شهدای ایران shohadayeiran.com

يكي از ساختمان‌هاي آموزشگاهي محله سيدخندان تهران، پنج‌شنبه گذشته ميزبان همايشي بود كه در آن دانش‌آموزان پايه سوم دوره دوم متوسطه دين و زندگي را با آهنگ و ترانه فرا مي‌گرفتند تا براي امتحان نهايي آن آماده شوند.
شهدای ایران:يكي از ساختمان‌هاي آموزشگاهي محله سيدخندان تهران، پنج‌شنبه گذشته ميزبان همايشي بود كه در آن دانش‌آموزان پايه سوم دوره دوم متوسطه دين و زندگي را با آهنگ و ترانه فرا مي‌گرفتند تا براي امتحان نهايي آن آماده شوند.
در ايام امتحانات حساسيت دانش‌آموزان و خانواده‌ها نسبت به امر تحصيل چند برابر مي‌شود. اما از آنجا كه نمي‌دانند حساسيت و دغدغه خود را چگونه بايد راهبري كنند، به دام‌هاي تبليغاتي مؤسسات رنگارنگ آموزشي در مسير خود مي‌افتند.
مي‌گويند همواره ناآگاهي عده‌اي بستر سوءاستفاده عده ديگري مي‌شود. در حوزه آموزش، دانش‌آموزان به دليل سن كم و دسترسي محدود به تجربه و اطلاعات از جمله اقشاري هستند كه به شدت در معرض اين سوءاستفاده‌ها قرار دارند. علاوه بر اين شيوه‌هاي غيرعلمي و كهنه ارزيابي تحصيلي از سوي ديگر، بستر را براي سوءاستفاده‌هاي آموزشي فراهم كرده است. به طوري كه گردش مالي بالا در اين حوزه دندان طمع بسياري را گرد مي‌كند و فصل امتحانات دانش‌آموزان مصادف با فصل پر كردن كيسه گروهي از آموزشگاه‌داران توصيف مي‌شود و حتي در اين رابطه با يكديگر رقابت هم دارند و سعي در ارائه شيوه‌هاي ابتكاري نيز مي‌كنند.

 آموزش فقط براي آموزش!
همچنين در حال حاضر نگاه به مدرسه و آموزش‌هاي مدرسه‌اي نه به چشم هدف (هرچند كوتاه مدت) كه به چشم يك مسير براي ورود به دانشگاه باعث شده دانش‌آموزان و معلمان و بعد از آن دانشجويان و اساتيد فرصت تعليم و تربيت را از خود و طرف مقابل بگيرند و به اين بهانه كه بايد براي تحصيل در مقطع بالاتر(كه هميشه هم وجود دارد) آماده شوند، از اساس امر آموزش و پژوهش و تربيت باز بمانند و بازار مكاره‌اي براي دلالان آموزشي فراهم كنند. تسري اين نگاه غلط كه اتفاقاً نه ريشه در سنت ما دارد و نه در مدرنيته ادعايي ما نشاني از آن ديده مي‌شود، باعث به وجود آمدن و رشد مؤسسات آموزشي شده كه آموزش براي آموزش را دنبال مي‌كنند و با حذف تربيت و كاربرد آموزش‌ها و مهارت‌هاي مورد نياز دانش‌آموزان در هر پايه به نظام آموزشي كشور لطمه مي‌زنند و آن را به صورت سطحي در مي‌آورند.
خلاصه يكي از ساختمان‌هاي آموزشگاهي محله سيدخندان تهران، پنج‌شنبه گذشته ميزبان همايشي بود كه در آن دانش‌آموزان پايه سوم دوره دوم متوسطه دين و زندگي را با آهنگ و ترانه ظرف حدود سه ساعت در همايشي رايگان فرا مي‌گرفتند.

 آموزش و پرورش كجاي ماجراست؟‌
مشاهده تراكت‌هاي تبليغاتي اين اقدام مثلاً آموزشي، اطراف مدارس، مخاطب غير دانش‌آموز را كه از بيرون به گود آموزش نگاه مي‌كند با سؤالات زيادي در گير مي‌كند. اولاً اين مؤسسه از سوي آموزش و پرورش به عنوان تنها مرجع تعليم و تربيت كشور مورد تأييد است يا خير؟ در ثاني محدوده اختيارات اين مؤسسه در ورود به حوزه‌هاي آموزشي بر اساس مجوز صادره تا كجاست و آيا بر اقدامات آن نظارت هم صورت مي‌گيرد يا صرف داشتن مجوز براي اداره يك مكان آموزشي كافي است؟ اين گونه مؤسسات، فعاليت‌هاي خود را با كدام محك و استاندارد تراز مي‌كنند؟  از منظر ديگر آيا درس دين و زندگي، آموزش مباني دين براي زندگي به دانش‌آموزان را دنبال نمي‌كند؟ پس چرا دانش‌آموزان براي يادگيري آن آنقدر در مي‌مانند كه دست به دامن آموزش با موسيقي و ترانه مي‌شوند تا بدون اينكه محتواي دروس و كاربرد آنها را در زندگي بياموزند،  دروس را حفظ كرده تا نمره قبولي و معدل متناسبي بياورند كه در نتيجه بتوانند از تأثير 25 درصد سوابق تحصيلي در ورود به دانشگاه بهره ببرند؟
اگر درس دين و زندگي به اهداف خود نزديك عمل مي‌كند، آخر سال تحصيلي دانش‌آموزان بايد بهتر و عميق‌تر از ساير دروس به آن اشراف داشته باشند؛ در حالي كه وضع موجود نشان مي‌دهد مسئولان و برنامه‌ريزان در انتخاب و تأليف محتواي دروس و نوع تدريس و تشخيص كاربردي بودن آنها مسير نادرستي را طي مي‌كنند.

فريبا جهاني مادر يكي از دانش‌آموزاني است كه در اين همايش شركت كرده است. وي به «جوان» مي‌گويد: درس دين و زندگي پر از آيات و روايات عربي است كه به خاطر سپردن آنها براي دخترم سخت است، بنابراين به محض ديدن تبليغات اين همايش، دخترم را در آن ثبت نام كردم.

آهنگ كه پخش مي‌شود  كلام او  نيمه‌كاره مي‌ماند، اما بعد از اتمام همايش دخترش مي‌گويد: هيچ فايده‌اي نداشت. چيز جديدي ياد نگرفتم. موقع خروج دانش‌آموزان چند نفري با هم ترانه‌هايي را كه ياد گرفته‌اند، زمزمه و سعي مي‌كنند از حفظ بخوانند. اين همايش اگر چه رايگان برگزار شد اما كلي تبليغات براي مؤسسه مذبور و اساتيد حاضر در جلسه داشت. به هر رو آموزش دين و زندگي با ترانه و آهنگ از چند منظر يك ابتكار به شمار مي‌رفت هم شيوه جديدي از جذب مشتري و تبليغات براي مؤسسات آموزشي بود و هم تلنگري به آموزش و پرورش براي بازنگري در شيوه تعيين محتوا، تدريس و ارزيابي.
 نفيسه ابراهيم‌زاده‌انتظام 
منبع: جوان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار