در این میان اگر در جریان حادثه اخیر تنها 10 درصد دیشهای ماهواره خانوارهای ساکن پایتخت آسیب دیده باشد و نیاز به نصب مجدد یا تنظیم جهت باشند، گردش مالی 10 میلیاردی برای نصابان ماهواره تخمین زده میشود.
به گزارش شهدای ایران؛ طوفان عظیمی که در روزهای اخیر تهران را درنوردید و طوفانهای پسینی که در مداومت با این حادثه طبیعی رخ داد، درآمد کلانی برای نصابان دیش ماهواره در پایتخت به وجود آورد که ابعاد واقعی این پدیده را بیش از پیش برای مسئولان امر مشخص میسازد؛ ابعادی که میتوان با گردش مالی پنج میلیاردی به عنوان یک تخمین حداقلی از گردش مالی این حوزه درک کرد.
آسمان تهران روز دوشنبه هفته پیشین برای چند دقیقه چون شب تاریک شد و طوفانی بیسابقه با سرعت 120 کیلومتر تهران را درنوردید که علاوه بر مرگ و مجروح شدن برخی هموطنان، خساراتی نظیر شکستن برخی درختهایی با قطر تنههای بسیار ضخیم نیز در پی داشت. با این حال این ماجرا ابعاد دیگری نیز در دل خود داشت که اگر جزو دارندگان دیش ماهواره در پایتخت باشید، درکش کردهاید!
این باد کمسابقه بسیاری از دیشهای ماهواره را نیز با خود برد و در تنظیمات برخی دیگر اخلال ایجاد کرد و بادهای شدیدی که روز جمعه گذشته مجدداً تهران را در نوردید، تاثیر مضائف داشت و به قول مشهور در میان عوام، عید نصابان ماهواره را رقم زد تا در همین موقعیت بتوان به بررسی ابعاد گسترش این پدیده پرداخت و بهترین موقعیت برای بازشناسی این موضوع به عنوان یک پروژه مطالعاتی باشد.
علی جنتی چندی پیش با تکیه بر نتایج یک پژوهش گفته بود، ضریب استفاده از ماهواره 71درصد مردم تهران را شامل می شود و تاکید کرده بود باید ببینیم که با آسیب های این شبکه ها چگونه مقابله کنیم. او به تازگی نیز گفته است: «در حال حاضر آمریکاییها مشغول نصب 14 ماهواره در ارتفاع پایینتر از 1000 کیلومتر هستند. بعد از آن شما راحت میتوانید با موبایلهایتان شبکههای ماهوارهیی را در کوچه و خیابان ببینید. ما به جای اینکه فکر کنیم چگونه بهترین استفاده را از این امکانات ببریم فکر میکنیم چطور رویش پارازیت بیندازیم»
هرچند به نظر میرسد میزان استفاده از ماهواره در تهران حتی بیش از 71 درصد باشد و طبیعتاً در بسیاری از نقاط کشور به خصوص خارج از کلانشهرها، این آمار پایین تر از این چنین اعدادی است، با این حال حتی اگر به همین آمار استناد کرد و متصور شد که از دو میلیون و 830 هزار نفر خانوار ثبت شده در پایتخت، هفتاد و یک درصدشان صاحب تنها یک دیش ماهواره باشند، بیش از دو میلیون دیش بر روی پشت بامهای پایتخت نصب است که البته این آمار بسیار خوشبینانه است.
در این میان اگر در جریان حادثه اخیر تنها 10 درصد دیشهای ماهواره خانوارهای ساکن پایتخت آسیب دیده باشد و نیاز به نصب مجدد یا تنظیم جهت باشند، گردش مالی 10 میلیاردی برای نصابان ماهواره تخمین زده میشود. این تخمین با توجه به افزایش هزینه نصب دیش ماهواره است، چرا که با این حجم مشتری، در روزهای اخیر نصابان ماهواره اقدام به وقت دادن کرده و بسیاریشان تا دو برابر هزینههای معمول برای نصب ماهواره دریافت میکنند.
بسیاری از نصابان دیش و متعلقات ماهواره در مراجعه برای تنظیم یک جهت ماهواره را نیز موکول به دریافت حداقل 50 هزار تومان میکنند که طبیعتاً همین رقم محدود بدون در نظر گرفتن جهتهای متعدد، هزینه عجیب دیشهای دیجیتال که تا پانصدهزار تومان نیز رسیده و دیگر اقلام معمول برای چنین اموری، گردش مالی ده میلیاردی را به عنوان کف تخمین رقم میزند و این تجارت استوار بر پشتبامها نیز آنچنان گسترده است و آنچنان متقاضی دارد که توقفش ناممکن باشد و تنها برخورد با آن، این رقمها را متناسب با افزایش ریسک این حوزه اقتصادی زیرپوستی افزایش دهد!
شاید وقت آن رسیده باشد تا پیش از رسیدن به آمارِ هر شهروند یک دیش ماهواره، چارهای اندیشید و آنچنان تولیداتی داشت که بخش عمده مردم، نیاز نداشته باشند رسانهای به جز رسانه رسمی کشور را تماشا کنند. این طوفان و آشفته بازار نصب ماهواره، شاید یک فرصت برای اندکی تامل باشد و رویکردهای موثری بیش از آنچه تاکنون پی گرفته شده را شاهد باشیم.
آسمان تهران روز دوشنبه هفته پیشین برای چند دقیقه چون شب تاریک شد و طوفانی بیسابقه با سرعت 120 کیلومتر تهران را درنوردید که علاوه بر مرگ و مجروح شدن برخی هموطنان، خساراتی نظیر شکستن برخی درختهایی با قطر تنههای بسیار ضخیم نیز در پی داشت. با این حال این ماجرا ابعاد دیگری نیز در دل خود داشت که اگر جزو دارندگان دیش ماهواره در پایتخت باشید، درکش کردهاید!
این باد کمسابقه بسیاری از دیشهای ماهواره را نیز با خود برد و در تنظیمات برخی دیگر اخلال ایجاد کرد و بادهای شدیدی که روز جمعه گذشته مجدداً تهران را در نوردید، تاثیر مضائف داشت و به قول مشهور در میان عوام، عید نصابان ماهواره را رقم زد تا در همین موقعیت بتوان به بررسی ابعاد گسترش این پدیده پرداخت و بهترین موقعیت برای بازشناسی این موضوع به عنوان یک پروژه مطالعاتی باشد.
علی جنتی چندی پیش با تکیه بر نتایج یک پژوهش گفته بود، ضریب استفاده از ماهواره 71درصد مردم تهران را شامل می شود و تاکید کرده بود باید ببینیم که با آسیب های این شبکه ها چگونه مقابله کنیم. او به تازگی نیز گفته است: «در حال حاضر آمریکاییها مشغول نصب 14 ماهواره در ارتفاع پایینتر از 1000 کیلومتر هستند. بعد از آن شما راحت میتوانید با موبایلهایتان شبکههای ماهوارهیی را در کوچه و خیابان ببینید. ما به جای اینکه فکر کنیم چگونه بهترین استفاده را از این امکانات ببریم فکر میکنیم چطور رویش پارازیت بیندازیم»
هرچند به نظر میرسد میزان استفاده از ماهواره در تهران حتی بیش از 71 درصد باشد و طبیعتاً در بسیاری از نقاط کشور به خصوص خارج از کلانشهرها، این آمار پایین تر از این چنین اعدادی است، با این حال حتی اگر به همین آمار استناد کرد و متصور شد که از دو میلیون و 830 هزار نفر خانوار ثبت شده در پایتخت، هفتاد و یک درصدشان صاحب تنها یک دیش ماهواره باشند، بیش از دو میلیون دیش بر روی پشت بامهای پایتخت نصب است که البته این آمار بسیار خوشبینانه است.
در این میان اگر در جریان حادثه اخیر تنها 10 درصد دیشهای ماهواره خانوارهای ساکن پایتخت آسیب دیده باشد و نیاز به نصب مجدد یا تنظیم جهت باشند، گردش مالی 10 میلیاردی برای نصابان ماهواره تخمین زده میشود. این تخمین با توجه به افزایش هزینه نصب دیش ماهواره است، چرا که با این حجم مشتری، در روزهای اخیر نصابان ماهواره اقدام به وقت دادن کرده و بسیاریشان تا دو برابر هزینههای معمول برای نصب ماهواره دریافت میکنند.
بسیاری از نصابان دیش و متعلقات ماهواره در مراجعه برای تنظیم یک جهت ماهواره را نیز موکول به دریافت حداقل 50 هزار تومان میکنند که طبیعتاً همین رقم محدود بدون در نظر گرفتن جهتهای متعدد، هزینه عجیب دیشهای دیجیتال که تا پانصدهزار تومان نیز رسیده و دیگر اقلام معمول برای چنین اموری، گردش مالی ده میلیاردی را به عنوان کف تخمین رقم میزند و این تجارت استوار بر پشتبامها نیز آنچنان گسترده است و آنچنان متقاضی دارد که توقفش ناممکن باشد و تنها برخورد با آن، این رقمها را متناسب با افزایش ریسک این حوزه اقتصادی زیرپوستی افزایش دهد!
شاید وقت آن رسیده باشد تا پیش از رسیدن به آمارِ هر شهروند یک دیش ماهواره، چارهای اندیشید و آنچنان تولیداتی داشت که بخش عمده مردم، نیاز نداشته باشند رسانهای به جز رسانه رسمی کشور را تماشا کنند. این طوفان و آشفته بازار نصب ماهواره، شاید یک فرصت برای اندکی تامل باشد و رویکردهای موثری بیش از آنچه تاکنون پی گرفته شده را شاهد باشیم.