سالنامه اعتماد گفتوگوی فائزه هاشمی با مادرش عفت مرعشی علیآبادی را منتشر کرده که در نوع خود متفاوت به نظر میرسد.
به گزارش شهداي ايران به نقل از جهان، سالنامه اعتماد گفتگویی را منتشر کرده که طی آن فائزه هاشمی با مادرش عفت مرعشی مصاحبه نموده و خاطراتی را منتشر کرده که قبلا نیز بارها به آن پرداخته شده بود.
اما نکته جالب در این گفتگو که به نظر می رسد هدف اصلی انتشار این مصاحبه باشد مربوط به یکی از سوالات است که طی آن فائژه هاشمی از مادرش می پرسد: "فکر میکردید روزی سه تن از فرزندانتان دادگاهی شوند آن هم در شرایطی که خود و همسرتان برای شکلگیری این انقلاب تلاش زیادی کرده بودید؟"
و خانم مرعشی نیز که قبلا از مردم خواسته بود در صورت رای نیاوردن کاندیدای مورد حمایتشان به خیابانها بریزند، پاسخ می دهد: " ما مبارزه کردیم که زندانی نداشته باشیم و همچنین برای فرزندان خودم."
فائژه هاشمی البته در سوال خود به پرونده فساد بزرگ نفتی کرسنت، استات اویل و توتال و نیز اتهام فروش اطلاعات محرمانه کشور به بیگانه و چندین پرونده مالی و امنیتی دیگر که اتهام آن متوجه فرزندان آقای هاشمی و خانم مرعشی است، اشاره ای نکرد و پاسخ نشنید که چگونه می توان با داشتن چنین اتهامات بزرگی در زمینه های فساد مالی و امنیتی، دادگاهی نشد؟
اما برای یاداوری به خانم مرعشی و دخترش ذکر این خاطره از مرحوم عزت سحابی خالی از لطف نیست.
مرحوم سحابی در خاطراتش می نویسد:
«حدود 19 سال قبل یعنی در 23 خرداد 69، 23 نفر از اعضاء نهضت آزادی و افراد موسوم به ملی مذهبیها به دلیل انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت آقای هاشمی رفسنجانی و به دستور ایشان بازداشت شدند. در همین رابطه عزت الله سحابی یکی از بازداشت شدگان سال 69 می گوید: "ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونه ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته ایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم... بعد از دستگیری ها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: «رویش زیاد شده بود، می خواستیم رویش را کم کنیم.»
مشروح گفتوگوی فائزه هاشمی با مادرش را در ادامه می خوانید:
* فائزه هاشمی: مادر، ماجرای ازدواجتان با آیتالله هاشمی رفسنجانی به چه شکل بود؟ در زمان نوجوانی فکر میکردید که زندگی زناشوییتان تا این حد فراز و نشیب داشته باشد؟
مثل همه ازدواجهای دیگر در آن دوران، به دلیل ارتباط فامیلی، ایشان خواستگاری کردند و پدر من بعد از گرفتن نظر من قبول کرد. چون بعد از ازدواج ما جریانات سیاسی و مبارزات شروع شد، لذا هیچ ذهنیتی درباره اینگونه مسائل نداشتم.
* فائزه هاشمی: مهریه شما چقدر بود؟
مهریه من مقداری «باغ پسته» به همراه «آب» بود.
* فائزه هاشمی: چرا آب؟
آب جدا از زمین، در آن سرزمین کویری ارزش ویژهای داشته است و دارد.
* فائزه هاشمی: سوالی که برای همگان مطرح است این است که شما چه اندازه در مورد ازدواج فرزندانتان حساسیت داشتید؟
حساسیت خاصی نداشتیم. عروسهایم از فامیل هستند و دامادهایم از خانواده آقای لاهوتی که یکی از خانوادههای خوب و مبارز و از دوستان شناختهشده بودند.
* فائزه هاشمی: آیتالله هاشمی رفسنجانی بارها در خاطراتشان از شما نام برده است. در میان شخصیتهای سایسی چنین چیزی دیده نشده است. فکر میکنید علت این همه تعلق خاطر آیتالله در خاطراتش چه بوده است؟ آیا این موضوع به شخصیت سیاسی خود شما نیز بازمیگردد؟
نیاوردن نام همسران و دختران و حذف آنها از خاطرات، نوعی عقبماندگی و تحجر است که آقای هاشمی به دلیل دید روشن و بینش دینی درستی که دارند از چنین نگاهی دور هستند. در ضمن من شریک زندگی و شریک فعالیتهای آقای هاشمی بودهام و طبیعی است که ایشان واقعیت را نادیده نگیرند.
* فائزه هاشمی: مادر، در کودکی دوست داشتید در آینده چه شغلی داشته باشید؟
در آن سالها خانمها به خصوص در خانوادههای متدین در صحنه اجتماعی آنچنان فعال نبودند، لذا من نیز تصوری و فکری در این مورد نداشتم.
* فائزه هاشمی: در سالهایی که آیتالله مورد حمله افراطیون قرار میگرفتند و تخریبهای زیادی میشدند چطور با شرایط کنار میآمدید؟ خاطرهای در مورد شایعاتی که برای ثروت خانواده مطرح میشد دارید؟
چون برایمان روشن بود که همه این حرفها دروغ است، بیشتر عکسالعمل ما خندیدن به این حرفها بوده و هست ولی برای آنها تاسف میخورم که چرا اینگونه خودشان را به گناه آلوده میکنند و اینکه چرا در جمهوری اسلامی که باید موازین اسلامی حاکم باشد چنین بی اخلاقیهایی رواج پیدا کرده است.
* فائزه هاشمی: مادر، از میان سفرهایی که با آیتالله هاشمی به خارج از کشور در دوران مسوولیت ایشان میرفتید کدام سفر بیشتر خاطرهانگیز بود و از چه جهت؟
سفرهای زیارتی مثل مکه، کربلا و سوریه
* فائزه هاشمی: پدر در مورد کارهای روزانهشان با شما مشورت میکنند؟
در بعضی موارد بله.
* فائزه هاشمی: به عنوان مثال در مورد کاندیدا شدن ایشان برای انتخابات ریاست جمهوری 92 چه نظری داشتید؟ مخالف بودید یا موافق؟
با حضور ایشان در انتخابات 92 مخالف بودم.
* فائزه هاشمی:اگر مخالف بودید تلاشی برای منصرف کردنشان انجام دادید؟
تلاش نکردم و خودشان بایستی تصمیم میگرفتند.
* فائزه هاشمی: آیا اصلا تلاش کردید که فرزندانتان وارد سیاست نشوند؟
نه.
* فائزه هاشمی: فکر میکردید روزی سه تن از فرزندانتان دادگاهی شوند آن هم در شرایطی که خود و همسرتان برای شکلگیری این انقلاب تلاش زیادی کرده بودید؟
ما مبارزه کردیم که زندانی نداشته باشیم و همچنین برای فرزندان خودم.
* فائزه هاشمی: در روزهای منتهی به انقلاب چقدر نگران جان آیتالله بودید؟
تاجایی که به خاطر میآورم نگرانی جدی نبود، چون مردم به صورت گسترده و عمومی و در سرتاسر کشور همراه انقلاب بودند.
* فائزه هاشمی: بزرگ کردن چند فرزند با شرایط یک همسر مبارز کار به شدت سختی بود. نه؟
بله. به تنهایی مسئولیت پنج فرزند در آن شرایط و آن زمان کار آسانی نبود ولی به خاطر خدا و اسلام تحمل میکردم.
اما نکته جالب در این گفتگو که به نظر می رسد هدف اصلی انتشار این مصاحبه باشد مربوط به یکی از سوالات است که طی آن فائژه هاشمی از مادرش می پرسد: "فکر میکردید روزی سه تن از فرزندانتان دادگاهی شوند آن هم در شرایطی که خود و همسرتان برای شکلگیری این انقلاب تلاش زیادی کرده بودید؟"
و خانم مرعشی نیز که قبلا از مردم خواسته بود در صورت رای نیاوردن کاندیدای مورد حمایتشان به خیابانها بریزند، پاسخ می دهد: " ما مبارزه کردیم که زندانی نداشته باشیم و همچنین برای فرزندان خودم."
فائژه هاشمی البته در سوال خود به پرونده فساد بزرگ نفتی کرسنت، استات اویل و توتال و نیز اتهام فروش اطلاعات محرمانه کشور به بیگانه و چندین پرونده مالی و امنیتی دیگر که اتهام آن متوجه فرزندان آقای هاشمی و خانم مرعشی است، اشاره ای نکرد و پاسخ نشنید که چگونه می توان با داشتن چنین اتهامات بزرگی در زمینه های فساد مالی و امنیتی، دادگاهی نشد؟
اما برای یاداوری به خانم مرعشی و دخترش ذکر این خاطره از مرحوم عزت سحابی خالی از لطف نیست.
مرحوم سحابی در خاطراتش می نویسد:
«حدود 19 سال قبل یعنی در 23 خرداد 69، 23 نفر از اعضاء نهضت آزادی و افراد موسوم به ملی مذهبیها به دلیل انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت آقای هاشمی رفسنجانی و به دستور ایشان بازداشت شدند. در همین رابطه عزت الله سحابی یکی از بازداشت شدگان سال 69 می گوید: "ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونه ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته ایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم... بعد از دستگیری ها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: «رویش زیاد شده بود، می خواستیم رویش را کم کنیم.»
مشروح گفتوگوی فائزه هاشمی با مادرش را در ادامه می خوانید:
* فائزه هاشمی: مادر، ماجرای ازدواجتان با آیتالله هاشمی رفسنجانی به چه شکل بود؟ در زمان نوجوانی فکر میکردید که زندگی زناشوییتان تا این حد فراز و نشیب داشته باشد؟
مثل همه ازدواجهای دیگر در آن دوران، به دلیل ارتباط فامیلی، ایشان خواستگاری کردند و پدر من بعد از گرفتن نظر من قبول کرد. چون بعد از ازدواج ما جریانات سیاسی و مبارزات شروع شد، لذا هیچ ذهنیتی درباره اینگونه مسائل نداشتم.
* فائزه هاشمی: مهریه شما چقدر بود؟
مهریه من مقداری «باغ پسته» به همراه «آب» بود.
* فائزه هاشمی: چرا آب؟
آب جدا از زمین، در آن سرزمین کویری ارزش ویژهای داشته است و دارد.
* فائزه هاشمی: سوالی که برای همگان مطرح است این است که شما چه اندازه در مورد ازدواج فرزندانتان حساسیت داشتید؟
حساسیت خاصی نداشتیم. عروسهایم از فامیل هستند و دامادهایم از خانواده آقای لاهوتی که یکی از خانوادههای خوب و مبارز و از دوستان شناختهشده بودند.
* فائزه هاشمی: آیتالله هاشمی رفسنجانی بارها در خاطراتشان از شما نام برده است. در میان شخصیتهای سایسی چنین چیزی دیده نشده است. فکر میکنید علت این همه تعلق خاطر آیتالله در خاطراتش چه بوده است؟ آیا این موضوع به شخصیت سیاسی خود شما نیز بازمیگردد؟
نیاوردن نام همسران و دختران و حذف آنها از خاطرات، نوعی عقبماندگی و تحجر است که آقای هاشمی به دلیل دید روشن و بینش دینی درستی که دارند از چنین نگاهی دور هستند. در ضمن من شریک زندگی و شریک فعالیتهای آقای هاشمی بودهام و طبیعی است که ایشان واقعیت را نادیده نگیرند.
* فائزه هاشمی: مادر، در کودکی دوست داشتید در آینده چه شغلی داشته باشید؟
در آن سالها خانمها به خصوص در خانوادههای متدین در صحنه اجتماعی آنچنان فعال نبودند، لذا من نیز تصوری و فکری در این مورد نداشتم.
* فائزه هاشمی: در سالهایی که آیتالله مورد حمله افراطیون قرار میگرفتند و تخریبهای زیادی میشدند چطور با شرایط کنار میآمدید؟ خاطرهای در مورد شایعاتی که برای ثروت خانواده مطرح میشد دارید؟
چون برایمان روشن بود که همه این حرفها دروغ است، بیشتر عکسالعمل ما خندیدن به این حرفها بوده و هست ولی برای آنها تاسف میخورم که چرا اینگونه خودشان را به گناه آلوده میکنند و اینکه چرا در جمهوری اسلامی که باید موازین اسلامی حاکم باشد چنین بی اخلاقیهایی رواج پیدا کرده است.
* فائزه هاشمی: مادر، از میان سفرهایی که با آیتالله هاشمی به خارج از کشور در دوران مسوولیت ایشان میرفتید کدام سفر بیشتر خاطرهانگیز بود و از چه جهت؟
سفرهای زیارتی مثل مکه، کربلا و سوریه
* فائزه هاشمی: پدر در مورد کارهای روزانهشان با شما مشورت میکنند؟
در بعضی موارد بله.
* فائزه هاشمی: به عنوان مثال در مورد کاندیدا شدن ایشان برای انتخابات ریاست جمهوری 92 چه نظری داشتید؟ مخالف بودید یا موافق؟
با حضور ایشان در انتخابات 92 مخالف بودم.
* فائزه هاشمی:اگر مخالف بودید تلاشی برای منصرف کردنشان انجام دادید؟
تلاش نکردم و خودشان بایستی تصمیم میگرفتند.
* فائزه هاشمی: آیا اصلا تلاش کردید که فرزندانتان وارد سیاست نشوند؟
نه.
* فائزه هاشمی: فکر میکردید روزی سه تن از فرزندانتان دادگاهی شوند آن هم در شرایطی که خود و همسرتان برای شکلگیری این انقلاب تلاش زیادی کرده بودید؟
ما مبارزه کردیم که زندانی نداشته باشیم و همچنین برای فرزندان خودم.
* فائزه هاشمی: در روزهای منتهی به انقلاب چقدر نگران جان آیتالله بودید؟
تاجایی که به خاطر میآورم نگرانی جدی نبود، چون مردم به صورت گسترده و عمومی و در سرتاسر کشور همراه انقلاب بودند.
* فائزه هاشمی: بزرگ کردن چند فرزند با شرایط یک همسر مبارز کار به شدت سختی بود. نه؟
بله. به تنهایی مسئولیت پنج فرزند در آن شرایط و آن زمان کار آسانی نبود ولی به خاطر خدا و اسلام تحمل میکردم.