در بخشی از این کتاب می خوانیم:
شهید مجید بهنام فرزند حبیب الله، در بیستم فروردین ماه 1346 در شهرستان دماوند متولد شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری نمود و در سال 61 مقارن با افتتاح حوزه علمیه امام صادق (ع) در شهرستان دماوند به لحاظ علاقه وافر به کسب علوم و معارف دینی وارد حوزه شد. ضمن تحصیل در این حوزه دو بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و در پی آن شهرستان ثبت نام نمود. بعد از گذشت ده ماه تحصیل در آنجا به لحاظ احساس نیاز جبهه ها به نیروهای رزمنده، حضور در دانشگاه معنوی اباعبدالله الحسین (ع) را ارجح دانسته و به جبهه عزیمت کرد.
در بخشی از سفارشات وی می خوانیم:
«مردم بیدار باشید، موقعیت زمانی خود را بشناسید، اگر این اسلام عزیز از دست برود، ما مسئول آن خواهیم بود و باید در روز قیامت جوابگو باشیم که چرا سید و فرزند فاطمه (س) را یاری ننمودیم. آن موقع چه جوابی خواهیم داد. وای بر آن روز! پس چه بهتر که بیدار باشیم و رهبر عزیزمان را یاری نماییم.»
در فراز دیگر از وصیتنامه او می خوانیم:
«ای مسلمانان، هیچگاه به پیروی هوای نفس سخن نگویید که این هوای نفس انسان را به گناه وا می دارد. از خدا می خواهم ما را به راه راست هدایت کند و از شر شیطان حفظ نماید.»
جاویدالاثر بهنام در آخرین حضور خود در جبهه، در منطقه هورالهویزه و در عملیات افتخارآفری بدر، در تاریخ 25/12/63 به ندای هل من ناصر ینصرنی مولا و مقتدایش لبیک گفت. پیکر پاک و مطهرش نیز در محل وصال معشوق در منطقه عملیاتی هورالهویزه به جای ماند.
شهید حسین اویسی فرزند عبدالحسین، در روز بیستم اردیبهشت ماه سال 1342 در شهر قم و در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. و از همان دوران کودکی تحت سرپرستی والدین مومن و زحمتکش خود قرار گرفت و جهت تحصیل علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شد.
شهید اویسی با آغاز انقلاب شکوهمند
اسلامی در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت نمود و فعالیت چشمگیری علیه رژیم
منحوس پهلوی داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن فراگیری علوم حوزوی، جهت
پیشبرد اهداف امام خمینی (ره) و نظام جمهوری اسلامی با عضویت در بسیج بر
دامنه فعالیتش افزود. در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران نیز ضمن
کمک رسانی به رزمندگان سلحشور، خود نیز به عنوان روحانی مبارز در جبهه
حضور یافت.
شخصیت روحانی شهید به صفات برجسته ای چن مداومت
به تلاوت کلام الله، تهجد شبانه، شرکت در فرائض جمعه و جماعت، احترام به
والدین و صله رحم مزین و همواره زبانزد خاص و عام بود.