هفتهنامه اصلاح طلب صدا اين هفته يادداشتي را با عنوان «جمهوري پنجم» از ابراهيميزدي به چاپ رساند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جوان، پيش از پرداختن به نقد اين يادداشت ابتدا بايد گفت جمله معروف امام كه فرمودند: «نهضت آزادي نبايد رسميت داشته باشد و بايد با قاطعيت با آن برخورد شود» شاخصي است براي همراهي هفتهنامه حزب كارگزاران با «طرفداران جدي وابستگي كشور به امريكا».
اما ابراهيم يزدي در اين يادداشت آن طور كه دوست دارد مينويسد نه آنطور كه هست. اول اينكه در رديف كردن جمهوريها به تقليد كليشهاي از فرانسه رو آورده است. دوم اينكه دورهها را هر طور دوست داشته تقسيم كرده است. مثلاً دوره خودشان و بنيصدر را جمهوري اول، دوران رياست جمهوري مقام معظم رهبري را حذف و دوران هاشمي را جمهوري دوم و خاتمي را سوم، احمدينژاد را چهارم و روحاني را پنجم ميداند. معلوم نيست هدف از اين تقسيمبندي «من در آوردي» چيست؟ در خصوص دفاع مقدس مينويسد: «حفظ تماميت ارضي ايران در اين جنگ مرهون دو نفر است؛ امام خميني (ره) و مصطفي چمران.» از آنجا كه دوست ندارد به نقش بقيه بزرگان و نخبگان كشور در جنگ اعتراف كند كه خداي ناكرده به كينهاش از ياران انقلاب آسيب برسد! مرحوم شهيد چمران را كه اكنون در قيد حيات نيست ، برجسته ميكند. در نقش كليدي امام حرفي نيست اما همگان ميدانند چمران عزيز در پايان ماه نهم جنگ به شهادت رسيد و تا هنگام شهادت ايشان ما هيچ توفيقي در جنگ نداشتيم. سه ماه بعد از شهادت چمران حصر آبادان به عنوان اولين دستاورد جنگ شكسته شد. اما يزدي دوست ندارد از آن هفت سال و سه ماهي كه جنگ بدون چمران پيش رفت سخن بگويد، چرا كه بايد از متوليان شهيد يا زنده جنگ حرفي بزند كه برايش سخت است. نكته آخر اينكه با هر مفهومسازي كه به جمهوري چندم ايران برسيم براي آقاي يزدي و نهضت آزادي آبي گرم نميشود، چرا كه هنوز امام زنده است و نامه وي به محتشميپور نه توسط تجديد نظرطلبان قابل كتمان است و نه توسط «طرفداران جدي وابستگي كشور به امريكا كه صلاحيت هيچ امري اعم از قضايي، اجرايي و مقننه را ندارند.» لطفاً كينهتان از امام را بر سر ياران امام خالي نكنيد. امام قبل از اتمام جنگ تكليف شما را در زمستان 1366 و تكليف او را كه در خانهاش پنهان شده بوديد (آيتالله منتظري)، در فروردين 1368 روشن كرد. نهضت آزادي سالهاست كه تلاش ميكند به تاريخنگاري از انقلاب روي بياورد اما اين دست و پا زدنها بيفايده است، چرا كه امام هنوز زنده است و زنده خواهد ماند.
اما ابراهيم يزدي در اين يادداشت آن طور كه دوست دارد مينويسد نه آنطور كه هست. اول اينكه در رديف كردن جمهوريها به تقليد كليشهاي از فرانسه رو آورده است. دوم اينكه دورهها را هر طور دوست داشته تقسيم كرده است. مثلاً دوره خودشان و بنيصدر را جمهوري اول، دوران رياست جمهوري مقام معظم رهبري را حذف و دوران هاشمي را جمهوري دوم و خاتمي را سوم، احمدينژاد را چهارم و روحاني را پنجم ميداند. معلوم نيست هدف از اين تقسيمبندي «من در آوردي» چيست؟ در خصوص دفاع مقدس مينويسد: «حفظ تماميت ارضي ايران در اين جنگ مرهون دو نفر است؛ امام خميني (ره) و مصطفي چمران.» از آنجا كه دوست ندارد به نقش بقيه بزرگان و نخبگان كشور در جنگ اعتراف كند كه خداي ناكرده به كينهاش از ياران انقلاب آسيب برسد! مرحوم شهيد چمران را كه اكنون در قيد حيات نيست ، برجسته ميكند. در نقش كليدي امام حرفي نيست اما همگان ميدانند چمران عزيز در پايان ماه نهم جنگ به شهادت رسيد و تا هنگام شهادت ايشان ما هيچ توفيقي در جنگ نداشتيم. سه ماه بعد از شهادت چمران حصر آبادان به عنوان اولين دستاورد جنگ شكسته شد. اما يزدي دوست ندارد از آن هفت سال و سه ماهي كه جنگ بدون چمران پيش رفت سخن بگويد، چرا كه بايد از متوليان شهيد يا زنده جنگ حرفي بزند كه برايش سخت است. نكته آخر اينكه با هر مفهومسازي كه به جمهوري چندم ايران برسيم براي آقاي يزدي و نهضت آزادي آبي گرم نميشود، چرا كه هنوز امام زنده است و نامه وي به محتشميپور نه توسط تجديد نظرطلبان قابل كتمان است و نه توسط «طرفداران جدي وابستگي كشور به امريكا كه صلاحيت هيچ امري اعم از قضايي، اجرايي و مقننه را ندارند.» لطفاً كينهتان از امام را بر سر ياران امام خالي نكنيد. امام قبل از اتمام جنگ تكليف شما را در زمستان 1366 و تكليف او را كه در خانهاش پنهان شده بوديد (آيتالله منتظري)، در فروردين 1368 روشن كرد. نهضت آزادي سالهاست كه تلاش ميكند به تاريخنگاري از انقلاب روي بياورد اما اين دست و پا زدنها بيفايده است، چرا كه امام هنوز زنده است و زنده خواهد ماند.