شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۳۹۱۳۱
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۸
خیلی اوقات انتقاداتی که حوزه‌های علمیه در حوزه فرهنگ مطرح می‌کنند، متوجه ابزارهای رسانه‌یی و اصرار بر مسدود شدن آنهاست؛ مانند فیس‌بوک، ماهواره واتس آپ و... این در حالی است که می‌شود از همین ابزارها برای توزیع اندیشه هم استفاده کرد.
شهدای ایران: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگویی رابطه دولت با روحانیون و حوزه‌های علمیه را تبیین کرد.

جریانات سیاسی سعی می‌کنند در این زمینه هم تسویه حساب سیاسی کنند؛ یعنی بالاخره جریاناتی‌اند که در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدایی داشتند و از اینکه این دولت سرکار آمده چندان رضایت خاطر ندارند. بنابراین به هر نحوی به دنبال تخریب هستند؛ از جمله به مجرد اینکه مقام معظم رهبری اظهار نگرانی می‌کنند، فوری می‌خواهند این نگرانی را متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کنند

متاسفانه در مجلس از من بابت این قضیه سوال کردند. این بود که به دروغ و افترا آمدند عکس یک خانمی را بین نمایندگان مجلس توزیع کردند و گفتند که این خانم با مجوز وزارت ارشاد رفته در تالار وحدت خوانده است. در حالی که این خانم تا به حال در ایران اصلا برنامه اجرا نکرده است؛ هر چه برنامه اجرا کرده در خارج از کشور بوده است

کل کتاب‌‌هایی که در حوزه دین منتشر می‌شود؛ حالا چه تاریخ دینی باشد چه سیره پیامبر(ص) و نهج‌البلاغه و تفسیر باشد. موضوعات دینی هرچه باشد به عبارت دیگر هر آنچه که به شناخت اسلام برمی‌گردد. این را کاملا هدایت کردیم که در جمعی از شخصیت‌های برجسته حوزه علمیه قم بررسی شود. در حالی که پیش از این‌چنین کتاب‌هایی در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بحث و بررسی می‌شد

در گذشته کسی نمی‌توانست به راحتی به حج یا عتبات عالیات، حتی سفرهای سیاحتی برود. تعدادی که به خارج از کشور می‌رفتند بسیار اندک بودند. الان شما می‌بینید در سال بیش از یک میلیون نفر سفرهای غیرزیارتی‌ می‌کنند. امسال در حوزه زیارتی بیش از 850 هزار نفر فقط عمره‌گزار هستند. چند میلیون نفر به کشورهای مختلف رفت و آمد دارند و دنیا را می‌بینند و از فرهنگ‌های دیگر تاثیرپذیری دارند. همان‌طور که ما هم در فرهنگ‌های دیگر اثرگذاری داریم

 

روابط دولت‌ها با حوزه‌های علمیه و مراجع دینی همواره یکی از موضوعات حساس در تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. شناسایی مطالبات حوزه‌های علمیه و آیات عظام و شیوه و کیفیت تعامل دولتمردان با نهاد روحانیت در حوزه‌های مختلف؛ به ویژه مقوله فرهنگ از اصلی‌ترین مباحثی است که توجه ناظران را به خود جلب کرده است. در این میان یک سوال برجسته بوده است؛ اینکه دولت مستقر آیا روابط خود را بر پایه رویکرد تطبیقی با مطالبات حوزویان قرار داده یا تابع سیاستی تعاملی است؟ در این‌حال این‌مهم، دستمایه آن گروه از منتقدانی بوده است که می‌کوشند با ایجاد فضای روانی، مشروعیت سیاست‌های دولت را تهدید کنند. دولت یازدهم در کمتر از یکسال از استقرار خود کوشیده است با تبیین سیاست‌های اعتدالی در عرصه‌های مختلف، ‌این رویکرد را در تعامل با حوزه‌های علمیه نیز حفظ کند. شیوه عمل دولت در حوزه فرهنگ، علاوه‌بر تکیه به باورهای دینی و ارزش‌های مترتب برآن، از یکسو نگاه به ارزش‌های دینی و از سوی دیگر اقتضائاتی است که عصر مدرن بر ساخت اجتماعی - فرهنگی جامعه امروز ایران وارد کرده است. این اقتضائات که بیش از همه ناشی از تحول تکنولوژی‌های ارتباطی است، ‌اکنون به عنوان مطالبه‌یی جدی از سوی آحاد مردم جلوه دارد؛ بنابراین مهم‌ترین دستور کار دولت در حوزه فرهنگ و اجتماع، ایجاد موازنه میان ارزش‌های دینی و مقتضیات عصر حاضر است. دکتر «علی ‌جنتی»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگویی که مشروح آن را در پی می‌خوانید به سوالاتی پاسخ داده است که به ‌طور مشخص روابط دولت و نهاد روحانیت را در حوزه فرهنگ شامل می‌شود. جنتی در این گفت‌وگو سیاست‌های دولت را در نحوه و کیفیت تعامل با حوزه‌های علمیه مورد بحث قرار داده و در این حال به انتقاد‌هایی که به زعم او ناشی از شبهه افکنی منتقدان مغرض نزد حوزه‌های دینی علیه دولت و وزارتخانه متبوع اوست، پاسخ می‌دهد. این گفت‌وگو که به مدد حجت‌الاسلام «حجت‌الله نیکی‌ملکی»، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه روحانیت انجام و در شماره سوم نشریه داخلی «فرهنگ و روحانیت» منتشر شده، حاوی نکات خواندنی و روشنگری است که برای خوانندگان جذاب خواهد بود.

آقای وزیر با تاملی بر کیفیت مواجهه حوزه‌های علمیه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌توان سه دیدگاه یا سه رویکرد را شناخت؛ نخست رویکردی که روش سلبی را پیشه کرده و اصولا با غالب برنامه‌ها و اقدام‌های وزارت تحت تصدی شما برخوردی انتقادی دارد. نگاه دوم تاکید دارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید کاملا رویکردی تطبیقی با حوزه‌ها داشته باشد. سرانجام نگاهی که با درک ساختار و کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی قایل به تعامل است. این سه رویکرد را می‌توان حتی در تجربه سه دهه گذشته ساری و جاری دانست. البته چون توقعات از دولت «تدبیر و امید» که برپایه اعتدال عمل می‌کند بیش از دیگران است، حساسیت صاحبان رویکردهای یادشده بیش از گذشته است. شما در این باره چه نظری دارید؟ و اصولا ترجیح و رویکرد وزارت تحت تصدی شما در قبال حوزه‌های علمیه کدام است؟

فکر می‌کنم که باید مقدمه‌یی برای این مساله ذکر کرد که اصولا رویکرد ما در وزارت ارشاد چیست. نسبت به مسائل دینی ما یک وظیفه قانونی داریم که در قانون وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب مجلس آمده است و یک بند از آن، نشر و گسترش ارزش‌های اسلامی و مبانی دینی است. این مساله جزو وظایف قانونی ما است که باید دنبال کنیم و خوشبختانه ابزارهایی هم الان در اختیار هست. معاونتی به نام «قرآن و عترت» داریم که کل مجامع قرآنی کشور را هدایت می‌کند. کانون‌های فرهنگی ـ هنری مساجد نیز به عنوان یکی از ابزارهایی است که برای تامین این هدف فعالیت می‌کنند. درحال حاضر نزدیک به 18 هزار کانون فرهنگی ـ هنری در مساجد کشور، زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می‌کنند. سایر ابزارهایی را هم که داریم آن هم در خدمت این ارزش‌ها قرار داده‌ایم‎؛ یعنی تئاتر، فیلم‌های سینمایی، موسیقی و حتی هنرهای تجسمی. ما به دنبال این هستیم که در جهت نشر ارزش‌های ملی و اسلامی‌مان عمل کنیم. این‌طور نیست که اگر کنسرتی برگزار می‌کنیم، کنسرتی خنثی‌ باشد و هیچ هدفی را دنبال نکند. قطعا یک هدفی را دنبال می‌کند. یا اگر فیلمی ساخته می‌شود، فقط بخواهیم به عنوان سرگرمی به آن نگاه کنیم. ما دنبال این هستیم که فیلم‌های هدفدار را بیشتر تقویت، حمایت و کمک کنیم. این یک اصل است که به‌هر‌حال قانون اداره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حاکم هست بر آن. نکته دوم که مورد توجه است اینکه از زمان انتصاب رهبر معظم انقلاب به مسوولیت رهبری کشور تا به امروز که بیش از دو دهه می‌گذرد، ایشان همواره نسبت به مساله فرهنگ و مسائل فرهنگی عنایت ویژه داشته‌اند و در عین حال دائما هم نسبت به آسیب‌های فرهنگی، بعضی چالش‌ها و تهدیدهای فرهنگی هشدار ‌داده‌اند. اگر بخواهیم مجموعه صحبت‌های ایشان را مقایسه کنیم، می‌بینیم که در حوزه فرهنگ ایشان بیش از همه صحبت کرده‌اند و الان رهنمودهایشان در حوزه کتاب، فیلم، مطبوعات، موسیقی، سایر هنرها، کاملا مشهود است و بیش از 10 جلد کتاب قطور در این زمینه تا به حال تهیه شده است. از ابتدا یکی از نکاتی که برای من مورد توجه بوده این است که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیاست‌ها و دیدگا‌ه‌های رهبری عمل شود؛ ضمن اینکه ما رهنمودهای مکتوب ایشان را به‌طور کامل بررسی و مطالعه کرده و سرلوحه کارمان قرار داده‌ایم؛ حتی در ملاقات‌های حضوری رسما اعلام کرده‌ایم که سیاست‌ها و رهنمودهای رهبری را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدنظر قرار می‌دهیم. خود آقای رییس‌جمهور هم همین را قبول دارند و اعتقاد و تاکید دارند که د‌ر کارمان دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در هیچ حوزه‌یی ما اجازه نمی‌دهیم حرکتی برخلاف قانونی صورت گیرد که در اختیار ما است یا برخلاف سیاست‌ها و نظراتی که تاکنون رهبرمعظم انقلاب ابراز کرده‌اند. این کلیت قضیه است که ما باید به آن توجه داشته باشیم.

در اینجا نکته‌یی وجود دارد؛ ارتباط این رویکرد با نحوه تعامل با حوزه‌های علمیه و مراجع عظام چگونه تعریف می‌شود؟

قطعا همکاری است و همکاری از نوع دوجانبه هم هست. حالا من یک به ‌یک توضیح می‌دهم. ببینید مثلا در حوزه کتاب که یکی از مهم‌ترین مسائل است، روحانیت معظم خودشان عموما تالیفاتی دارند و هم نظارت دارند بر کتاب‌هایی که در جامعه منتشر می‌شود. در حوزه کتاب یکی از کارهایی که ما انجام داده‌ایم، تعدادی از فضلای حوزه را که شخصیت‌هایی شایسته، شناخته شده، فرهیخته و آگاه به زمان و متعهد هستند، به عنوان عضو هیات نظارت بر کتاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کردیم که مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفتند. بنابراین ما اصولا مجموعه کتاب‌های دینی که در کشور منتشر می‌شود، همه را در این حوزه هدایت کرده‌ایم که همه‌اش می‌رود قم بررسی می‌شود.

 

کتاب‌های حوزه‌های دینی؟

کل کتاب‌‌هایی که در حوزه دین منتشر می‌شود؛ حالا چه تاریخ دینی باشد چه سیره پیامبر(ص) و نهج‌البلاغه و تفسیر باشد. موضوعات دینی هرچه باشد به عبارت دیگر هر آنچه به شناخت اسلام برمی‌گردد. این را کاملا هدایت کردیم که در جمعی از شخصیت‌های برجسته حوزه علمیه قم بررسی شود. در حالی که پیش از این‌چنین کتاب‌هایی در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بحث و بررسی می‌شد.

البته حجم انتقادی که الان در حوزه کتاب به وزارت ارشاد می‌شود در حوزه کتاب‌های دینی کمتر است بلکه منتقدان می‌گویند...‌

این را من به عنوان یک تعامل مطرح کردم که وقتی می‌گوییم تعامل می‌کنیم، درواقع نوعی از تعامل همانی است که‌ در بالا گفتم. الان حوزه به‌طور مستقیم خودش مجوز صادر می‌کند.

 

یعنی در دولت کنونی این اتفاق افتاده است؟

بله. مثلا در شورای نظارت بر نمایش فیلم‌های سینمایی؛ شورایی که مجوز ساخت می‌دهد یا پروانه نمایش صادر می‌کند، ما از بعضی شخصیت‌های حوزوی دعوت کرده‌‌ایم که آنجا حضور دارند، نظر می‌دهند و نظرات‌شان مورد توجه قرار می‌گیرد. این کار برای این است که آن سیاست کلی را که به آن اشاره کردم، بتوانیم پیاده کنیم. در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونان وزارتخانه عموما کسانی هستند که اصلا سابقه حوزوی دارند. معاون فرهنگی ما این‌طور است؛ رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات ما این‌طور است؛ معاون قرآن و عترت این‌طور است؛ مسوول ستاد کانون‌های فرهنگی و هنری امور مساجد ما شخصیت حوزوی است. در سایر حوزه‌ها، آدم‌هایی که آشنا به مبانی دینی هستند انتخاب شده‌اند و متعهدند و معتقد به سیاست‌های رهبری و نظام و اینها برای این است که تضمین شود که سیاست‌ها دارد اجرا می‌شود. این کلیت سیاست‌هایی است که ما داریم دنبال می‌کنیم. البته در این مسیر، گاهی دیده می‌شود که بعضی می‌آیند شبهاتی را القا می‌کنند؛ مثل این شبهه که می‌گویند وزارت ارشاد به دنبال لغو ممیزی کتاب است. اگر کسی بتواند در طول هفت ماه گذشته یک اظهارنظر از بنده را در مطبوعات و رسانه‌ها پیدا کند که جایی گفته باشم که ممیزی کتاب را قبول ندارم ابدا نمی‌توانند پیدا کنند. ما در ابتدای کار، نظرمان این بود که ممیزی قبل از چاپ را به عهده خود ناشران بگذاریم. منتها وقتی که چاپ شد باز ممیزی آن در وزارت ارشاد، صورت گیرد.

 

مثل روزنامه‌ها؟

‌نه مثل روزنامه‌ها نیست. روزنامه‌ها منتشر می‌شوند. بعد اگر عملکرد روزنامه‌یی خلاف قانون درآمد، می‌آید در هیات نظارت و آن‌وقت عقوبت می‌شود یا بالاخره تذکر داده می‌شود یا توبیخ می‌شود یا پروانه انتشارش لغو می‌شود. بنابراین قبل از اینکه کتاب منتشر و توزیع شود، بعد از چاپ حتما باید وزارت ارشاد، مجوز صادر کند تا بتواند منتشر شود. در حالی که در مطبوعات این‌طور نیست. در مطبوعات فقط یک بار می‌آیند و مجوز می‌گیرند. ما گفتیم که قبل از چاپ کتاب به جای اینکه بیاییم قانون را اعمال کنیم، قانون در دست ناشران باشد. در آن صورت خود ناشران می‌دانند کجا تخلف قانونی است. خودشان کتابی را که می‌خواهند منتشر کنند، باید ملاحظه کنند. دقیقا بخوانند، هر جا که دیدند مغایر قانون است، خودشان حذف کنند.

آقای دکتر اینجا یک مشکل وجود دارد؛ وقتی شما ممیزی را این‌طور تعریف می‌کنید، برخی تعریف دیگری را دارند. وزارت ارشاد وقتی مجوز انتشارکتابی را می‌دهد، حتما ملاحظاتی را دارد؛ خط قرمزها را می‌شناسد؛ می‌داند کجا باید ممیزی بشود و کجا نه؟ خب گاه می‌بینیم بعضی از کتاب‌هایی که از همین وزارتخانه مجوز انتشار می‌گیرند با مخالفت برخی طیف‌ها در حوزه‌های دینی روبه‌رو می‌شود. این همان نقطه اختلافی است که ابتدای سوال‌هایم گفتم. احساس می‌شود که منتقدان توقع یک رویکرد کاملا تطبیقی را از وزارت ارشاد دارند؟

آنها را هم توضیح می‌دهم. به هر حال ما در بدو امر وقتی به وزارت ارشاد آمدیم، می‌خواستیم که کار ممیزی قبل از چاپ را برعهده ناشران بگذاریم. ناشران زیربار نرفتند. گفتند وزارت ارشاد می‌خواهد کار سانسورگری را از خودش به ما منتقل کند و ما این‌کار را نمی‌کنیم، چون برای آنها خسارت داشت. برای اینکه وقتی آنها هم براساس سلیقه خودشان ممیزی می‌کردند، می‌آوردند باز ارشاد وقتی می‌خواست مجوز بدهد می‌گفت شما فلان صفحه را باید حذف کنید، باز دچار خسارت می‌شدند. این است که زیربار نرفتند. ما هم دیدیم که ناشران آ‌مادگی‌اش را ندارند. گفتیم طبق قانون عمل می‌کنیم. ما الان قانون در دست‌مان است؛ یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در زمینه چاپ و انتشار کتاب برای ما مصوبه دارد و ما هم هیات‌های نظارت بر کتاب بزرگسال و کتاب کودکان را تشکیل داده‌ایم که اینها هم مصوبه شورای انقلاب فرهنگی هستند. به عبارت دیگر تمام اعضای هیات نظارت بر کتاب به پیشنهاد وزارت ارشاد مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفتند و دارند نظارت می‌کنند و دقیقا ما آنچه قانون به ما گفته است، اینجا عمل می‌کنیم. اما درباره نکته‌یی که شما اشاره کردید؛ خب طبیعی است ما به ویژه در حوزه فرهنگ، سلایق مختلف داریم. بنای ما هم بر این است که همه سلیقه‌ها را در حوزه فرهنگ مورد توجه قرار دهیم. نمی‌توانیم تابع سلیقه یک گروه خاص باشیم. ممکن است حالا یک نفر بگوید من از این نوع کتاب‌ها خوشم می‌آید و از آن نوع کتاب، خوشم نمی‌آید. ما وظیفه داریم فقط به قانون عمل کنیم. تا آنجا که قانون برای ما محدودیت ایجاد کرده است، ما محدودیت ایجاد کردیم اما فراتر از قانون نمی‌توانیم حرکت کنیم. ضمن اینکه اعتقاد داریم ‌به‌خصوص در حوزه فرهنگ و فرهنگ مکتوب، باید فضایی را ایجاد کنیم برای تبادل افکار، تضارب آرا و اینکه اندیشه‌های مختلف باید یک همفکری داشته باشند. حالا ممکن است یک نفر نظریه‌یی راجع به مساله‌یی بدهد که بنده قبول نداشته باشم. بنده می‌توانم یک کتاب بنویسم این نظریه را رد کنم. در این‌صورت هم به او اجازه داده شده که بیاید دیدگاهش را بیان کند و هم به نفر دیگر اجازه داده شده است که بیاید دیدگاه او را رد کند. بنابراین مشکلی نیست اما اینکه کسی انتظار داشته باشد که چون بنده اعتقادی دارم کس دیگر نباید مخالف من حرف بزند؛ ما این را قبول نداریم و قانون همچنین چیزی را به ما اجازه نداده است. قانون به ما اجازه داده است- به‌خصوص در مسائل فکری- ممکن است کسی کار پژوهشی می‌کند و یک نظریه علمی را بیان می‌کند که آن نظریه علمی را دیگران قبول نداشته باشند. خب دیگران بیایند رد کنند. حتی در حوزه‌های دینی هم بودند افرادی که آمدند و اظهارنظری کردند اما دیگران قبول نداشتند و به جای یک کتاب، مثلا 20 جلد کتاب تاکنون علیه آن نوشته‌اند. بالاخره جامعه اگر بخواهد فرهنگش رشد کند، در سایه همین تضارب آرا رشد می‌کند.

آقای وزیر! با این حساب شما احساس می‌کنید انتقاداتی که مطرح می‌شود، ناشی از اختلاف سلیقه است یا اختلاف با شخص شما یا با دولتی که شما در کابینه‌اش حضور دارید؟ مثلا نگاه می‌کنیم، در فیلم رستاخیز. بسیاری از علمای دینی نظر دادند که فیلم ایرادی ندارد عده‌یی دیگر به‌شدت ابراز مخالفت کردند. من به عنوان مخاطب وقتی به این تفاوت دیدگاه‌ها توجه می‌کنم درمی‌یابم که این وضع بیانگر نوعی اختلاف سلیقه میان علمای دینی است اما نحوه بازتاب نظرات مخالف یا منتقد از سوی برخی چنان است که گویی نظرات یاد شده بیانگر نوعی مخالفت با دولت یا مخالفت با سیاست‌های فرهنگی دولت یا با سیاست‌هایی است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال می‌کند. شما چه درکی از این نوع خبرپراکنی‌ها دارید؟ در این حال شاهد بوده‌ایم که بسیاری منتقدان نه تنها در 6، 7 ماه گذشته، بلکه در سال‌های گذشته هم هرگز تولید فکر نکرده‌اند، بلکه همواره در موضع یک منتقد نشسته‌اند و هر آنچه هست را نقد می‌کنند. چنین به نظر می‌آید این گروه از منتقدان به ترتیبی با هرنوع ابتکار در حوزه فرهنگ و هنر مخالفند و از هر نوع فکر تازه هم به‌شدت هراس دارند و آن را مورد حمله قرار می‌دهند.

منتقدان دو گروه هستند؛ ما یک سری منتقد فرهنگی ـ فکری داریم که حالا عمدتا حوزه‌های علمیه جزو این گروه محسوب می‌شوند و اینها معمولا براساس دیدگاه دینی ـ فرهنگی‌شان ممکن است یک نظریه‌یی را بیان کنند که معمولا فارغ از حب و بغض و مسائل سیاسی است. مثلا درباره فیلم رستاخیز آقایان اعم از مراجع یا غیرمراجع، شخصیت‌های حوزوی، ‌دیدگاه‌هایی که داشتند براساس احساس دینی بوده است. مثلا می‌گویند چهره حضرت اباالفضل (ع) در این فیلم روشن نباشد. آنان انگیزه‌شان این است که قداست حضرت اباالفضل (ع) حفظ بشود. اگر قداستی زیر سوال رفت هر چهره‌یی را بخواهیم به عنوان چهره حضرت اباالفضل(ع) مطرح کنیم، نمی‌تواند نمایانگر چهره آن حضرت باشد. معلوم است که این موارد را روی احساس و انگیزه دینی مطرح می‌کنند. یا حتی انتقاداتی که به برخی روزنامه‌ها وارد می‌کنند باز روی حساب همین احساس و انگیزه دینی است اما یک سری گروه‌های سیاسی یا- به تعبیری باندهای سیاسی- داریم که به دنبال اهداف سیاسی هستند. اصلا هیچ کاری ندارند که آیا این حرف حق است یا نیست؟ مهم این است که تخریب کنند، انتقاد کنند. آنها حساب‌شان جداست. بنابراین متفاوت از مورد بالا در محیط‌های حوزوی و دانشگاهی شخصیت‌های بسیار صاحبفکری هستند که دیدگاه‌های فرهنگی و علمی خودشان را بیان می‌کنند. ما هم کاملا از این دیدگاه‌ها استقبال می‌کنیم.

 

منتها صدای منتقدان هدفدار سیاسی معمولا بیش از دیگران است...

همان باندهای سیاسی.

 

مراجعات به علما از قبل سال جدید خیلی زیاد شده است. گاه دیده شده علما راجع به مسائل فرهنگی هشدارها و انذارهایی را براساس آنچه از سوی مراجعه‌کنندگان مطرح می‌شود، بیان می‌کنند. برای مثال درباره فیلم رستاخیز یا طرح عفاف و حجاب. بدیهی است مغرضان در این میان به تحریف واقعیات خواهند پرداخت. در این حال ممکن است این عزیزان وقت ندارند مثلا فیلم رستاخیز را ببینند تا درباره آن نظر دهند بلکه اتکا می‌کنند به آنچه به ایشان گزارش می‌شود. وزارت ارشاد و شخص شما برای اینکه بتوان مانع فضاسازی‌های مغرضانه شد چه تعامل فعالی را در دستور کارخود قرار داده‌اید؟

جریان‌هایی که سیاسی‌اند، رسانه‌هایی هم دارند که سعی می‌کنند از طریق این رسانه‌ها جوسازی کنند یعنی متاسفانه با وجود اینکه همه ما باید متعهد به اخلاق اسلامی باشیم، احیانا دیده شده که بعضی از اظهارات را به وزیر ارشاد یا بعضی مسوولان این وزارتخانه منتسب می‌کنند؛ بعضی از اظهارات را تحریف می‌کنند؛ بعضی بخشی از اظهارات را حذف و بخش دیگر را گزینشی بیان می‌کنند و طبیعتا در اختیار شخصیت‌های مختلف اعم از نمایندگان مجلس، یا برخی مراجع تقلید یا حوزه‌های علمیه، یا جاهای دیگر قرار می‌دهند و انتشار می‌دهند و ذهن آنها را مشئوب می‌کنند. ما وظیفه خود می‌دانیم که با هر وسیله ممکن واقعیت‌ها را منتقل کنیم. لذا من در طول چند ماه گذشته سعی کرده‌ام با تعیین رابط‌هایی با مراجع تقلید و روحانیت و تعیین مشاور وزیر در امر روحانیت، ارتباط نزدیکی با آنها برقرار کنم تا اگر شبهاتی در ذهن‌شان باشد آنها را توضیح بدهیم. اگر هم انتقاد سازنده‌یی داشته باشند و انتقادات واقعی باشد، آنها را هم بشنویم و سعی کنیم خودمان را اصلاح کنیم.

 

برخی جریانات می‌خواهند این مساله را به عمد برجسته کنند که اگر هر نوع اتفاقی که در حوزه فرهنگ افتاده یا هر نوع کم‌کاری که در این حوزه وجود دارد، متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، در حالی که وزارت ارشاد اگرچه پیشانی فرهنگی کشور را در اختیار دارد اما تنها متولی فرهنگ کشور نیست بلکه بخش‌های مختلفی از سازمان تبلیغات اسلامی گرفته؛ صدا و سیما و... و حتی خود حوزه‌ها در این زمینه فعالیت می‌کنند، منتها چنین القا شده که تنها وزارت ارشاد است که باید پاسخگوی وضع موجود باشد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم برای تغییر این وضع و اینکه این مطالبه‌جویی از همه بخش‌ها باشد یا اینکه حداقل حرکت‌های موازی که دارد انجام می‌شود و گاه دیده می‌شود که هرکدام، یک رویکرد خاصی را دنبال می‌کنند اما نتیجه و محصول را باید وزارت ارشاد پاسخ بدهد چه سیاستی را دنبال می‌کند؟

من ابتدا اشاره کردم، سیاست‌هایی را که مقام معظم رهبری ابلاغ کرده‌اند اعم از عمومی یا خصوصی، همه را دنبال می‌کنیم و دغدغه‌های ایشان و نگرانی‌های ایشان را دقیقا می‌دانیم و به آنها توجه داریم و سعی می‌کنیم تا آنجا که امکان‌پذیر است، این دغدغه‌ها را مرتفع کنیم؛ در واقع انجام این مهم را وظیفه خود می‌دانیم. این جزو وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و امسال هم که به عنوان سال فرهنگ نامیده شده، به هر حال وظیفه سنگین‌تری برعهده ما قرار گرفته است. ما در حد خودمان تلاش می‌کنیم با تشکیل یک کارگروه مشخص که بتواند برنامه‌ریزی ویژه‌یی داشته باشد با رویکردی که مقام معظم رهبری داشتند؛ یعنی مدیریت جهادی و به‌کارگیری نیروهای جوان و شکوفا کردن استعداد‌های نویی که در زمینه‌های فرهنگی و هنری هست، کار را دنبال کنیم. این وظیفه ما است اما همین جریانات سیاسی سعی می‌کنند در این زمینه هم تسویه حساب سیاسی کنند؛ یعنی بالاخره جریاناتی‌اند که در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدایی داشتند و از اینکه این دولت سرکار آمده چندان رضایت خاطر ندارند. بنابراین به هر نحوی به دنبال تخریب هستند؛ از جمله به مجرد اینکه مقام معظم رهبری اظهار نگرانی می‌کنند، فوری می‌خواهند این نگرانی را متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کنند. در حالی که معتقدم فرهنگ چیزی نیست که یک دستگاه مسوول آن باشد. ما یک دستگاه حاکمیتی هستیم از نظر صدور مجوز برای چاپ کتاب، انتشار مجوز برای مطبوعات و نشریات، مجوز صدور آلبوم‌های موسیقی، مجوز برگزاری نمایش‌های تئاتری، هنرهای نمایشی یا ساخت فیلم. در حالی که دستگاه‌هایی که موثرند در ساخت فرهنگ یک جامعه بی‌شمارند. بعضی از آنها تاثیرات‌شان چند‌برابر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ از جمله صدا و سیما. الان صدا و سیما 50 شبکه تلویزیونی به صورت سراسری و استانی دارند که 31 شبکه از آنها استانی است و بقیه بخشی فارسی، بخشی عربی و به زبان‌های دیگر منتشر می‌شود. بالاخره قبول داریم که صدا و سیما می‌تواند نقش ایفا کند یا خیر؟ خب اگر نقش ایفا می‌کند، بنابراین دستگاه‌هایی که نقش ایفا می‌کنند قاعدتا در این نگرانی‌ها هم باید سهم خود را ایفا کنند یا برای مثال نهادهای دیگر مانند سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات اسلامی، خود حوزه‌های علمیه. مگر قبول نداریم که حوزه علمیه در ارتقای سطح فرهنگ‌ ملی موثر است؟ بنابراین در این زمینه مسوولیت دارد. حتی شخصیت‌های فرهنگی، اعم از دانشگاه‌ها، نخبگان فرهنگی، شخصیت‌های حوزوی هرکدام به سهم خود باید نقش ایفا کنند. ما هم باید وظیفه خودمان را انجام دهیم اما اینکه یک جریان سیاسی بخواهد همه مسوولیت‌ها را به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیندازد، این اصلا غیرمعقول و غیرمنطقی است. قابل پذیرش نیست که بگویند فرهنگ جامعه را فقط این وزارتخانه می‌سازد.

فرهنگ جامعه ممکن است در طول یک سده شکل بگیرد یا در طول مثلا چند دهه تغییر ‌کند، عوامل مختلفی هم اثر دارد. ما الان ارتباطات جهانی‌مان فوق‌العاده زیاد شده است؛ مثلا اگر روزی می‌خواستید رادیو لندن را گوش کنید، حتی در موج کوتاه هم کلی مشکل داشتید که صدای یک رادیو را فقط بشنوید. الان شما می‌توانید بنشینید و 2 هزار شبکه تلویزیونی را به‌راحتی از طریق ماهواره دریافت کنید. یا رفت و آمدهایی که تسهیل شده است. در گذشته کسی نمی‌توانست به راحتی به حج یا عتبات عالیات، حتی سفرهای سیاحتی برود. تعدادی که به خارج از کشور می‌رفتند بسیار اندک بودند. الان شما می‌بینید در سال بیش از یک میلیون نفر سفرهای غیرزیارتی‌ می‌کنند. امسال در حوزه زیارتی بیش از 850 هزار نفر فقط عمره‌گزار هستند. چند میلیون نفر به کشورهای مختلف رفت و آمد دارند و دنیا را می‌بینند و از فرهنگ‌های دیگر تاثیرپذیری دارند. همان‌طور که ما هم در فرهنگ‌های دیگر اثرگذاری داریم. به همین دلیل است که صدا و سیمای ما فعال است؛ به همین دلیل است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق رایزنی فرهنگی کار می‌کند. بالاخره فرهنگ چیزی است که هم می‌تواند بر دیگران تاثیر بگذارد هم از دیگران تاثیر بگیرد. پس بسیاری از آسیب‌های فرهنگ ما هم ناشی از شرایط اجتماعی است که امروز هست و شرایط ارتباطی است که امروز داریم. همین شبکه‌های ارتباطی که وجود دارد مانند فیس‌بوک و توییتر و امثال آن باعث شده افراد ارتباطات خیلی نزدیکی با هم پیدا کنند. در قالب ایمیل مکاتبه می‌کنند. ارتباطات که برقرار می‌شود، به هیچ‌وجه نمی‌توان گفت یک دستگاهی فقط مسوولیت فرهنگی دارد یا هر آسیبی در کشور پیدا می‌شود، این دستگاه مسوول آن است.

 

در بحث موسیقی؛ القاگری خاصی انجام می‌گیرد؛ اینکه جنابعالی در دوره مدیریتی‌تان به شیوه افراطی بحث موسیقی را ترویج می‌کنید. واکنش شما به این القاگری چیست؟

الان که خیلی از نوازندگان و اهالی موسیقی از ما ناراضی‌اند؛ چراکه معتقدند ما یک‌سری محدودیت‌هایی برای آنها ایجاد کرده‌ایم. یعنی عکس قضیه است ما کاملا داریم کنترل می‌کنیم. حتی آلبوم‌های موسیقی را که می‌خواهد منتشر شود یا کنسرت‌هایی که می‌خواهد برگزار شود، سعی می‌کنیم احساسات دینی مردم مورد توجه قرار گیرد و احساسات آنها را خدشه‌دار نکند. حتی بعضی از کنسرت‌هایی که هیچ مشکلی از نظر دینی و ارزش ملی ما ندارد اما احساس می‌کنیم در بعضی شهرستان‌های کوچک ممکن است آسیب بزند به احساسات مردم. از این‌رو اجازه نمی‌دهیم در آن شهرستان‌ها کنسرت برگزار شود. یک پدیده‌یی که اخیرا با آن روبه‌رو هستیم، اجراکنندگان کنسرت نیستند؛ یعنی آنهایی که اجرا می‌کنند، کاملا با رعایت شؤون دینی و اسلامی برنامه‌شان را اجرا می‌کنند بلکه تماشاچی‌های ما هستند. یعنی شما یک کنسرت اجرا می‌کنید، می‌بینید، 1400، 1500 نفر شرکت کرده‌اند. خوب آدم‌هایی که می‌آیند نوع لباس‌ها، آرایش و وضع عمومی‌شان مناسب نیست که در این برنامه‌ها شرکت کنند. یا گاهی در همین اجرای کنسرت از طرف تماشاچی‌ها حرکت‌های نامناسبی سر می‌زند که گاه خارج از اراده برگزار‌کنندگان کنسرت است. با اینکه معمولا قبل از شروع برنامه تذکرات لازم را می‌دهند. برگزار‌کنندگان نیز وقتی برای ثبت‌نام به وزارت ارشاد مراجعه می‌کنند، درباره نوع لباس و آرایش شرکت‌کنندگان در کنسرت تذکرات لازم را دریافت می‌کنند. حتی گاه نیروی انتظامی از ورود افراد یاد شده به سالن‌های برگزاری برنامه جلوگیری می‌کند ولی خب در عین حال موارد نادری بوده در برخی شهرستان‌ها که کنسرت‌هایی اجرا شده و ازطرف تماشاچی‌ها وضع نامطلوبی داشتیم نه از طرف برگزار‌کنندگان. گاهی هم در برخی شهرستان‌ها، کنسرت‌هایی اجرا شده که مجوز ارشاد نداشته‌اند.

 

یعنی ربطی به شما نداشته‌اند؟

ربطی به ما نداشته و بعد هم ما گفتیم با آنها برخورد شده است؛ یعنی مواردی بوده است که بدون اینکه به ما بگویند و مجوز بگیرند، برای خودشان کنسرت برگزار کرده‌اند. ما نیز از طریق نیروی انتظامی مانع شده‌ایم و بعد شورای تامین استان برخورد کرده است و مواردی مانند اینها.

 

به نظر شما بسیاری از انتقادات مغرضانه‌یی که مطرح می‌شود و تلاش می‌کنند آنها را از زبان مراجع تقلید بیان کنند، آیا مربوط به اختلاف شخصی با شماست یابا دولت؟

پاسخ به این سوال را که من قبلا بیان کردم. آنچه ازطرف حوزه‌ها بیان می‌شود، دیدگاه‌هایی است که براساس مسوولیت دینی بیان می‌شود. ممکن است بعضی وقت‌ها اطلاعات غلطی از طریق جریانات سیاسی در اختیار آنها قرار بگیرد و اظهارنظری بکنند اما آن وقت که اظهارنظر کنند، می‌دانم که بدون قصد و غرض دارند اظهارنظر می‌کنند. واقعا از روی احساس دینی و انگیزه‌های دینی است که فکر می‌کنند وظیفه دارند بیان کنند. ما هم استقبال می‌کنیم و همواره به آقایان اعلام کرده‌ایم که هروقت موردی به ذهن‌شان آ‌مد که آن را برخلاف مبانی دیدند، آن را قبل از اینکه رسمی اعلام کنند یا سر درس بیان کنند یا با رسانه‌ها مطرح کنند، با خود ما مطرح کنند. ما زودتر به رفع اشکال می‌پردازیم. یا لااقل آن شبهه را که در ذهن آقایان هست و ممکن است ناشی از اطلاعات غلطی باشد که به آنها داده شده، رفع می‌کنیم.

 

خیلی اوقات دیده شده انتقاداتی که از سوی حوزه‌های علمیه در حوزه فرهنگ مطرح می‌شود، متوجه ابزارهای رسانه‌یی و اصرار بر مسدود شدن آنهاست؛ مانند فیس‌بوک، ماهواره واتس آپ و... این در حالی است که می‌شود از همین ابزارها برای توزیع اندیشه هم استفاده کرد؛ یعنی اگر تولید فکر یا حرف تازه‌یی متناسب با عصر و زمان وجود دارد، از این طریق هم مطرح شود. همان‌طور که در ابتدای صحبت‌هایتان مطرح کردید ما نسل جدیدی داریم، دنیای جدیدی داریم، پیچیدگی‌های جدیدی داریم که خاصه با 3 دهه گذشته کاملا فرق کرده است. ابزارهای ارتباطی _ رسانه‌یی جدید داریم، ادبیات هم قاعدتا باید فرق کند اما می‌بینیم که برخی اصرار دارند با همان ادبیات سابق و بستن ابزارهای جدید کار را پیش ببرند. شما به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که به هرحال با چنین پدیده‌یی سر و کار دارید و دیدگاهی دارید، نسبت به منتقدانی که چنین نظراتی دارند چه راه‌حلی را پیشنهاد می‌کنید؟ این درحالی است که برای مثال فیس‌بوک یا توییتر، فیلتر است اما دستیابی به آن غیرممکن نیست. برخی با استفاده از بسیاری راه‌ها به این فضا دسترسی پیدا می‌کنند. با این حساب آیا مسدود کردن تنها چاره کار است یا می‌توان با بهره‌مندی از این امکان و نیز تولید فکر و اندیشه به زعم منتقدان، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟به نظر شما برای تشریح وضع و تبیین آنچه جاری است نزد مراجع دینی چه باید کرد؟

ما فعلا بحث تبیین نزد مراجع را نداریم. این قضایایی که اتفاق می‌افتد که ما یک پدیده‌های جدیدی داریم که در حوزه فرهنگ هم تاثیرگذارند مانند شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌فوک، توییتر یا شبکه‌های ارتباطی مانند واتس‌آپ وایبر، یا بعضا شبکه‌های ارتباطی که می‌توانید با آنها مکالمه کنید و چون هزینه‌یی ندارد، با کسی که در خارج از کشور است می‌توانید مکالمه کنید، بدون اینکه هزینه‌یی پرداخت کنید. وی چت، مثلا شبکه ارتباطی است. بالاخره اینکه ما با این نوع پدیده‌های ارتباطی جدید چگونه باید برخورد کنیم، نظرات مختلف است؛ گروهی معتقدند اینها آثار مخرب دارد و فرهنگ خاصی را با خود می‌آورد که برای جوانان ما مضر است و راهش این است که اینها را فیلتر کنیم تا به هیچ‌وجه افراد دسترسی نداشته باشند. البته این یک نظر است.

یک نظر دیگر هست که بالاخره ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که به سرعت در این حوزه‌ها پیشرفت می‌کند و هر پدیده‌یی مانند فیس‌بوک و شبکه‌های اجتماعی ضمن اینکه مضراتی هم دارند، منافعی هم دارند. ما خودمان هم می‌توانیم از این شبکه‌های اجتماعی در جهت نشر افکار و ایده‌های‌مان استفاده کنیم. بنابراین باید ضمن مراقبت از این آسیب‌ها، سعی کنیم از فرصت‌هایش استفاده کنیم. این‌هم یک نظر است. حالا آنچه که بنده به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به اجرای آن هستم، قانون است. البته ممکن است نظر شخصی هم داشته باشم. من گاهی نظر شخصی هم درباره فیس‌بوک گفته‌ام. چیز جدیدی نیست اما آنچه عمل می‌کنیم، قانون است. قانون در این زمینه یک کمیته تعیین کرده، کمیته مصادیق جرایم اینترنتی؛ کمیته‌یی که شش نفر از وزرا هم عضو آن هستند و هر تصمیمی بگیرند، برای ما ملاک است و باید آن را اجرا کنیم. تا حالا هم شبکه‌هایی را که فیلتر کرده‌اند ما نه دنبال برداشتن فیلترهایش بوده‌ایم که بخواهیم خلاف قانون عمل کنیم. البته اگر حرفی هم داشته باشیم در این کمیته می‌زنیم و بالاخره هرچه این کمیته تصمیم بگیرد، قانون، حق را به کمیته داده است. بنابراین هر چه مصوب کند ما موظفیم آن را اجرا کنیم و دقیقا اجرا می‌کنیم. بنابراین نباید اظهارنظر شخصی را با اعمال نظر یا اجرای قانون مخلوط کرد. به هر حال شاید هر کس یک نظری داشته باشد اما وقتی یک مسوولیتی داریم، موظفیم قانون را اجرا کنیم.

 

یکی از بحث‌هایی که مطرح است، بحث توقیف چند هفته‌نامه‌ است. سالیان سال مرسوم بوده است این مساله از مجرای خاص انجام ‌شود؛ اما این‌بار موضوع توقیف مربوط به یک جریان خاص نبوده است اما به نظر می‌رسد بسته شدن این نشریه به نام شما و وزارت فرهنگ تمام شد؛ در حالی که هیات نظارت بر مطبوعات وجود دارد اما اینکه موضع‌گیری‌‌های خاصی در این زمینه صورت گرفته است و حتی عده‌یی از نمایندگان مجلس در دستور کار خود این موضوع را قرار داده‌اند، مساله عجیبی است. نظر شما چیست؟

اصولا درباره مطبوعات، چه درباره تولیدشان و چه صدور مجوز برای انتشار آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم نمی‌گیرد. درواقع وزارت ارشاد عضوی از هیات نظارت است که در آن (هیات) دستگاه قضایی نماینده دارد، ‌حوزه نماینده دارد وزارت علوم نماینده دارد، مجلس شورای اسلامی نماینده دارد. ما هم یک رأی داریم از هفت رای موجود این هیات. تصمیماتی که گرفته می‌شود براساس اکثریت آراست. هیچ نگاه سیاسی خاصی هم به هیچ‌کس نداریم. نه در صدور مجوز _که الان فردی که مجوز می‌گیرد و نشریه‌یی که می‌خواهد منتشر کند، مخالف دولت است یا موافق دولت؟_ نه در دادن یارانه به آنها اعمال نظر خاصی می‌کنیم. درست براساس ضوابطی است که در سایت معاونت مطبوعاتی اعلام کرده‌ایم و عینا آن را اجرا می‌کنیم. حالا این نشریه چه موافق دولت باشد چه نباشند، فرق نمی‌کند هر دو را ما با یک دید، نگاه می‌کنیم. اگر تخلف قانونی هم بکنند ما هم به همان ترتیب برخورد می‌کنیم. در همین جریانات اخیر دو روزنامه بهار و آسمان از این سو بسته شده و یالثارات و 9 دی هم از آن سو بسته شده است. البته من بارها گفته‌ام که توقیف، آخرین راه‌حل است. وقتی یک روزنامه توقیف شود، تنها مدیرمسوول تنبیه نمی‌شود بلکه همه آدم‌هایی که در آن مجموعه کار می‌کنند را نیز شامل می‌شود. بعضی جاها 100 تا 150 نفر کار می‌کنند ما همه اینها را داریم تنبیه می‌کنیم و مجازات می‌کنیم. این مجازات غیرعادلانه است ولی قانون در جاهایی به ما گفته باید توقیف کنیم. آنجاکه تخلف قانونی رخ می‌دهد، باید توقیف کرد. این آ‌خرین راه‌حل است. هم از این طرف یک هفته‌نامه توقیف شده، هم از آن طرف دو روزنامه توقیف شده‌اند، بالاخره نگاه، نگاه برابری است. برای ما فقط و فقط ملاک قانون است و نگاه سیاسی خاصی وجود ندارد. منتهی بعضی‌ها برای خودشان حاشیه امنی قائلند که فکر می‌کنند هر کاری کنند، هیچ‌کس حق ندارد اقدامی انجام دهد و نگاه چپ به آنها داشته باشد. این درست نیست؛ کسی حق ندارد خودش را فراتر از قانون بداند و بگوید من هر کار کردم نباید با من برخورد کنند اما رقیب سیاسی من اگر کمترین حرکت را کرد باید با او برخورد شود. این درست نیست ما این را قبول نداریم.

 

یکی از بحث‌ها و شبهه‌هایی که در حوزه‌های علمیه شنیده می‌شود، دیدار شما در ابتدای سال با رییس‌جمهور اسبق حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی است. آیا این یک دیدار رسمی بوده؟ آیا شما تنها کسی بودید که با ایشان دیدار کردید؟ نگاه جنابعالی به این دیدار چه بوده که بعضی تاکید دارند که چنین دیداری نباید انجام می‌شد؟

اولا این دیدار رسمی نبوده است. ما به دیدار آقای خاتمی رفتیم نه برای اینکه رهنمود سیاسی بگیریم ونه رهنمود فکری و فرهنگی. بالاخره ایشان شخصیتی بوده که 8 سال رییس‌جمهور این کشور بوده است. انگیزه من هم از دیدار با ایشان منحصر به امسال نیست و سال‌های قبل هم به دیدار ایشان می‌رفتم. به خاطر اینکه من بیش از 45 سال است با آقای خاتمی رفاقت دارم. از پیش از انقلاب یعنی از سال 1347 به این طرف من با ایشان مرتبطم، رفاقت دارم و نزدیکم. به‌هر‌حال این عید دیدنی هم سنت حسنه‌یی است که ما داریم. من همان‌طور که به دیدار ایشان رفتم به دیدار شخصیت‌های دیگر هم رفتم؛ دیدار رییس مجلس شورای اسلامی و بعضی از شخصیت‌های دیگر که حالا ممکن است از نظر فکری 180 درجه با ایشان مخالف بودم، دیدار آنها هم رفتم. یک عید‌دیدنی 10، 15 دقیقه‌یی مثل دیگرانی که رفتم. براساس انگیزه اخلاقی، من این کار را کردم.

 

یعنی در واقع در رقابت‌های سیاسی اخلاق فراموش می‌شود...

‌بعد هم تنها نبودم. همان‌طور که خود آقایان دفترشان اعلام کردند چندین نفر از وزیران دیگر، چند نفر از اعضای کابینه، بسیاری از شخصیت‌های دولتی و مقامات رفتند با ایشان دیدار کردند اما خود اینکه چگونه می‌شود که در بین همه یک مرتبه به سراغ من آمده‌اند و بنده را مورد انتقاد قرار می‌دهند، نشان‌دهنده این است که بعضی فقط به دنبال تفکر سیاسی خاص خودشان هستند.

 

یکی از موارد انتقاد درباره جنابعالی آن است که درمورد تک‌خوانی خانم‌ها موافقت دارید و این را نوعی هنجارشکنی می‌دانند. در این مورد به‌طور روشن پاسخ دهید؟

ببینید، یک بار درباره تک‌خوانی سوال کردند و من حکم شرعی‌اش را بیان کردم. حکم شرعی‌اش این است که برخی مراجع بزرگ، فتوای‌شان این است که اگر خانم‌ها جایی تک‌خوانی کنند؛ به گونه‌یی که مفسده‌انگیز نباشد- حالا ممکن است از مفسده‌انگیز هر کس برداشتی داشته باشد ولی آنچه در فتوای آقایان هست این است که اگر مفسده‌انگیز نباشد فرقی بین جمع‌خوانی و تک‌خوانی نیست- تک‌خوانی هم اشکالی ندارد. ما فقط یک حکم شرعی را بیان کردیم اما آقایان بیایند بگویند یکجا ما اجازه تک‌خوانی داده باشیم و یک خانم رفته باشد برای آقایان تک‌‌خوانی کرده باشد؛ حتی غیرمفسده‌انگیزش را، یک مورد هم وجود ندارد. یعنی من بیان یک فتوای شرعی بعضی از آقایان مراجع را داشتم ولی در عمل بیایند یک مورد را بیان کنند بگویند این یک مورد را که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه داده، یک خانم برود در جمع مختلط خانم‌ها و آقایان خوانده باشد، ما چنین چیزی نداریم اصلا. کجا داریم، یک موردش را هم نداریم. متاسفانه در مجلس از من بابت این قضیه سوال کردند. این بود که به دروغ و افترا آمدند عکس یک خانمی را بین نمایندگان مجلس توزیع کردند و گفتند که این خانم با مجوز وزارت ارشاد رفته در تالار وحدت خوانده است. در حالی که این خانم تا به حال در ایران اصلا برنامه اجرا نکرده است؛ هر چه برنامه اجرا کرده در خارج از کشور بوده است.

 

فضا خیلی مغشوش شده است. چیزی که حس می‌شود خلأ ابزارهایی است که وزارت ارشاد برای پاسخگویی باید داشته باشد. من به عنوان یک روزنامه‌نگار معمولا پاسخ‌هایی که وزارت ارشاد یا شخص شما به این شبهات می‌دهید را نقل به مضمون دریافت می‌کنم. یا اصولا پاسخ به این شبهات از سوی رسانه‌هایی انجام می‌گیرد که خود را همسو با سیاست‌های دولت می‌دانند؛ منتها دولت در انجام این منظور کمتر از ابزار و امکانات رسانه‌یی خود استفاده می‌کند. تصور نمی‌کنید در این باره کمی ضعیف برخورد می‌شود؟

البته همه‌اش هم این طور نبوده است که غیرارادی باشد. خیلی موارد هم ارادی است؛ یعنی ما احساس می‌کنیم که یک عده هستند که اهم تلاش آنها بر‌این است که ما را مشغول این‌گونه حاشیه‌ها بکنند که از برنامه‌ریزی‌های اساسی خودمان باز بمانیم. ما تعمد داریم خیلی خودمان را درگیر حاشیه نکنیم و هرروز بیاییم جواب یک کسی را بدهیم. چون اگر اینگونه باشد ما هر ساعت باید بیاییم جواب یک کسی را بدهیم. خود من روزانه پیام‌های کوتاهی که می‌آید روی موبایلم می‌بینم که در آنها، اتهامات ناروا و تحریف‌های مختلف فراوان است. اگر من هر ساعتی بخواهم جواب اینها را بدهم؛ حتی روابط عمومی ما بخواهد دایم جواب اینها را بدهد، دیگر نمی‌توانیم کار کنیم. بخشی را ارادی از کنارش رد می‌شویم؛ یعنی می‌گوییم خودمان را نباید درگیر این حاشیه‌ها کنیم. آنها دل‌شان می‌خواهد ما درگیر شویم اما ما نباید اجازه بدهیم.

بحث دیگری که درباره وزارت ارشاد مطرح است، بحث آثار «صادق هدایت» است. براساس آماری که معاونت فرهنگی این وزارتخانه استخراج کرده، آثار صادق هدایت در دوره دولت سابق 7تا 8 دوره چاپ شده‌اند. در دولت فعلی هیچ‌ اثری از وی چاپ نشده است اما جالب اینجاست که شخص دیگری به نام «سید صادق هدایت» که ظاهرا طلبه‌ هم هست، یک کتاب دینی هم نوشته، تنها مجوزی است که دریافت کرده است اما چنان در جامعه وانمود شده که گویی وزارت ارشاد بلندگو و تریبون شده و دنبال احیای این نویسنده است.

‌ این هم از همان موارد تحریف است؛ یعنی آمده‌اند از معاونت فرهنگی وزارتخانه پرسیده‌اند- البته طرح این سوال خود محل حرف است- شما به کتاب‌های صادق هدایت هم مجوز چاپ می‌دهید؟ پاسخی که شنیده‌اند این بوده که ما اصلا به نویسنده کار نداریم. ما کتاب را مطالعه می‌کنیم. در واقع ما «من قال» را نمی‌بینیم «ما قال» را می‌بینیم. حالا این کتاب برای هرکسی باشد اگر که در آن یک انحراف و خلاف قانون وجود داشته باشد، طبیعتا مجوز صادر نمی‌شود و اگر اشکال نداشته باشد مال هرکسی باشد، مجوز صادر می‌شود. این را گرفته‌اند و آمده‌اند اعلام کرده‌اند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کتاب‌های صادق هدایت هم مجوز می‌دهد. در حالی که تا به امروز در این دولت به یکی از کتاب‌های او حتی برای تجدید چاپ هم اجازه داده نشده، در حالی که در دولت نهم 12 کتاب او چاپ شده است و در آن‌زمان هم هیچ‌یک از این آقایان انتقاد نکرده‌اند که چرا چاپ شده است؛ به خصوص در سال آخر دولت. یعنی یک‌سری مواردی را می‌دیدیم که می‌گفتیم به‌نظر نمی‌رسد که اینها در ایران چاپ شده باشد. من دولت دهم را نمی‌دانم اما در دولت نهم می‌دانم که 10 تا 12 عنوان کتاب‌های صادق هدایت تجدید چاپ شده بود.

 

شبهه دیگری که باز مطرح شده است، بحث دفن گروه سگ‌های ولگرد در قطعه هنرمندان در اوایل دوره مدیریت جنابعالی بود. وزارت ارشاد در این موضوع چه نقشی داشت؟

‌اینها آمدند اعلام کردند که وزارت ارشاد صد میلیون تومان داده که آنها را از امریکا به ایران منتقل کنند و بعد هم اجازه داده‌اند که در قطعه هنرمندان دفن شوند. در حالی که یک ریال هم برای نقل و انتقال این گروه داده نشده است. سازمان بازرسی کل کشور هم اتفاقا آمد دنبال این قضیه مدتی بررسی کرد و اعلام کردکه وزارت ارشاد در این قضیه هیچ دخیل نبوده است. بعد هم موضوع دفن در قطعه هنرمندان بالاخره از گذشته روال و رویه‌یی داشته که افرادی را که می‌خواستند در آن قطعه دفن کنند، معمولا شهرداری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استعلام می‌کرده و این وزارتخانه تایید یا رد می‌کرد. اینها هم خودشان جزو اهالی موسیقی بودند که به ناحق کشته شده بودند. حالا با خودشان کاری نداریم. ولی پدر اینها جزو شخصیت‌های سینمایی همراه با نظام بوده و هم انجمن موسیقی، هم خانه سینما هر دو تایید کرده‌اند که اینها جزو هنرمندان بوده‌اند. طبق روال به شهرداری اعلام شده، براساس اعلام انجمن موسیقی و خانه سینما اینها می‌توانند در آنجا دفن شوند. وگرنه هیچ کمک دیگری نشده است و پولی هم برای انتقال آنها پرداخت نشده است. برای انتقال آنها هم یک انجمن که جزو سازمان‌های غیردولتی است و تحت عنوان انجمن دفاع از قربانیان خشونت در امریکا فعالیت می‌کند، پول داده که آنها را توسط هواپیما به ایران حمل کنند. اصلا ربطی به ما نداشته است.

از وقتی که در اختیارمان گذاشتید سپاسگزاریم.

 

منبع: اعتماد به نقل از نقل از مجله فرهنگ و روحانیت
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار