به گفته مسئول فروش کتاب « پایی که جا ماند» استقبال از نسخه عربی این کتاب به گونهای بود که فقط چند جلد از این کتاب باقی مانده است.
به گزارش شهدای ایران؛ کتاب «پایی که جاماند» به زبان عربی مورد استقبال بازدیدکنندگان قرار گرفت.
کتاب «پایی که جاماند» مجموعه خاطرات سید ناصر حسینی پور در زندان مخفی عراق است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. پس از تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر نشر و گسترش آثار دفاع مقدس در کشورهای دیگر این کتاب توسط کمال السید به زبان عربی برگردان میشود و در کشورهای عرب زبان مورد استقبال گسترده قرار میگیرد.
حال «پایی که جاماند» عربی در نمایشگاه کتاب تهران نیز با استقبال بی نظیری رو به رو شده است و به گفته مسئول فروش این کتاب، استقبال به گونه ای بوده که فقط چند جلد از این کتاب باقی مانده است.
این کتاب توسط «جمعیه المعارف الاسلامیه الثقافیه» در بیروت و توسط «موسسه انوار رسول اعظم» در عراق نشر یافته است. ترجمه عربی کتابهای دیگری مانند «لشکر خوبان» و «گردان کمیل» نیز در دست انجام است.
در ادامه بخش هایی از این کتاب را میخوانیم:«در حالی که سرم پایین بود، کنارم نشست، موهایم را گرفت و سرم را بالا آورد؛ چنان به صورتم زل زد، احساس کردم اولینبار است ایرانی می بیند. بیشتر نظامیان از همان لحظه اول اسارتم اطرافم ایستاده بودند و نمیرفتند.
زیاد که میماندند، با تشر یکی از فرماندهان و یا افسران ارشدشان آن جا را ترک می کردند. چند نظامی جدید آمدند. یکی از آنها با پوتین به صورتم خاک پاشید. چشمانم پر از خاک شد. دلم میخواست دست هایم باز بود تا چشمهایم را بمالم. کلمات و جملاتی بین آنها رد و بدل میشد که در ذهنم مانده. فحشها و توهینهایی که روزهای بعد در العماره و بغداد زیاد شنیدم.
یکی شان که آدم میان سالی بود گفت: لعنه الله علیکم ایها الایرانیون المجوس. دیگری گفت: الایرانیون اعداء العرب. دیگر افسر عراقی که مؤدب تر از بقیه به نظر میرسید، گفت: لیش اجیت للحرب؟ (چرا اومدی جبهه؟ ) بعد که جوابی از من نشنید، گفت: اقتلک؟ (بکشمت؟ ) آنها با حرفهایی که زدند، خودشان را تخلیه کردند...»
کتاب «پایی که جاماند» مجموعه خاطرات سید ناصر حسینی پور در زندان مخفی عراق است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. پس از تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر نشر و گسترش آثار دفاع مقدس در کشورهای دیگر این کتاب توسط کمال السید به زبان عربی برگردان میشود و در کشورهای عرب زبان مورد استقبال گسترده قرار میگیرد.
حال «پایی که جاماند» عربی در نمایشگاه کتاب تهران نیز با استقبال بی نظیری رو به رو شده است و به گفته مسئول فروش این کتاب، استقبال به گونه ای بوده که فقط چند جلد از این کتاب باقی مانده است.
این کتاب توسط «جمعیه المعارف الاسلامیه الثقافیه» در بیروت و توسط «موسسه انوار رسول اعظم» در عراق نشر یافته است. ترجمه عربی کتابهای دیگری مانند «لشکر خوبان» و «گردان کمیل» نیز در دست انجام است.
در ادامه بخش هایی از این کتاب را میخوانیم:«در حالی که سرم پایین بود، کنارم نشست، موهایم را گرفت و سرم را بالا آورد؛ چنان به صورتم زل زد، احساس کردم اولینبار است ایرانی می بیند. بیشتر نظامیان از همان لحظه اول اسارتم اطرافم ایستاده بودند و نمیرفتند.
زیاد که میماندند، با تشر یکی از فرماندهان و یا افسران ارشدشان آن جا را ترک می کردند. چند نظامی جدید آمدند. یکی از آنها با پوتین به صورتم خاک پاشید. چشمانم پر از خاک شد. دلم میخواست دست هایم باز بود تا چشمهایم را بمالم. کلمات و جملاتی بین آنها رد و بدل میشد که در ذهنم مانده. فحشها و توهینهایی که روزهای بعد در العماره و بغداد زیاد شنیدم.
یکی شان که آدم میان سالی بود گفت: لعنه الله علیکم ایها الایرانیون المجوس. دیگری گفت: الایرانیون اعداء العرب. دیگر افسر عراقی که مؤدب تر از بقیه به نظر میرسید، گفت: لیش اجیت للحرب؟ (چرا اومدی جبهه؟ ) بعد که جوابی از من نشنید، گفت: اقتلک؟ (بکشمت؟ ) آنها با حرفهایی که زدند، خودشان را تخلیه کردند...»