نوروز ایرانیها غرق شادی شده بود و مردم شهرهای دزفول، شوش و اندیمشک که دشمن کیلومترها از شهرهایشان دور شده بودند خوشحالتر از بقیه بودند، جلوی دژبانی ۱۵۰ ماشین صف کشیده بود؛ کامیون، وانت، سواری و حتی موتور.
به گزارش شهدای ایران؛ بامداد دوم فروردین 1361 عملیات «فتح مبین» با رمز یا زهرا (س) آغاز شد؛ نیروهای 4 قرارگاه از 4 محور به دشمن حمله کردند، هدف اصلی نیروها در محور عینخوش متزلزل کردن پشت خط دفاعی دشمن بود.
عراقیها روز دوم عملیات به شدت پاتک زدند و بسیاری از فرماندهان ایرانی عقبنشینی را پذیرفتند اما حسین خرازی فرمانده تیپ 14 امام حسین(ع) گفت: «ما عقبنشینی نمیکنیم». در این عملیات لشکر 14 امام حسین (ع) و نیروهای تیپ 84 خرمآباد ایستادند و با کمک نیروهای لشکر 27 و لشکر 21 حمزه ارتش در باقی محورها اراده بعثیها را در هم شکستند.
ارتش عراق هرچه توان داشت در روزهای دوم و سوم عملیات به کار گرفت اما به نتیجه نرسید. سپس ایرانیها مرحله دوم عملیات را همزمان با شکست ضد حملههای عراق آغاز کردند و سریع تنگه «رقابیه» و زمینهای اطراف «میشداغ» و ارتفاعات «رقابیه» را تصرف و پاکسازی کردند.
در این مرحله نیروهای ایرانی در چند محور با عراقیها درگیر بودند و عراقیها مانده بودند در کدام منطقه تمرکز کنند.
در مرحله سوم رزمندگانی که برابر پاتکهای عراق مقاومت کردند مأمور شدند امامزاده عباس و تپه 202 را که از دست داده بودند پس بگیرند، به آنها گفته بودند بعد از رسیدن به منطقه ابوغریب در ارتفاعات «تینه» مستقر شوند و با قرارگاههای دیگر دست دهند.
نیروهای قرارگاه نصر هم باید تپه «ابوصلیبی» را آزاد میکردند، قرارگاه فجریها هم مأمور بودند در محور شوش با دشمن درگیر شوند و در صورت امکان با قرارگاه نصر الحاق کنند.
نیروها پس از حرکت در شب هفتم عملیات متوجه شدند که دشمن بسیاری از مناطق را تخلیه و عقبنشینی کردهاند، عراقیها از رقابیه تا «دوسلک» و «واوی» عقب نشستند تا نیروهایشان دور نخورند.
در منطقه عینخوش هم نیروهای عراق در دشت عباس و ارتفاع 202 را رها کردند و تا «ابوغریب» عقب کشیدند.
مرحله چهارم عملیات بلافاصله پس از مرحله سوم آغاز شد و نیروهای نصر منطقه تصرف شده در شرق ارتفاعات کینه را پاکسازی کردند و پس از آن ضمن کمک به قرارگاه قدس، تعدادی از نیروهایش را به سمت تپه «برغازه» رسیدند، نیروهای قرارگاه قدس که از روز گذشته تپه 202 و تنگه ابوغریب را آزاد کردند میکوشیدند از فرار نیروهای در حال عقبنشینی عراق جلوگیری کنند.
عراقیها فقط به فکر فرار بودند و رزمندهها بیشتر شبیه راهپیمایی پیشروی میکردند و خود را به ساحل «دویرج» رساندند تا عملیات را با پیروزی کامل به پایان برسانند.
رزمندگان اسلام در این عملیات بیش از 15 هزار اسیر عراقی گرفتند و مقدار زیادی جنگافزار از جمله 400 قبضه تانک به دست آوردند.
* عید نوروز شاد در جنگ
در عملیات «فتح مبین» به رغم هوشیاری عراقیها، ایرانیها در زمینی وسیع به پیروزی رسیدند، بعد از این عملیات عراقیها برای نخستین بار در جنگ در مرزهایشان موانع مختلفی ایجاد کردند تا از خاک خودشان در برابر حمله ایران دفاع کنند.
بعد از این عملیات بود که صدام گفت: «در حال حاضر هدف اصلی ما این است که از ورود نیروهای مسلح ایران به قلمرو خاک خود جلوگیری کنیم؛ رزمندگان در این عملیات میخواستند وارد استان العماره شوند».
نوروز ایرانیها غرق شادی شده بود و مردم شهرهای دزفول، شوش و اندیمشک که دشمن کیلومترها از شهرهایشان دور شده بودند خوشحالتر از باقی ایرانیها بودند، جلوی دژبانی 150 ماشین صف کشیده بودند، کامیون، وانت، سواری و حتی موتور.
پیرمردی از رفسنجان آمده بود و رفته بود بالای کامیونش داد میزد: «رزمندههای عزیزم بیایید پسته خندان بخورید، تا لبهایتان خندان شود» و فرد دیگری با کامیون یخچالدارش از یک کارخانه بستنیسازی آمده بود و بستنیها را بین رزمندهها تقسیم میکرد.
وانتها هم پر بود از پرتقال، انار و نارنگی که با التماس به رزمندهها میدادند.
در عراق فاجعه شکست جایگاه صدام را متزلزل کرد. عملیات «فتح مبین» بزرگترین عملیات تا آن روز جنگ بود، در این عملیات، عراق تحقیرآمیزترین شکست از زمان شروع جنگ را متحمل شد و تقریباً 3 لشکر خود را کامل از دست داد.
عراقیها روز دوم عملیات به شدت پاتک زدند و بسیاری از فرماندهان ایرانی عقبنشینی را پذیرفتند اما حسین خرازی فرمانده تیپ 14 امام حسین(ع) گفت: «ما عقبنشینی نمیکنیم». در این عملیات لشکر 14 امام حسین (ع) و نیروهای تیپ 84 خرمآباد ایستادند و با کمک نیروهای لشکر 27 و لشکر 21 حمزه ارتش در باقی محورها اراده بعثیها را در هم شکستند.
ارتش عراق هرچه توان داشت در روزهای دوم و سوم عملیات به کار گرفت اما به نتیجه نرسید. سپس ایرانیها مرحله دوم عملیات را همزمان با شکست ضد حملههای عراق آغاز کردند و سریع تنگه «رقابیه» و زمینهای اطراف «میشداغ» و ارتفاعات «رقابیه» را تصرف و پاکسازی کردند.
در این مرحله نیروهای ایرانی در چند محور با عراقیها درگیر بودند و عراقیها مانده بودند در کدام منطقه تمرکز کنند.
در مرحله سوم رزمندگانی که برابر پاتکهای عراق مقاومت کردند مأمور شدند امامزاده عباس و تپه 202 را که از دست داده بودند پس بگیرند، به آنها گفته بودند بعد از رسیدن به منطقه ابوغریب در ارتفاعات «تینه» مستقر شوند و با قرارگاههای دیگر دست دهند.
نیروهای قرارگاه نصر هم باید تپه «ابوصلیبی» را آزاد میکردند، قرارگاه فجریها هم مأمور بودند در محور شوش با دشمن درگیر شوند و در صورت امکان با قرارگاه نصر الحاق کنند.
نیروها پس از حرکت در شب هفتم عملیات متوجه شدند که دشمن بسیاری از مناطق را تخلیه و عقبنشینی کردهاند، عراقیها از رقابیه تا «دوسلک» و «واوی» عقب نشستند تا نیروهایشان دور نخورند.
در منطقه عینخوش هم نیروهای عراق در دشت عباس و ارتفاع 202 را رها کردند و تا «ابوغریب» عقب کشیدند.
مرحله چهارم عملیات بلافاصله پس از مرحله سوم آغاز شد و نیروهای نصر منطقه تصرف شده در شرق ارتفاعات کینه را پاکسازی کردند و پس از آن ضمن کمک به قرارگاه قدس، تعدادی از نیروهایش را به سمت تپه «برغازه» رسیدند، نیروهای قرارگاه قدس که از روز گذشته تپه 202 و تنگه ابوغریب را آزاد کردند میکوشیدند از فرار نیروهای در حال عقبنشینی عراق جلوگیری کنند.
عراقیها فقط به فکر فرار بودند و رزمندهها بیشتر شبیه راهپیمایی پیشروی میکردند و خود را به ساحل «دویرج» رساندند تا عملیات را با پیروزی کامل به پایان برسانند.
رزمندگان اسلام در این عملیات بیش از 15 هزار اسیر عراقی گرفتند و مقدار زیادی جنگافزار از جمله 400 قبضه تانک به دست آوردند.
* عید نوروز شاد در جنگ
در عملیات «فتح مبین» به رغم هوشیاری عراقیها، ایرانیها در زمینی وسیع به پیروزی رسیدند، بعد از این عملیات عراقیها برای نخستین بار در جنگ در مرزهایشان موانع مختلفی ایجاد کردند تا از خاک خودشان در برابر حمله ایران دفاع کنند.
بعد از این عملیات بود که صدام گفت: «در حال حاضر هدف اصلی ما این است که از ورود نیروهای مسلح ایران به قلمرو خاک خود جلوگیری کنیم؛ رزمندگان در این عملیات میخواستند وارد استان العماره شوند».
نوروز ایرانیها غرق شادی شده بود و مردم شهرهای دزفول، شوش و اندیمشک که دشمن کیلومترها از شهرهایشان دور شده بودند خوشحالتر از باقی ایرانیها بودند، جلوی دژبانی 150 ماشین صف کشیده بودند، کامیون، وانت، سواری و حتی موتور.
پیرمردی از رفسنجان آمده بود و رفته بود بالای کامیونش داد میزد: «رزمندههای عزیزم بیایید پسته خندان بخورید، تا لبهایتان خندان شود» و فرد دیگری با کامیون یخچالدارش از یک کارخانه بستنیسازی آمده بود و بستنیها را بین رزمندهها تقسیم میکرد.
وانتها هم پر بود از پرتقال، انار و نارنگی که با التماس به رزمندهها میدادند.
در عراق فاجعه شکست جایگاه صدام را متزلزل کرد. عملیات «فتح مبین» بزرگترین عملیات تا آن روز جنگ بود، در این عملیات، عراق تحقیرآمیزترین شکست از زمان شروع جنگ را متحمل شد و تقریباً 3 لشکر خود را کامل از دست داد.