در بحث هدفمندی یارانه ها ؛ سریال خوب ، بد ، زشت به خوبی توانست در حوزه فرهنگ سازی موثر واقع شود . نقش حوزه های دیگر در کاهش میزان انصراف مردم از دریافت یارانه باید بررسی شود.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رجا؛ نقش تلویزیون در فرهنگ سازی اقتصادی بسیار مهم است. اما آیا سیاست ها و رویکردهای رسانه ملی در فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی موثر واقع شده است ؟ راهکارهای مقابله با تبلیغات افسارگسیخته رسانه های خارجی در ترویج و تبلیغ سبک زندگی غیر دینی و مبتنی بر مصرف گرایی چیست ؟ برای دریافت پاسخ این سوالات از یکی از کارشناسان حوزه رسانه و اقتصاد ، درخواست کردیم تا به سوالاتی در این باره پاسخ گوید.
عملکرد رسانه ملی در حوزه فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی را چگونه ارزیابی می کنید ؟
ابزار تلویزیون و اساسا رسانه نقش مهمی در فرهنگ سازی هر کشوری دارد . رسانه ملی در ایران نیز بزرگ ترین نهاد تاثیر گذار بر فرهنگ عمومی است . آنچه که در عملکرد امروز صدا و سیما مشاهده می شود ، تلاش ویژه برای تحقق فرهنگ مطلوب اقتصادی در کشور است . در دو حوزه می توان عملکرد رسانه ملی در این باره را مورد بررسی قرار داد .
۱.حوزه تبلیغات بازرگانی و مشارکت های مالی ۲. حوزه تولید محتوا (به ویژه در برنامه های نمایشی)
در حوزه تبلیغات بازرگانی چون صدا و سیما چند سالی است که با کمبود بودجه جدی مواجه است . لذا شاهد آن هستیم که تبلیغات بازرگانی و حضور حامیان مالی در برنامه های تلویزیون روز به روز افزایش می یابد . بنابراین نقایصی در تحقق فرهنگ مطلوب اقتصاد مقاومتی به وجود آمده . به عنوان مثال می توان به حضور شرکت های تولیدی و بازرگانی در برنامه های کودک و نوجوان سیما اشاره کرد . برنامه هایی که برای کودک و نوجوانان تولید و پخش میشود ، از حساسیت های بسیار زیادی برخوردار است که نباید اینگونه تحت تأثیر فشارهای مالی قرار گیرد. البته گویا رییس صدا و سیما نیز در هفته گذشته دستوری مبنی بر ممنوعیت تبلیغات بازرگانی در برنامه های کودک و نوجوان صادر کرده است که این نشان از توجه ویژه صدا و سیما به این حوزه از برنامه سازی است.
اما در مجموع رسانه ملی تلاش کرده تا این مشکل را به نحوی جبران کند . اهتمام به انتشار رسانه ای تولیدات داخلی و بومی نمونه ای از اقدامات خوب صدا و سیما در این بخش است .درحوزه تولید محتوا نیز رسانه ملی در دوبخش برنامه های نمایشی و برنامه های غیر نمایشی اقدامات تاکنون اقدامات مثبتی انجام داده است . در حوزه برنامه های نمایشی می توان به عنوان مثال به سریال های نوروزی امسال اشاره کرد . در سریال های نوروزی شبکه های سیما به وضوح شاهد نمایش ساده زیستی و تلاش همگی اعضای یک خانواده برای حل مشکلات یکدیگر بودیم . سریال هایی همچون پایتخت ۳ ، خوب بد زشت و روزهای بد به در .
در برنامه های غیرنمایشی نیزتوانست با تولید برنامه های گفت و گو محور در حوزه های فرهنگی و اقتصادی ، مناظره ها و برنامه های متعدد ترکیبی در شبکه های سراسری سیما تا حدی در این حوزه موفق عمل کند . اما به نظر کافی نمی رسد .
صدا و سیما معمولا برای ارتقای سطح کیفی تولیدات خویش از حمایت کنندگان بخش خصوصی مدد می گیرد . این مساله می تواند تاثیری بر بعد فرهنگ سازی اقتصادی کشور داشته باشد ؟
توجه داشته باشید ، مشارکت های مالی در تولید سریال ها که معمولا توسط اسپانسر ها و حامیان مالی دولتی و خصوصیی صورت می گیرد امری است که چند سالی است بطور متداول در دستور کار رسانه ملی قرار گرفته. اما به نظر می رسد که صدا و سیما باید حتی در این زمینه اولویت خویش را در جذب و بکار گیری حمایت کنندگان و کارآفرینانی که در مجموع به ارتقای وضعیت تولید ملی کمک می کنند ، قرار دهد . هدف باید حمایت از تولیدکنندگان داخلی و کارآفرینان باشد . از سویی دیگر تلویزیون و رادیو باید تلاش کنند تا از مشارکت کنندگانی استفاده کند که فعالیت اقتصادی آن ها در چارچوب اهداف فرهنگی و رسانه ای کشور باشد . البته فشار مالی بر رسانه ملی باعث شد تا در برخی از موارد خلل ایجاد شود . اما بهرحال تلویزیون نیازمند بازنگری و اصلاح در برخی سیاست های خود در جذب مشارکت های اقتصادی ساختارمند برای تولید محتوای رسانه ای اثرگذار و فرهنگ ساز ، مبتنی بر سبک زندگی اسلامی – ایرانی است .
بطور مثال در سریال پایتخت ۳ که اشاره فرمودید، برخی از شرکت های خصوصی حمایت ویژه ای داشتند ، ایا این مساله با اهداف کلان فرهنگی و اقتصادی در تعارض بود ؟
به نظر من اینگونه نبود . هرچند برخی انتقاد داشتند اما بهرحال ، در پایتخت ۳ ، شرکت هایی حمایت کردند که کاملا بومی و ملی بودند . و حتی توجه ویژه این مجموعه به موضوع محیط زیست و جاذبه های گردشگری ایران نیز جای تقدیر داشت. با این وجود به نظر من باید در آینده رویکردهای تلویزیون کمی تقویت شود تا همیشه به دیده تهدید فرهنگی در این زمینه نگاه نکنیم .
به نظر شما برای اینکه به مرور زمان تبلیغات بازرگانی بر محتوای فرهنگی اقتصاد مقاومتی غلبه نکند چه باید کرد؟
راهکارهای متعددی می توان برای این موضوع ارائه کرد . اما به طور ویژه در خصوص تولید برنامه های نمایشی (فیلم و سریال) با توجه به هزینه های بالای تولید این ساختار برنامه سازی ، در این زمینه رسانه ملی نقش به خصوصی در تربیت نویسندگان دارد . نویسندگانی که بتوانند میان اهداف حامیان مالی (تبلیغ کنندگان) و محتوا رابطه ای هماهنگ و دو سویه برقرار کنند . اگر این اتفاق بیافتد ، آنقدر محتوا اثربخش و جذاب خواهد بود که هم هدف تبلیغ کنندگان به ثمر خواهد نشست و هم فرهنگ سازی مطلوب انجام خواهد پذیرفت . اما باید به این مهم توجه داشت که اولویت در برنامه سازی های تلویزیون ، فرهنگ سازی صحیح است.
وضعیت فعلی در رابطه با نسبت تبلیغات بازرگانی تلویزیون با اقتصاد مقاومتی چگونه است؟
مفهوم اقتصاد مقاومتی ، ساختاری تقریبا نوظهور است . از این رو باید از این به بعد ، تبلیغات بازرگانی به نحوی ساماندهی شود که تعارضی با اقتصاد مقاومتی و اولویت های فرهنگی به وجود نیاید . در این زمینه باید بیش از پیش تلاش کرد و البته ، منتظر زمان بود .
راهکار مقابله با چیرگی بعد مصرفی تبلیغات بر محتوای فرهنگی مطلوب چیست ؟
به نظر من به طور خلاصه برای رفع این مشکل ، تلویزیون باید تاکید رو بر تبلیغ و ترویج محصول ، تولید و کار ایرانی قرار دهد که قطعا اگر درست انجام شود ، اثرگذاری بیشتری بر مصرف گرایی مطلق خواهد گذاشت !
هر کدام از ما ، برای گذران زندگی نیازمند کالای ها و خدمات مختلفی میشویم . در هنگام انتخاب کالا ، باید به دو نکته توجه داشت . اول ، ضرورت نیاز به آن کالا و یا خدمات . دوم ، اولویت بخشیدن به انتخاب کالاها و خدمات داخلی .
در شرایط اقتصادی کنونی و با توجه به بالا بودن نرخ ارز ، و همچنین اختلاف قابل توجهی که در قیمت کالاهای مشابه داخلی و خارجی اتفاق افتاده است ، بهترین فرصت برای ترغیب عمومی مردم ، جهت استفاده از کالاهای داخلی است. این مزیت می تواند در بحث تبلیغات بازرگانی و مشارکت های مالی تلویزیون ، صدا و سیما را در راستای تحقق فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی ، مبنی بر استفاده از کالاهای داخلی ، کمک کند.
با توجه به برخی آمارهای موجود درباره پایین بودن میزان مخاطب تلویزیون در مقابل مخاطبان ماهواره ها و رسانه های غربی ، رویکرد جدید رسانه ملی چگونه باید باشد ؟
چند سالی است که با تلاش مسئولان رسانه ملی و برنامه سازی های گوناگون ، و همچنین راه اندازی شبکه های تخصصی جدید ، میزان مخاطبان تلویزیون رشد خوبی داشته است . اما نمی توان به این دقت ، به بررسی میزان مخاطبات رسانه ملی پرداخت .
اما بهرحال بحث تخصصی شدن شبکه های تلویزیونی باید با جدیت ادامه یابد . این شبکه ها می توانند در طول زمان مخاطبان خود را بیش از پیش افزایش دهند . بطور مثال شبکه بازار می تواند در زمینه اقتصادی نقش آفرینی خوبی داشته باشد . شبکه آموزش سیما مدتی است توانسته با برنامه های جذاب ، مخاطبین خوبی را برای خود جذب کند . لذا باید از ظرفیت های نوین فرهنگی در این حوزه و توانمند سازی تولیدکنندگان فرهنگی و اقتصادی تلویزیون استفاده خوبی کرد .
در پایان باید گفت که فرض اصلی بر این است که فرهنگ سازی باید از دل جامعه شروع شود . پس نمی توان به فرهنگ سازی مثبت و اثربخش رسانه ملی از بالا به پایین امید داشت . نظر شما چیست ؟
من با این سخن شما موافق نیستم . به نظر من صدا و سیمای جمهوری اسلامی از این رو رسانه ملی نامیده شده که در بطن مردم و جامعه قرار دارد . به همان سان که فرهنگ سازی از دل مردم باید انجام شود ، راهبری رسانه ای و تبلیغی نیز توسط صدا و سیما باید از میان همین مردم و با در نظر گرفتن سیاست های کلی نظام انجام شود . اینگونه می توان انتظار اثربخشی لازم را داشت .
به عنوان سوال آخر ، آینده را چگونه ارزیابی می کنید ؟
دوره مدیریت اخیری که صدا و سیما پشت سر گذاشت ، بیانگر تحولات جدی و اساسی رسانه ملی در حوزه های مختلف بود . هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی . اهتمام جدی که تا کنون مسولان رسانه ملی برای تحقق اهداف فرهنگی نظام داشته اند ، خود حاکی از آن است که "ما می توانیم" .لذا به نظر می رسد تلویزیون می تواند بازنگری های سازنده و اثر بخش در حوزه سیاست گذاری اقتصادی ، مبتنی بر نیازهای فرهنگی امروز کشور و نگاه به تحولات فرهنگی و اقتصادی پیش رو ، به نقطه ایدا آل خود نزدیک شود . باید روش های مصرف صحیح را به نحو شایسته ای آموزش دهیم . در این زمینه اقناع عمومی در مبارزه با تجمل گرایی امری ضروری است. در پایان باید از ایده های نو و جدید جوانان در برنامه سازی فرهنگیبه خوبی بهره گرفت . اگر این کار انجام شود می توان به آینده بسیار امیدوار بود .
عملکرد رسانه ملی در حوزه فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی را چگونه ارزیابی می کنید ؟
ابزار تلویزیون و اساسا رسانه نقش مهمی در فرهنگ سازی هر کشوری دارد . رسانه ملی در ایران نیز بزرگ ترین نهاد تاثیر گذار بر فرهنگ عمومی است . آنچه که در عملکرد امروز صدا و سیما مشاهده می شود ، تلاش ویژه برای تحقق فرهنگ مطلوب اقتصادی در کشور است . در دو حوزه می توان عملکرد رسانه ملی در این باره را مورد بررسی قرار داد .
۱.حوزه تبلیغات بازرگانی و مشارکت های مالی ۲. حوزه تولید محتوا (به ویژه در برنامه های نمایشی)
در حوزه تبلیغات بازرگانی چون صدا و سیما چند سالی است که با کمبود بودجه جدی مواجه است . لذا شاهد آن هستیم که تبلیغات بازرگانی و حضور حامیان مالی در برنامه های تلویزیون روز به روز افزایش می یابد . بنابراین نقایصی در تحقق فرهنگ مطلوب اقتصاد مقاومتی به وجود آمده . به عنوان مثال می توان به حضور شرکت های تولیدی و بازرگانی در برنامه های کودک و نوجوان سیما اشاره کرد . برنامه هایی که برای کودک و نوجوانان تولید و پخش میشود ، از حساسیت های بسیار زیادی برخوردار است که نباید اینگونه تحت تأثیر فشارهای مالی قرار گیرد. البته گویا رییس صدا و سیما نیز در هفته گذشته دستوری مبنی بر ممنوعیت تبلیغات بازرگانی در برنامه های کودک و نوجوان صادر کرده است که این نشان از توجه ویژه صدا و سیما به این حوزه از برنامه سازی است.
اما در مجموع رسانه ملی تلاش کرده تا این مشکل را به نحوی جبران کند . اهتمام به انتشار رسانه ای تولیدات داخلی و بومی نمونه ای از اقدامات خوب صدا و سیما در این بخش است .درحوزه تولید محتوا نیز رسانه ملی در دوبخش برنامه های نمایشی و برنامه های غیر نمایشی اقدامات تاکنون اقدامات مثبتی انجام داده است . در حوزه برنامه های نمایشی می توان به عنوان مثال به سریال های نوروزی امسال اشاره کرد . در سریال های نوروزی شبکه های سیما به وضوح شاهد نمایش ساده زیستی و تلاش همگی اعضای یک خانواده برای حل مشکلات یکدیگر بودیم . سریال هایی همچون پایتخت ۳ ، خوب بد زشت و روزهای بد به در .
در برنامه های غیرنمایشی نیزتوانست با تولید برنامه های گفت و گو محور در حوزه های فرهنگی و اقتصادی ، مناظره ها و برنامه های متعدد ترکیبی در شبکه های سراسری سیما تا حدی در این حوزه موفق عمل کند . اما به نظر کافی نمی رسد .
صدا و سیما معمولا برای ارتقای سطح کیفی تولیدات خویش از حمایت کنندگان بخش خصوصی مدد می گیرد . این مساله می تواند تاثیری بر بعد فرهنگ سازی اقتصادی کشور داشته باشد ؟
توجه داشته باشید ، مشارکت های مالی در تولید سریال ها که معمولا توسط اسپانسر ها و حامیان مالی دولتی و خصوصیی صورت می گیرد امری است که چند سالی است بطور متداول در دستور کار رسانه ملی قرار گرفته. اما به نظر می رسد که صدا و سیما باید حتی در این زمینه اولویت خویش را در جذب و بکار گیری حمایت کنندگان و کارآفرینانی که در مجموع به ارتقای وضعیت تولید ملی کمک می کنند ، قرار دهد . هدف باید حمایت از تولیدکنندگان داخلی و کارآفرینان باشد . از سویی دیگر تلویزیون و رادیو باید تلاش کنند تا از مشارکت کنندگانی استفاده کند که فعالیت اقتصادی آن ها در چارچوب اهداف فرهنگی و رسانه ای کشور باشد . البته فشار مالی بر رسانه ملی باعث شد تا در برخی از موارد خلل ایجاد شود . اما بهرحال تلویزیون نیازمند بازنگری و اصلاح در برخی سیاست های خود در جذب مشارکت های اقتصادی ساختارمند برای تولید محتوای رسانه ای اثرگذار و فرهنگ ساز ، مبتنی بر سبک زندگی اسلامی – ایرانی است .
بطور مثال در سریال پایتخت ۳ که اشاره فرمودید، برخی از شرکت های خصوصی حمایت ویژه ای داشتند ، ایا این مساله با اهداف کلان فرهنگی و اقتصادی در تعارض بود ؟
به نظر من اینگونه نبود . هرچند برخی انتقاد داشتند اما بهرحال ، در پایتخت ۳ ، شرکت هایی حمایت کردند که کاملا بومی و ملی بودند . و حتی توجه ویژه این مجموعه به موضوع محیط زیست و جاذبه های گردشگری ایران نیز جای تقدیر داشت. با این وجود به نظر من باید در آینده رویکردهای تلویزیون کمی تقویت شود تا همیشه به دیده تهدید فرهنگی در این زمینه نگاه نکنیم .
به نظر شما برای اینکه به مرور زمان تبلیغات بازرگانی بر محتوای فرهنگی اقتصاد مقاومتی غلبه نکند چه باید کرد؟
راهکارهای متعددی می توان برای این موضوع ارائه کرد . اما به طور ویژه در خصوص تولید برنامه های نمایشی (فیلم و سریال) با توجه به هزینه های بالای تولید این ساختار برنامه سازی ، در این زمینه رسانه ملی نقش به خصوصی در تربیت نویسندگان دارد . نویسندگانی که بتوانند میان اهداف حامیان مالی (تبلیغ کنندگان) و محتوا رابطه ای هماهنگ و دو سویه برقرار کنند . اگر این اتفاق بیافتد ، آنقدر محتوا اثربخش و جذاب خواهد بود که هم هدف تبلیغ کنندگان به ثمر خواهد نشست و هم فرهنگ سازی مطلوب انجام خواهد پذیرفت . اما باید به این مهم توجه داشت که اولویت در برنامه سازی های تلویزیون ، فرهنگ سازی صحیح است.
وضعیت فعلی در رابطه با نسبت تبلیغات بازرگانی تلویزیون با اقتصاد مقاومتی چگونه است؟
مفهوم اقتصاد مقاومتی ، ساختاری تقریبا نوظهور است . از این رو باید از این به بعد ، تبلیغات بازرگانی به نحوی ساماندهی شود که تعارضی با اقتصاد مقاومتی و اولویت های فرهنگی به وجود نیاید . در این زمینه باید بیش از پیش تلاش کرد و البته ، منتظر زمان بود .
راهکار مقابله با چیرگی بعد مصرفی تبلیغات بر محتوای فرهنگی مطلوب چیست ؟
به نظر من به طور خلاصه برای رفع این مشکل ، تلویزیون باید تاکید رو بر تبلیغ و ترویج محصول ، تولید و کار ایرانی قرار دهد که قطعا اگر درست انجام شود ، اثرگذاری بیشتری بر مصرف گرایی مطلق خواهد گذاشت !
هر کدام از ما ، برای گذران زندگی نیازمند کالای ها و خدمات مختلفی میشویم . در هنگام انتخاب کالا ، باید به دو نکته توجه داشت . اول ، ضرورت نیاز به آن کالا و یا خدمات . دوم ، اولویت بخشیدن به انتخاب کالاها و خدمات داخلی .
در شرایط اقتصادی کنونی و با توجه به بالا بودن نرخ ارز ، و همچنین اختلاف قابل توجهی که در قیمت کالاهای مشابه داخلی و خارجی اتفاق افتاده است ، بهترین فرصت برای ترغیب عمومی مردم ، جهت استفاده از کالاهای داخلی است. این مزیت می تواند در بحث تبلیغات بازرگانی و مشارکت های مالی تلویزیون ، صدا و سیما را در راستای تحقق فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی ، مبنی بر استفاده از کالاهای داخلی ، کمک کند.
با توجه به برخی آمارهای موجود درباره پایین بودن میزان مخاطب تلویزیون در مقابل مخاطبان ماهواره ها و رسانه های غربی ، رویکرد جدید رسانه ملی چگونه باید باشد ؟
چند سالی است که با تلاش مسئولان رسانه ملی و برنامه سازی های گوناگون ، و همچنین راه اندازی شبکه های تخصصی جدید ، میزان مخاطبان تلویزیون رشد خوبی داشته است . اما نمی توان به این دقت ، به بررسی میزان مخاطبات رسانه ملی پرداخت .
اما بهرحال بحث تخصصی شدن شبکه های تلویزیونی باید با جدیت ادامه یابد . این شبکه ها می توانند در طول زمان مخاطبان خود را بیش از پیش افزایش دهند . بطور مثال شبکه بازار می تواند در زمینه اقتصادی نقش آفرینی خوبی داشته باشد . شبکه آموزش سیما مدتی است توانسته با برنامه های جذاب ، مخاطبین خوبی را برای خود جذب کند . لذا باید از ظرفیت های نوین فرهنگی در این حوزه و توانمند سازی تولیدکنندگان فرهنگی و اقتصادی تلویزیون استفاده خوبی کرد .
در پایان باید گفت که فرض اصلی بر این است که فرهنگ سازی باید از دل جامعه شروع شود . پس نمی توان به فرهنگ سازی مثبت و اثربخش رسانه ملی از بالا به پایین امید داشت . نظر شما چیست ؟
من با این سخن شما موافق نیستم . به نظر من صدا و سیمای جمهوری اسلامی از این رو رسانه ملی نامیده شده که در بطن مردم و جامعه قرار دارد . به همان سان که فرهنگ سازی از دل مردم باید انجام شود ، راهبری رسانه ای و تبلیغی نیز توسط صدا و سیما باید از میان همین مردم و با در نظر گرفتن سیاست های کلی نظام انجام شود . اینگونه می توان انتظار اثربخشی لازم را داشت .
به عنوان سوال آخر ، آینده را چگونه ارزیابی می کنید ؟
دوره مدیریت اخیری که صدا و سیما پشت سر گذاشت ، بیانگر تحولات جدی و اساسی رسانه ملی در حوزه های مختلف بود . هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی . اهتمام جدی که تا کنون مسولان رسانه ملی برای تحقق اهداف فرهنگی نظام داشته اند ، خود حاکی از آن است که "ما می توانیم" .لذا به نظر می رسد تلویزیون می تواند بازنگری های سازنده و اثر بخش در حوزه سیاست گذاری اقتصادی ، مبتنی بر نیازهای فرهنگی امروز کشور و نگاه به تحولات فرهنگی و اقتصادی پیش رو ، به نقطه ایدا آل خود نزدیک شود . باید روش های مصرف صحیح را به نحو شایسته ای آموزش دهیم . در این زمینه اقناع عمومی در مبارزه با تجمل گرایی امری ضروری است. در پایان باید از ایده های نو و جدید جوانان در برنامه سازی فرهنگیبه خوبی بهره گرفت . اگر این کار انجام شود می توان به آینده بسیار امیدوار بود .