معنویت سخن بگوییم و این شاید برای دانشجویان کمی گنگ باشد. به عنوان مثال هنگامی که به دانشگاه ها میرویم تا سخنرانی کنیم سوال اساسی آنها این است که مگر آن سمت خاکریز با این سمت خاکریز چه تفاوتی دارد که آنها را کشته میپنداریم و نیروهای خودی را شهید؟
این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به سومین مشکل پیشرو در حوزه جنگ تحمیلی و دفاع مقدس گفت: ما از نظر زمانی نیز با جنگ مشکل داریم. چرا که احساس میکنیم دفاع مقدس ما فقط تا سال 67 بوده است و اکنون دیگر دفاعی در برابر توطئهها علیه ایران وجود ندارد. خیر. اینگونه نیست بلکه دفاع ادامه دارد.
سردار غلامپور با اشاره به ایجاد برخی ابهامات در حوزه دفاع مقدس گفت: خواسته یا نخواسته امروز در حوزه دفاع مقدس بخشی از توانمان صرف پاسگویی به سوالات و ابهاماتی است که از جاهای دیگر برای ما ایجاد شده است. نمونهای از آن را میتوان مساله ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر نام برد. من از سال 61 تا 73 یاد ندارم که این به عنوان یک مساله خاص مطرح شده باشد. اما به محض اینکه فضای سیاسی جدیدی آغاز شد سوالات جدید نیز برای مردم ایجاد میشود که برخی میخواهند از طریق آن، اصل جنگ را به حاشیه برانند. ما باید به جنگ نگاه کلان داشته باشیم در حالی که اکنون بیش از 90 درصد از توان خود را صرف بیان تاریخی مباحث مرتبط با دفاع مقدس کردهایم. واقعا تاکنون کسی نیامده تا از آثار و برکات بروز و ظهور ایجاد شده ناشی از جنگ در ایران و صحنه بینالمللی سخن بگوید. به عنوان مثال اکنون حاج قاسم سلیمانی که هم اینک به عنوان پدیدهای تاثیرگذار از او حرف میزنند، نمونه کوچکی از برکات جنگ ما است.
وی ادامه داد: دفاع مقدس باید از تعاریف سنتی از جنگ خارج شود اما متاسفانه همچنان با خیلی از این تعاریف به بیان جنگ میپردازیم این در حالی است که آنچه در سوریه، یمن و افغانستان به وجود آمده است از قبل انقلاب و جنگ تحمیلی ما رخ داده است؛ بنابراین باید تغییر روش بدهیم.امروز مخاطبان ما هیچ نگاه فیزیکی و علمی نسبت به جنگ ندارند و نسلها تغییر کرده است. بیان برخی از حوادث نمیتواند تاثیر مطلوب و مورد نظر را به ذهن آنها متبادر کند. نمونهای از آن را میتوان در درس دو واحدی دفاع مقدس در دانشگاهها نام ببریم چون در این درس عملیاتها را تشریح میکردند در حالی که پیش از ارائه این واحد درسی باید چند واحد دیگر مانند نقشه خوانی تدریس شود چون بیان این مباحث هیچ مصادیق عینی برای دانشجویان ندارد.