روز گذشته در اقدامی عجیب خبرگزاری ایرنا خبری منتشر کرد که میگفت حسن روحانی در فیسبوک و توئیتر صفحهای ندارد. در این خبر خبرگزاری دولتی آمده است که یک مقام آگاه در روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری اعلام کرد: در برخی شبکههای اجتماعی – مجازی اخیرا صفحههایی به نام رئیسجمهوری فعال شدهاند که انتساب این صفحات به حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی صحت ندارد.
به گزارش شهدای ایران، این مقام آگاه روز شنبه افزود: به طور مثال از جمله صفحاتی با آدرسهای زیر در شبکههای اجتماعی توئیتر و فیسبوک راهاندازی و فعال شدهاند که هرگونه ارتباط یا انتساب آنها به رئیسجمهوری یا دفتر وی تکذیب میشود:
https://twitter.com/drrouhani
https://facebook.com/pres.rouhani
براساس این تکذیبیه، همه صفحات فیسبوک و حساب توئیتری که تاکنون به اسم آقای روحانی فعالیت میکردند؛ انکار شدهاند و قاعدتا دیگر کاربردی نخواهند داشت. به گزارش «وطن امروز»، اما درباره این تکذیبیه عجیب چند نکته وجود دارد که به نظر میرسد همان مرجع و منبعی که انتشار چنین انکاری را ضروری دانسته، باید درباره آنها شفافسازی کند.
انکار فضای مجازی؟!
اگر گفته شود دولت آقای روحانی دولت مجازی است، حرف بیراهی گفته نشده است. روحانی حتی در همان دوران تبلیغات ریاست جمهوری بر ضرورت استفاده از فضای مجازی بویژه فیسبوک تاکید کرده بود. او قبل از انتخابات درباره ضرورت استفاده از ابزار شبکههای مجازی گفت: «من یادم میآید که حتی آیتالله هاشمی رفسنجانی هم شبکههایی مثل فیسبوک را پدیدههای مبارکی خوانده بودند. واقعا هم همین گونه است. در همه تاریخ، به نظر من از ابزارها بیشتر استفاده مثبت شده تا استفاده منفی... در ضمن در نظر داشته باشید که خیلی از اقدامات علیه آزادی فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت میگیرد، مقاصد خیرخواهانه ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه جوانان نسوخته است. مقاصد سیاسی دارد. از آزادی موجود در این فضاها میترسند، دنبال محدود کردن اخبار هستند و این محدود کردنها هم جواب نمیدهد. کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح میدادند که در محدود کردن دسترسی مردم به کدام خبر موفق بودهاند؟» روحانی پس از پیروزی در انتخابات نیز در عمل نشان داد به این گفتههایش پایبند است. روحانی در مراسم پایانی چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز طی سخنانی نشان داد نگاه او به موضوع شبکههای اجتماعی همان نگاه قبل از انتخابات است. آمار جالبی که روحانی درباره فیسبوک، گوگل و یوتیوب داد در همین سخنرانی بود. او در این سخنرانی درباره فراگیری فضای مجازی گفت: «دنیای ارتباطات و اطلاعات دنیای عجیب و غریبی است و در هر دقیقه یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر لایک را در فیسبوک شاهدیم و علاوه بر آن نیز تنها در گوگل در هر دقیقه ۲ میلیون نفر از این سرویس استفاده میکنند و همچنین در هر دقیقه ۷۰ ساعت فیلم وارد یوتیوب شده و در همان زمان یک میلیون و 300 هزار نفر این فیلم را یا میبینند یا دانلود میکنند و این به معنای یک تحول بزرگ در دنیای امروز است». روحانی فضای سایبری را یک فرصت دانست و گفت: «دوران پیامهای یکسویه به سر آمده است، کمکم به نقطهای خواهیم رسید که دیگر جایی برای استبداد پیام نباشد و دیگر پیام از طریق تکنولوژیهای یکطرفه یا تریبونهای یکطرفه برقرار نباشد. هر پیامی که در دنیا بازتابی وسیعتر دارد پیامی قویتر و تاثیرگذارتر است». در کنار این اظهارات، صفحات فیسبوک و توئیتر با نام حسن روحانی نیز از مدتها قبل راهاندازی شد. مهمترین پست حساب توئیتری با نام روحانی مربوط به انتشار عکسهای خصوصی از وی هنگام تماشای مسابقه فوتبال ایران و نیجریه در جام جهانی بود که انتشار بسیار گستردهای در رسانههای داخلی داشت. آن عکسها حسن روحانی را با لباس ورزشی در یک مکان خصوصی نشان میداد و منبع انتشار این عکس، حساب توئیتری روحانی بود. یکی دیگر از پستهای معروف توئیتری، گفتوگوی حسن روحانی با جک دورسی، بنیانگذار توئیتر بود. یکی دیگر از پستهای معروف که در حساب توئیتری با نام آقای روحانی منتشر شد، اظهارنظر او درباره موضوع «شادی مردم» بود. موضوعات و پستهای متنوع دیگری نیز به اسم آقای روحانی منتشر شد. در تمام این موارد هیچگاه ریاست جمهوری انتساب هیچکدام از این مطالب یا صفحات را تکذیب نکرد.
تکذیب غیررسمی!
نحوه تکذیب صفحات منتسب به آقای روحانی در فیسبوک و توئیتر هم بسیار قابل تامل است. اگر آقای رئیسجمهور یا افراد نزدیک به وی در مدیریت صفحات مجازی منتسب به آقای روحانی نقشی نداشته و ندارند چرا این موضوع به صورت رسمی اعلام نمیشود؟ اگر صفحاتی به نام آقای روحانی ایجاد شده که نه وی و نه اطرافیانش در نحوه مدیریت آن نقشی ندارند، بدیهی است موضوع باید به صورت رسمی تکذیب شود تا هزینه و مسؤولیت مطالب این صفحات بر عهده آقای رئیسجمهور نیفتد. تکذیب انتساب صفحات منتسب به روحانی در شبکههای اجتماعی، یک تکذیب غیررسمی و فاقد ارزش است. از سوی دیگر منبع انتشار تکذیبیه نیز نمیتواند در این قبیل موارد به عنوان منبع رسمی تلقی شود. خبرگزاری ایرنا یک خبرگزاری دولتی است اما منبع رسمی اخبار مربوط به رئیسجمهور در این قبیل موارد دفتر رئیسجمهور است که قاعدتا باید در سایت president.ir درج شود. اتفاقا این موضوع مورد تاکید حسامالدین آشنا نیز هست. در ماجرای انتساب سریعالقلم به عنوان مشاور ارشد روحانی از سوی صدا و سیما، زمانی که رسانهها با ارائه اخبار ایرنا اعلام کردند خبرگزاری دولت نیز سمت سریعالقلم را مشاور ارشد روحانی نوشته است، حسامالدین آشنا به «وطن امروز» گفت: «محل رجوع صدا و سیما برای انتشار اخبار دولت تنها باید سایت دفتر رئیسجمهور باشد.» به هر حال آنچه درباره انتساب صفحات ایجاد شده در شبکههای مجازی منتشر شده، یک تکذیب غیررسمی در یک خبرگزاری غیر مرتبط است! زمانی این تکذیب میتواند وجاهت پیدا کند که از سوی دفتر رئیسجمهور و از طریق رسانه رسمی ریاست جمهوری تکذیب شود.
فواید تکذیبیه مبهم!
نکته قابل تامل دیگری که در تکذیبیه مذکور وجود دارد این است که گویی تلاش شده است تا نوعی عدم شفافیت و مبهمگویی درباره اصل تکذیب ایجاد شود. یعنی نهتنها تکذیبیه غیررسمی است بلکه در همین تکذیبیه غیررسمی هم به صورت صریح همه صفحات ایجاد شده به اسم روحانی، تکذیب یا انکار نشده است. در این تکذیبیه عبارتی نظیر «برخی شبکههای اجتماعی» و «اخیرا» به مبهم شدن تکذیبیه کمک کرده است. در واقع حتی اگر به همین تکذیبیه هم استناد شود؛ به غیر از 2 آدرسی که اعلام شده نمیتوان درباره انتساب یا عدم انتساب سایر صفحات نیز با قطعیت نظر داد! سوالی که درباره این موضوع مطرح میشود این است که چرا این تکذیبیه به صورت مبهم و غیر شفاف منتشر شده است؟ چه فوایدی در غیرشفاف بودن این تکذیبیه غیر رسمی وجود دارد؟ به گزارش «وطن امروز»، با ذکر یک مثال میتوان درباره دلایل غیرشفاف بودن این تکذیبیه غیر رسمی سوالات بیشتری مطرح کرد. خردادماه امسال زمانی که عوامل کلیپ هنجار شکن «هپی» (شادی) در ایران بازداشت شدند؛ رسانههای خارجی و برخی عوامل وابسته به آنها در ایران موج گستردهای را در تضعیف جمهوری اسلامی بهراه انداختند. همزمان با این اتفاقات خبر بسیار عجیبی منتشر شد. تیتر خبر در بیشتر رسانهها این بود: «پیام توئیتری روحانی: شادی حق مردم ما است». در این پیام در حساب توئیتری منتسب به آقای روحانی نوشته شده بود: «شادی حق مردم ما است و نباید به این رفتارهایی که از روی شادی است سخت بگیریم.» در آن زمان موج گستردهای درباره این پیام توئیتری منتشر شد و حامیان دولت با استناد به این پیام، صراحتا از حمایت رئیسجمهور از شادی مردم نوشتند. این پیام توئیتری این ارزیابی را ایجاد میکرد که آقای روحانی برخورد صورت گرفته با عوامل کلیپ غیراسلامی «هپی» را قبول ندارد یا اینکه با این اقدام مخالف است. به عبارتی این پیام توئیتری به منزله همراهی با موج حمایت از این کلیپ غیراسلامی تفسیر شد. در این میان هیچ واکنشی نسبت به این پیام توئیتری از سوی مقامات و رسانههای رسمی و غیررسمی دولت صورت نگرفت. به عبارتی دولتیها و بویژه دفتر رئیسجمهور نسبت به انتشار خبر پست روحانی در توئیتر در حمایت از کلیپ هپی، سکوت کرده و آن را تکدیب نکردند. چرا؟ چرا همان موقع که شائبه حمایت رئیسجمهور از یک کلیپ غیراسلامی و هنجارشکن مطرح شد منابع آگاه در روابط عمومی دفتر رئیسجمهور انتساب این صفحات به آقای روحانی را تکذیب نکردند؟ نکته قابل تاملتر اینکه تکذیبیه غیررسمی دیروز زمانی منتشر شد که گفته شده است؛ کلیپ هپی یک اقدام هماهنگ شده غیرفرهنگی توسط جیسون رضائیان، عامل وابسته به لابیهای صهیونیستی در آمریکا (که در پوشش خبرنگار واشنگتن پست فعالیت میکرد) بوده است. پس از دستگیری این عامل لابیهای صهیونیستی مشخص شد عامل اصلی پشتپرده کلیپ معروف شادی در ایران، این خبرنگار وابسته به نایاک بوده است. بلافاصله پس از انتشار این خبر، موضوع پست منتشر شده در حساب توئیتری منتسب به آقای روحانی به اذهان متبادر میشد که در آن زمان و در حمایت از شادی منتشر شده بود. اکنون پس از برجسته شدن این موضوع، انتساب این قبیل حسابها به آقای روحانی تکذیب میشود و جالب اینکه این تکذیب نیز به صورت غیررسمی صورت میگیرد!
منبع: وطن امروزhttps://twitter.com/drrouhani
https://facebook.com/pres.rouhani
براساس این تکذیبیه، همه صفحات فیسبوک و حساب توئیتری که تاکنون به اسم آقای روحانی فعالیت میکردند؛ انکار شدهاند و قاعدتا دیگر کاربردی نخواهند داشت. به گزارش «وطن امروز»، اما درباره این تکذیبیه عجیب چند نکته وجود دارد که به نظر میرسد همان مرجع و منبعی که انتشار چنین انکاری را ضروری دانسته، باید درباره آنها شفافسازی کند.
انکار فضای مجازی؟!
اگر گفته شود دولت آقای روحانی دولت مجازی است، حرف بیراهی گفته نشده است. روحانی حتی در همان دوران تبلیغات ریاست جمهوری بر ضرورت استفاده از فضای مجازی بویژه فیسبوک تاکید کرده بود. او قبل از انتخابات درباره ضرورت استفاده از ابزار شبکههای مجازی گفت: «من یادم میآید که حتی آیتالله هاشمی رفسنجانی هم شبکههایی مثل فیسبوک را پدیدههای مبارکی خوانده بودند. واقعا هم همین گونه است. در همه تاریخ، به نظر من از ابزارها بیشتر استفاده مثبت شده تا استفاده منفی... در ضمن در نظر داشته باشید که خیلی از اقدامات علیه آزادی فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت میگیرد، مقاصد خیرخواهانه ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه جوانان نسوخته است. مقاصد سیاسی دارد. از آزادی موجود در این فضاها میترسند، دنبال محدود کردن اخبار هستند و این محدود کردنها هم جواب نمیدهد. کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح میدادند که در محدود کردن دسترسی مردم به کدام خبر موفق بودهاند؟» روحانی پس از پیروزی در انتخابات نیز در عمل نشان داد به این گفتههایش پایبند است. روحانی در مراسم پایانی چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز طی سخنانی نشان داد نگاه او به موضوع شبکههای اجتماعی همان نگاه قبل از انتخابات است. آمار جالبی که روحانی درباره فیسبوک، گوگل و یوتیوب داد در همین سخنرانی بود. او در این سخنرانی درباره فراگیری فضای مجازی گفت: «دنیای ارتباطات و اطلاعات دنیای عجیب و غریبی است و در هر دقیقه یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر لایک را در فیسبوک شاهدیم و علاوه بر آن نیز تنها در گوگل در هر دقیقه ۲ میلیون نفر از این سرویس استفاده میکنند و همچنین در هر دقیقه ۷۰ ساعت فیلم وارد یوتیوب شده و در همان زمان یک میلیون و 300 هزار نفر این فیلم را یا میبینند یا دانلود میکنند و این به معنای یک تحول بزرگ در دنیای امروز است». روحانی فضای سایبری را یک فرصت دانست و گفت: «دوران پیامهای یکسویه به سر آمده است، کمکم به نقطهای خواهیم رسید که دیگر جایی برای استبداد پیام نباشد و دیگر پیام از طریق تکنولوژیهای یکطرفه یا تریبونهای یکطرفه برقرار نباشد. هر پیامی که در دنیا بازتابی وسیعتر دارد پیامی قویتر و تاثیرگذارتر است». در کنار این اظهارات، صفحات فیسبوک و توئیتر با نام حسن روحانی نیز از مدتها قبل راهاندازی شد. مهمترین پست حساب توئیتری با نام روحانی مربوط به انتشار عکسهای خصوصی از وی هنگام تماشای مسابقه فوتبال ایران و نیجریه در جام جهانی بود که انتشار بسیار گستردهای در رسانههای داخلی داشت. آن عکسها حسن روحانی را با لباس ورزشی در یک مکان خصوصی نشان میداد و منبع انتشار این عکس، حساب توئیتری روحانی بود. یکی دیگر از پستهای معروف توئیتری، گفتوگوی حسن روحانی با جک دورسی، بنیانگذار توئیتر بود. یکی دیگر از پستهای معروف که در حساب توئیتری با نام آقای روحانی منتشر شد، اظهارنظر او درباره موضوع «شادی مردم» بود. موضوعات و پستهای متنوع دیگری نیز به اسم آقای روحانی منتشر شد. در تمام این موارد هیچگاه ریاست جمهوری انتساب هیچکدام از این مطالب یا صفحات را تکذیب نکرد.
تکذیب غیررسمی!
نحوه تکذیب صفحات منتسب به آقای روحانی در فیسبوک و توئیتر هم بسیار قابل تامل است. اگر آقای رئیسجمهور یا افراد نزدیک به وی در مدیریت صفحات مجازی منتسب به آقای روحانی نقشی نداشته و ندارند چرا این موضوع به صورت رسمی اعلام نمیشود؟ اگر صفحاتی به نام آقای روحانی ایجاد شده که نه وی و نه اطرافیانش در نحوه مدیریت آن نقشی ندارند، بدیهی است موضوع باید به صورت رسمی تکذیب شود تا هزینه و مسؤولیت مطالب این صفحات بر عهده آقای رئیسجمهور نیفتد. تکذیب انتساب صفحات منتسب به روحانی در شبکههای اجتماعی، یک تکذیب غیررسمی و فاقد ارزش است. از سوی دیگر منبع انتشار تکذیبیه نیز نمیتواند در این قبیل موارد به عنوان منبع رسمی تلقی شود. خبرگزاری ایرنا یک خبرگزاری دولتی است اما منبع رسمی اخبار مربوط به رئیسجمهور در این قبیل موارد دفتر رئیسجمهور است که قاعدتا باید در سایت president.ir درج شود. اتفاقا این موضوع مورد تاکید حسامالدین آشنا نیز هست. در ماجرای انتساب سریعالقلم به عنوان مشاور ارشد روحانی از سوی صدا و سیما، زمانی که رسانهها با ارائه اخبار ایرنا اعلام کردند خبرگزاری دولت نیز سمت سریعالقلم را مشاور ارشد روحانی نوشته است، حسامالدین آشنا به «وطن امروز» گفت: «محل رجوع صدا و سیما برای انتشار اخبار دولت تنها باید سایت دفتر رئیسجمهور باشد.» به هر حال آنچه درباره انتساب صفحات ایجاد شده در شبکههای مجازی منتشر شده، یک تکذیب غیررسمی در یک خبرگزاری غیر مرتبط است! زمانی این تکذیب میتواند وجاهت پیدا کند که از سوی دفتر رئیسجمهور و از طریق رسانه رسمی ریاست جمهوری تکذیب شود.
فواید تکذیبیه مبهم!
نکته قابل تامل دیگری که در تکذیبیه مذکور وجود دارد این است که گویی تلاش شده است تا نوعی عدم شفافیت و مبهمگویی درباره اصل تکذیب ایجاد شود. یعنی نهتنها تکذیبیه غیررسمی است بلکه در همین تکذیبیه غیررسمی هم به صورت صریح همه صفحات ایجاد شده به اسم روحانی، تکذیب یا انکار نشده است. در این تکذیبیه عبارتی نظیر «برخی شبکههای اجتماعی» و «اخیرا» به مبهم شدن تکذیبیه کمک کرده است. در واقع حتی اگر به همین تکذیبیه هم استناد شود؛ به غیر از 2 آدرسی که اعلام شده نمیتوان درباره انتساب یا عدم انتساب سایر صفحات نیز با قطعیت نظر داد! سوالی که درباره این موضوع مطرح میشود این است که چرا این تکذیبیه به صورت مبهم و غیر شفاف منتشر شده است؟ چه فوایدی در غیرشفاف بودن این تکذیبیه غیر رسمی وجود دارد؟ به گزارش «وطن امروز»، با ذکر یک مثال میتوان درباره دلایل غیرشفاف بودن این تکذیبیه غیر رسمی سوالات بیشتری مطرح کرد. خردادماه امسال زمانی که عوامل کلیپ هنجار شکن «هپی» (شادی) در ایران بازداشت شدند؛ رسانههای خارجی و برخی عوامل وابسته به آنها در ایران موج گستردهای را در تضعیف جمهوری اسلامی بهراه انداختند. همزمان با این اتفاقات خبر بسیار عجیبی منتشر شد. تیتر خبر در بیشتر رسانهها این بود: «پیام توئیتری روحانی: شادی حق مردم ما است». در این پیام در حساب توئیتری منتسب به آقای روحانی نوشته شده بود: «شادی حق مردم ما است و نباید به این رفتارهایی که از روی شادی است سخت بگیریم.» در آن زمان موج گستردهای درباره این پیام توئیتری منتشر شد و حامیان دولت با استناد به این پیام، صراحتا از حمایت رئیسجمهور از شادی مردم نوشتند. این پیام توئیتری این ارزیابی را ایجاد میکرد که آقای روحانی برخورد صورت گرفته با عوامل کلیپ غیراسلامی «هپی» را قبول ندارد یا اینکه با این اقدام مخالف است. به عبارتی این پیام توئیتری به منزله همراهی با موج حمایت از این کلیپ غیراسلامی تفسیر شد. در این میان هیچ واکنشی نسبت به این پیام توئیتری از سوی مقامات و رسانههای رسمی و غیررسمی دولت صورت نگرفت. به عبارتی دولتیها و بویژه دفتر رئیسجمهور نسبت به انتشار خبر پست روحانی در توئیتر در حمایت از کلیپ هپی، سکوت کرده و آن را تکدیب نکردند. چرا؟ چرا همان موقع که شائبه حمایت رئیسجمهور از یک کلیپ غیراسلامی و هنجارشکن مطرح شد منابع آگاه در روابط عمومی دفتر رئیسجمهور انتساب این صفحات به آقای روحانی را تکذیب نکردند؟ نکته قابل تاملتر اینکه تکذیبیه غیررسمی دیروز زمانی منتشر شد که گفته شده است؛ کلیپ هپی یک اقدام هماهنگ شده غیرفرهنگی توسط جیسون رضائیان، عامل وابسته به لابیهای صهیونیستی در آمریکا (که در پوشش خبرنگار واشنگتن پست فعالیت میکرد) بوده است. پس از دستگیری این عامل لابیهای صهیونیستی مشخص شد عامل اصلی پشتپرده کلیپ معروف شادی در ایران، این خبرنگار وابسته به نایاک بوده است. بلافاصله پس از انتشار این خبر، موضوع پست منتشر شده در حساب توئیتری منتسب به آقای روحانی به اذهان متبادر میشد که در آن زمان و در حمایت از شادی منتشر شده بود. اکنون پس از برجسته شدن این موضوع، انتساب این قبیل حسابها به آقای روحانی تکذیب میشود و جالب اینکه این تکذیب نیز به صورت غیررسمی صورت میگیرد!