صهیونیستها همواره چنین گفتهاند که قوم یهود، مظلوم و
مورد ستم بوده است و این قوم سرانجام پس از قرنها ستم به سرزمین اصلی خود یعنی
فلسطین بازگشته است. اسرائیل از منظر صهیونیستها سرزمین قوم یهود بر اساس مبانی
اساطیری است و رژیم اسرائیل دولت یهود است.
در خصوص واقعه هلوکاست حرف و حدیث بسیار است. نوشتههای «آدولف هیتلر»، پیشوای نازی آلمان در کتاب «نبرد من» بیانگر نفرت وی از یهودیان است. با این حال همواره دو سوال اساسی در خصوص هلوکاست وجود داشته است:
اول اینکه آیا کشتار یهودیان در جنگ دوم جهانی یک کشتار سیستماتیک بوده یا کشتههای یهودی هم بخشی از میلیونها انسان جانباخته در جنگ دوم جهانی بودهاند؟
دوم اینکه آیا رقم 6 میلیون کشته یهودی در جنگ دوم جهانی میتواند رقم درستی باشد؟ برخی از محققین حتی معتقد به کشتار سیستماتیک یهودیان در جنگ دوم جهانی نیز بر این باورند که اساسا در آن دوران 6 میلیون یهودی در اروپا وجود نداشته که بخواهد کشته شود.
از سوی دیگر سوالات جنبی دیگری هم مطرح است. بر فرض که 6 میلیون یهودی در جنگ دوم جهانی کشته شده باشند؛ چرا باید تاوان این کشتار را نه عاملان آن بلکه ملتی دیگر در غرب آسیا بپردازد؟ تنها یهودیان در جنگ دوم جهانی کشته ندادهاند. آیا دیگر اقوامی که کشتههای بسیاری در این جنگ دادهاند هم از حمایتهای برابر برخوردار بوده یا خواهند بود؟ بهطور مثال، روسها در این جنگ بر طبق برخی آمارها در حدود 30 میلیون کشته دادهاند که معادل 5 برابر حداکثر آن چیزی است که صهیونیستها در خصوص کشتههای یهودی ادعا میکنند. آیا در دوران پس از جنگ دوم بینالملل آنها نیز مظلوم خوانده شده و مورد حمایت قرار گرفتهاند یا مورد خصومتهای بلوک غرب واقع شدهاند؟ جهان غرب حامی هلوکاست که از اشغال سرزمین فلسطین حمایت میکند آیا حاضر است ادعاهای ارضی روسها را هم تحمل کند؟ شواهد و قرائن بالاخص پس از بحران اخیر اوکراین واقعیتی دیگر را نشان میدهند.
* اهمیت اساسی هلوکاست برای رژیم صهیونیستی
«ارنست رنان»، فیلسوف و تاریخدان فرانسوی که او نیز به
یهودستیزی متهم بوده است، ملت را مجموعهای از انسانها میداند که هم ریشه در
گذشته دارد و هم ریشه در اکنون. اگر برای ریشه در اکنون، رضایت کافی است؛ برای
ریشه در گذشته داشتن، «افتخارات مشترک، ریشههای تاریخی مشترک و بالاخص رنجهای
مشترک» نیاز است.
ارنست رنان، فیلسوف فرانسوی
اسرائیل برای ملتسازی از مجموعه یهودیان مهاجر به فلسطین اشغالی، از یکسو مجبور به تاکید بر اساطیر تاریخی است و از سوی دیگر باید «بر رنجهای مشترک» تاکید کند. اگرچه شاید بدرفتاری تاریخی اروپاییها با یهودیان و زندگی آنها در «گتوها» بتواند رنجی مشترک و واقعی برای همه یهودیان باشد اما شاید نتوان بر اساس آن سرزمینی دیگر را اشغال کرد و یا شاید نتوان ملت ساخت. برای ملت ساختن از کسانی که ملت نیستند، باید یک رنج بزرگ را مطرح کرد؛ «رنجی در حد دروغهای گوبلزی»!
بر این اساس، هلوکاست برای صهیونیستها تنها یک واقعه تاریخی نیست بلکه یک عنصر مشروعیتبخش است که در گذر زمان میتواند به انگیزهای دائمی برای اجتماع یهودیانی تبدیل شود که خود را قربانی کشتاری ظالمانه میدانند. رقم 6 میلیون برای اقناعسازی رقم بدی بهنظر نمیرسد.
همانطور که رنان بیان میکند، ملت بودن بهمنزله همهپرسی هر روزه است و بنابراین باید انگیزهای همیشگی برای آن ایجاد کرد. اگر بنیامین نتانیاهو، رئیس کابینه رژیم صهیونیستی از خطر ایران هستهای بهعنوان خطر هلوکاست دوم یاد میکند، قطعا حسابشده است.
بر اساس آنچه گفته شد، هلوکاست برای رژیم صهیونیستی اساسا مسالهای مربوط به بقا است و بنابراین شوخیبردار نیست. از همین روست که متحدان اسرائیل در اروپا و آمریکا هرگز برنمیتابند که این واقعه مشکوک تاریخی مورد انکار قرار گیرد یا تحت سوال واقع شود و از همین روست که انکار هلوکاست در اروپا مجازاتهایی سخت از پی دارد.
* مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص هلوکاست
در شرایطی که پذیرش موجودیت اسرائیل بهعنوان یک قاعده بینالمللی مدنظر قدرتهای بزرگ درآمده است، جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تاسیس با اساس موجودیت این رژیم مخالف بوده است. شعار از بین رفتن اسرائیل را پیش از هر کسی از مقامات جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مطرح کردهاند.
به عکس تصور برخی، تشکیک در خصوص هلوکاست تنها به اردوگاه
اصولگرایان و بالاخص دوران ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد» محدود نمیشود. «آیتالله
هاشمی رفسنجانی»، از چهرههای نزدیک به دولت یازدهم در آذرماه 1382 و در مصاحبه با
«صادق زیباکلام»، چنین گفته است: «آن 6 میلیون یهودی که گفتید در زمان جنگ جهانی
دوم توسط آلمانها از بین رفتند درست نیست. عدد واقعی خیلی از این کمتر است.
محققان تعداد یهودیان موجود در اروپا را قبل و بعد از جنگ درآوردند و من هم در
کتاب سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار آوردهام. ولی تبلیغات صهیونیست این
عدد دروغ را جا انداخته است و تکرار میشود.» این مواضع را
آقای هاشمی 2 سال قبل از بر سر کار آمدن دولت احمدینژاد بیان کرده است.
با بر سر کار آمدن دولت یازدهم، بالاخص از سوی دستگاه
دیپلماسی این دولت، سیاست جمهوری اسلامی ایران در خصوص تشکیک در هلوکاست نقض شد. یکی
از مقامات دولت فعلی در شبکه اجتماعی توئیتر و در پاسخ به فرزند یکی از دموکراتهای
سرشناس کنگره آمریکا ضمن تبریک یکی از اعیاد یهودیان، بهصراحت مدعی شد که ایران
هرگز هلوکاست را انکار نکرده و کسی که تصور میشد آن را انکار میکند، اکنون دیگر
بر سریر قدرت نیست.
وی در مصاحبهای دیگر، یکی از مواضع مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص هلوکاست را اشتباه در ترجمه دانسته بود.
سخنرانی مقام معظم رهبری در نوروز 1393، بار دیگر نشان داد که مواضع نظام جمهوری اسلامی علیرغم اظهارات برخی مقامات، همچنان تشکیک در مقولهای است که از بنیانهای ملتسازی صهیونیستها بهحساب میآید.
مقام معظم رهبری با تاکید بر اینکه آزادی بدون ضابطه معنی
ندارد، به پایبندی شدید مدعیان غربی آزادی به خطوط قرمز خود اشاره و یادآوری
کردند: در اروپا کسی جرأت نمیکند درباره هلوکاست که واقعیت و چگونگی آن معلوم
نیست، ابراز تردید کند، آنوقت از ما توقع دارند که خطوط قرمز انقلاب و اسلام
را نادیده بگیریم.
به این ترتیب، موضع جمهوری اسلامی ایران همچنان تشکیک هم در واقعیت هلوکاست و هم در چگونگی آن است. این هم از آن روست که اساس و چگونگی این واقعه از نظر تاریخی محل ابهاماتی است و همچنین از آن روست که آنچه هلوکاست خوانده میشود به ابزاری برای توجیه یک موجودیت نامشروع و جنایات و اشغالگری این موجودیت تبدیل شده است.