به گزارش شهدای ایران از رجانیوز،اولین نكته ای كه در صحبت های روز گذشته ی آقای رحیم زاده در تناقض جدی با موضع گیریهای چند روز گذشته ی مسئولین سیما فیلم است بحث مشاركت مالی این موسسه در پروژهی «یك خانواده محترم» است. پیش از این سیدحسین مسیحپور مدیر روابط عمومی سیمافیلم در گفتوگویی در رابطه با سرمایهگذاری «سیمافیلم» در ساخت این فیلم اعلام كرده بود كه: « سیما فیلم بابت «یک خانواده محترم» ریالی پرداخت نکرده است. به آقای آفریده بابت قراردادهای دیگری که با ما داشتند برای نگارش و تولید یک فیلم دفاع مقدسی پیشپرداخت دادیم اما برای تولید فیلم «یک خانواده محترم» هیچ پولی ارائه نشده است. این فیلم را نه قبول داریم، نه مشارکت کردیم و نه هزینهای دادیم، ایشان خودشان جابجایی انجام داده است و از ارتباطی که اینجا داشته استفاده کرده است. ما برای این کار پول ندادیم، ما تنها برای تولید یک کار دفاع مقدسی پول دادیم.» در حالی روزگذشته رحیم زاده درباره مبلغ ارایه شده به فیلم «یک خانواده محترم» گفته است: «حدود 114 میلیون تومان هزینه شد که برای بازپسگیری آن اقدام شده است.»
این تناقضات جدی در موضعگیریهای مسئولین سیمافیلم طبعا نشان از آن دارد كه هنوز نكات ناگفتهی بسیاری در مورد نقش اساسی «سیمافیلم» در ساخته شدن این فیلم ضدایرانی وجود دارد و شاید حتی رقم مشاركت این موسسه در ساخت این فیلم بسیار بیش از این هم بوده باشد.
نكته ی مهم دیگر در سخنان رحیم زاده ماجرای داستان ابتدایی فیلم و دلیل تصویب چنین طرحی در سیمافیلم است. رحیم زاده میگوید: «متن فیلمنامه را خواندیم و در گروه مطرح شد و گفتیم فیلمنامه مورد رضایت ما نیست. اما اصرار به گفت وگو درباره فیلمنامه بود. جلسهای گذاشتیم زیرا داستان ارائه شده برای ما هم جذاب بود.» رحیمزاده میگوید: «داستان این بود که خانوادهای که اوایل انقلاب و جنگ فرزندشان شهید میشود و این شهید اتفاقاتی را در خانواده رقم میزند. پدر شهید روحیه دنیاطلبانه داشته و قصد دارد از وجهه شهید کسب معاش کند مادر با این رویه همراهی نمیکند و فرزند دوم را از خانه خارج میکند. این داستان نکات ارزشی خوبی داشت حتی وقتی فیلمنامه بعدی را به ما ارائه دادند که من گفتم برخی از سکانسها طوری نوشته شده که نیازی به مشارکت دیگر نهادها یا ارگانی نیست،ما خودمان فیلم را میسازیم.»
سوال اصلی در اینجا این است كه اساسا داستان یك پدر شهید دنیاطلب چه نكتهی ارزشی و جذابی دارد كه جناب رحیمزاده اینطور شیفتهی این قصه شده بودند؟ یعنی سیمافیلم باقی خانوادههای شهدا كه در سه دههی گذشته بزرگترین پشتوانهها و حامیان انقلاب بودهاند را به تصویر كشیده است و حالا فقط مانده خانوادههای شهدای دنیاطلب؟! خانوادههایی كه امام(ره) در موردشان میفرماید «خانواده شهدا، چشم و چراغ این ملتند.». و سوال اساسیتر اینكه این ماجرا اساسا چه فرقی با فیلم تولیدشده دارد؟ در اثر فعلی هم با پدری طرفیم كه محتكر است و از طریق احتكار به ثروتی هنگفت دست یافته. جالبتر آنكه در یكی از صحنههای فیلم مادرشهید، شهید شدن فرزندش را ناشی از عذاب الهی به دلیل حرام خواری شوهرش میداند. آقای رحیمزاده باید به این سوال پاسخ دهند كه در قصهی جذاب و ارزشی! اولیه نیز تصویری كه از شهید ارائه میشد همین بود؟ اینكه شهادت در واقع عذابیست ناشی از حرامخواری پدر؟
مسئله ی دیگراین است كه رحیم زاده ادعا كرده است كه از مشاركت طرف فرانسوی اطلاعی نداشته است و همچنین نسخه ی نهایی فیلم را هم ندیده است، درحالی كه در هفتههای گذشته «محمد آفریده» تهیهكنندهی كار بیان كرده بود كه مدیران سیمافیلم از ابتدا در جریان مشاركت خارجی بودهاند و نسخهی تدوین شدهی اثر را هم دیدهاند. رحیمزاده روزگذشته گفته است:« از ابتدا بحث مشارکت خارجی مطرح نبود تنها مشارکت در پخش فیلم بود حتی بحث انجام مراحل پس تولید در فرانسه هم مطرح نبود.» وی همچنین گفته است كه: « آقای آفریده برای قسط چهارم فیلم اقدام کردند که من گفتم باید فیلم را ببینم البته از مواردی که آقای نبوی اعلام کرده بود مطلع بودم.
سال 90 نسخه تدوینشده فیلم پس از تایید مسئولان سیمافیلم برای انجام عملیات نهایی فنی ارسال شد. بنابراین، اینکه گفته میشود سیمافیلم هیچ مشارکت و اطلاعی درباره پروژه نداشته است، کاملا کذب است.»
قطعا نشست خبری روزگذشتهی جناب رحیمزاده را باید اقدامی در جهت دور كردن افكار عمومی از خطای نابخشودنی سیمافیلم به حساب آورد، اما خود این نشست در نهایت باعث به وجود آمدن سوالات جدی تری نیز شد.