انتشار خبر دعوت جشنواره شعر فجر از یدالله روایی برای حضور در ایران و شعرخوانی در این جشنواره موجب شد تا در همان ساعات اولیه انتقادات زیادی مطرح شود و حتی کمسیون فرهنگی مجلس هم نسبت به این امر واکنش نشان دهد. با این حال سخنگوی جشنواره شعر فجر در واکنش به این انتقادها همچنان از این تصمیم اتاق فکر جشنواره دفاع کرد.
به گزارش شهداي ايران، یدالله رویایی شاعری است که سالهاست از ایران کوچ کرده و یکی از چهرههای هتاک به اسلام، ولایت، اهل بیت، انقلاب،امام و رهبری است و حال جشنواره شعر فجر از رایزینی با او برای حضور در این جشنواره و شعرخوانی و از آنسو موافقت وی خبر داده است.
این اتفاق باعث شده تا انتقادات زیادی مطرح شود و حضور چنین فردی با این نوع نگاه و اندیشه در جشنوارهای که به نام انقلاب برگزار میشود، زیر سوال برود. با این حال سخنگوی جشنواره شعر فجر در واکنش به این انتقادات از تصمیم اتاق فکر جشنواره شعر فجر دفاع کرد و در گفتگو با خبرگزاری مهر(اینجا) گفت:
«در مورد آقای رویایی هم، جشنوراه شعر فجر جدا از بینشها و تفکرات سیاسی ایشان، تنها به جنبههای شاعر بودن و شعر گفتن ایشان اهمیت میدهد که این موضوع هم البته قابل اعتنا است. جشنواره اگر از کسی هم دعوت به عمل میآورد، تنها به عنوان شاعر او را دعوت میکند اما اگر آن شاعر بخواهد وارد کشور شود، دیگر ما کارهای نیستیم؛ هر کشوری برای دعوت از شخصیتی در بیرون از کشور، قواعد و قوانینی دارد، قوه قضائیهای هست و اینها طبق شرایط کاری خودشان یا زمینه را برای حضور او فراهم میکنند و یا نمیکنند و این مسئله دیگر در اختیار ما نیست و اختیار با قوه قضائیه و نهادهای دیگر است و همانطور که گفتم ما دیگر کارهای نیستیم. بار دیگر تاکید میکنم اتاق فکر جشنواره شعر فجر از آقای رویایی صرفاً به عنوان یک شاعر آن هم شاعری که جریانساز بوده و جریانی به نام شعر «حجم» را راه انداخته است، برای حضور در جشنواره دعوت کرده است اما اگر کشور، قوه قضائیه و دیگر ارگانها به ایشان اجازه ورود به کشور را بدهند یا ندهند، این دیگر دست ما نیست.»
او همچنین افزوده بود: «اعضای اتاق فکر، افرادی هستند که هم پیوند درونی محکمی با نظام دارند و هم پیوند روحانی و عاطفی با معنویات و ساز و کارهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران. مسلم است وقتی افرادی از سوی اتاق فکر که با سردبیری آقای کاکایی اداره میشود، به جشنواره شعر فجر دعوت میشوند، شعر آنها از جهات گوناگون مورد توجه قرار گرفته است.»
این استدلال سبک و بیپایه آقای «علی آبان» نشان میدهد که متاسفانه ایشان درک صحیحی از حداقلهای یک رویداد فرهنگی در کشور نداشته و اثرات تبلیغی و رسانهای تصمیمات جشنوارهای چون شعر فجر را نمیداند که این موضوع خود مجالی مفصل برای بررسی و پاسخگویی میطلبد. و از سویی دیگر این سوال را ایجاد میکند که چطور ممکن است کسانی که «هم پیوند درونی محکمی با نظام دارند و هم پیوند روحانی و عاطفی با معنویات و ساز و کارهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران»، از کسی دعوت کنند که هجو و زیر سوال بردن پایههای اصلی اسلام و نظام و انقلاب از بارزترین وجوه نوشتهها، نظرات و اشعار وی است؟!
با این حال بخشی دیگر از سخنان آقای آبان هم قابل توجه است. آنجا که وی اشعار یدالله رویایی را قابل اعتنا دانسته و وی را جریان ساز میداند. برای بررسی این بخش از ادعای آقای آبان میتوان مسائل مختلفی را مطرح کرد که در این مجال تنها به خاطرهای که «هوشنگ ابتهاج» درباره این شاعر مطرح کرده است بسنده میکنیم.
ابتهاج در گفتگویی که سال 91 از وی منتشر شد و در کتاب «پیر پرنیان اندیش» چاپ شده است، اتفاقا به قوت شاعری روایی اشاره کرده است. بخشی از آن گفتگو را در ادامه میخوانید:
آشناییتون با {یدالله} رویایی به سالهای 30 و حلقه کیوان میرسه؟
تو حلقهی ما که نبود ولی گاهی پیداش میشد! تو همون جلسههای هفتگی خونه ایرج علی آبادی یه اتفاقی افتاد. نمیدونم کی داشت سخنرانی میکرد. بعد از سخنرانی بحث میکردیم. رویایی پا شد و حرفهایی زد و بعد یه بیتی از نظامی خوند: «کیسه بِرانند در این رهگذر/ هر که تهی کیسهتر آسودهتر.»
من سرمو انداختم پایین تا از قیافه من چیزی مشخص نباشه. نادر پور گفت: چی آقا؟ اونهم دوباره گفت: کیسه بِرانند... نادرپور گفت: یعنی چه کیسه بِرانند؟ رویایی گفت: در زمانهای قدیم آدمهایی بودن که کیسههای خالی رو میذاشتن روی دوششون! نادرپور گفت: اِ...چرا آقا مگه دیوانه بودند؟ کیسه خالی رو چرا میذاشتند روی دوششون؟ رویایی هی دست و پا میزد و نادر پور هم ولش نمیکرد. خلاصه نادرپور گفت: آقا! کیسه بُرانند در این رهگذر! بیچاره رویایی تازه فهمید قضه چیه و تند گفت: بله اون طور هم میشه خوند هم این طور ... کارد میزدی به نادر خون در نمیاومد!
استاد نگفتین چرا شعر رویایی رو دوست ندارید؟
چه میدونم.... چرا نداره.
یعنی هیچ شعر خوبی نداره؟
به حضرت عباس نه.
یعنی میشه شعر رویایی رو نادیده گرفت و گذشت؟
ما کی هستیم؟ خدا نادیده بگیره!
استاد! به این سوال من جواب بدین. گویا از ایشون نقل شده که شعر منو مردم این زمانه نمیفهمن و نسلهای بعدی میفهمن. نظر شما چیه؟
صد سال دیگه میفهمن! با این وضع خیلی احتمال داره که صد سال دیگه دنیا اینقدر احمق بشه که به شعر رویایی برگرده!!! بعید نیست! خیلیها این حرفو زدن و دلشونو خوش کردن.
این اتفاق باعث شده تا انتقادات زیادی مطرح شود و حضور چنین فردی با این نوع نگاه و اندیشه در جشنوارهای که به نام انقلاب برگزار میشود، زیر سوال برود. با این حال سخنگوی جشنواره شعر فجر در واکنش به این انتقادات از تصمیم اتاق فکر جشنواره شعر فجر دفاع کرد و در گفتگو با خبرگزاری مهر(اینجا) گفت:
«در مورد آقای رویایی هم، جشنوراه شعر فجر جدا از بینشها و تفکرات سیاسی ایشان، تنها به جنبههای شاعر بودن و شعر گفتن ایشان اهمیت میدهد که این موضوع هم البته قابل اعتنا است. جشنواره اگر از کسی هم دعوت به عمل میآورد، تنها به عنوان شاعر او را دعوت میکند اما اگر آن شاعر بخواهد وارد کشور شود، دیگر ما کارهای نیستیم؛ هر کشوری برای دعوت از شخصیتی در بیرون از کشور، قواعد و قوانینی دارد، قوه قضائیهای هست و اینها طبق شرایط کاری خودشان یا زمینه را برای حضور او فراهم میکنند و یا نمیکنند و این مسئله دیگر در اختیار ما نیست و اختیار با قوه قضائیه و نهادهای دیگر است و همانطور که گفتم ما دیگر کارهای نیستیم. بار دیگر تاکید میکنم اتاق فکر جشنواره شعر فجر از آقای رویایی صرفاً به عنوان یک شاعر آن هم شاعری که جریانساز بوده و جریانی به نام شعر «حجم» را راه انداخته است، برای حضور در جشنواره دعوت کرده است اما اگر کشور، قوه قضائیه و دیگر ارگانها به ایشان اجازه ورود به کشور را بدهند یا ندهند، این دیگر دست ما نیست.»
او همچنین افزوده بود: «اعضای اتاق فکر، افرادی هستند که هم پیوند درونی محکمی با نظام دارند و هم پیوند روحانی و عاطفی با معنویات و ساز و کارهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران. مسلم است وقتی افرادی از سوی اتاق فکر که با سردبیری آقای کاکایی اداره میشود، به جشنواره شعر فجر دعوت میشوند، شعر آنها از جهات گوناگون مورد توجه قرار گرفته است.»
این استدلال سبک و بیپایه آقای «علی آبان» نشان میدهد که متاسفانه ایشان درک صحیحی از حداقلهای یک رویداد فرهنگی در کشور نداشته و اثرات تبلیغی و رسانهای تصمیمات جشنوارهای چون شعر فجر را نمیداند که این موضوع خود مجالی مفصل برای بررسی و پاسخگویی میطلبد. و از سویی دیگر این سوال را ایجاد میکند که چطور ممکن است کسانی که «هم پیوند درونی محکمی با نظام دارند و هم پیوند روحانی و عاطفی با معنویات و ساز و کارهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران»، از کسی دعوت کنند که هجو و زیر سوال بردن پایههای اصلی اسلام و نظام و انقلاب از بارزترین وجوه نوشتهها، نظرات و اشعار وی است؟!
با این حال بخشی دیگر از سخنان آقای آبان هم قابل توجه است. آنجا که وی اشعار یدالله رویایی را قابل اعتنا دانسته و وی را جریان ساز میداند. برای بررسی این بخش از ادعای آقای آبان میتوان مسائل مختلفی را مطرح کرد که در این مجال تنها به خاطرهای که «هوشنگ ابتهاج» درباره این شاعر مطرح کرده است بسنده میکنیم.
ابتهاج در گفتگویی که سال 91 از وی منتشر شد و در کتاب «پیر پرنیان اندیش» چاپ شده است، اتفاقا به قوت شاعری روایی اشاره کرده است. بخشی از آن گفتگو را در ادامه میخوانید:
آشناییتون با {یدالله} رویایی به سالهای 30 و حلقه کیوان میرسه؟
تو حلقهی ما که نبود ولی گاهی پیداش میشد! تو همون جلسههای هفتگی خونه ایرج علی آبادی یه اتفاقی افتاد. نمیدونم کی داشت سخنرانی میکرد. بعد از سخنرانی بحث میکردیم. رویایی پا شد و حرفهایی زد و بعد یه بیتی از نظامی خوند: «کیسه بِرانند در این رهگذر/ هر که تهی کیسهتر آسودهتر.»
من سرمو انداختم پایین تا از قیافه من چیزی مشخص نباشه. نادر پور گفت: چی آقا؟ اونهم دوباره گفت: کیسه بِرانند... نادرپور گفت: یعنی چه کیسه بِرانند؟ رویایی گفت: در زمانهای قدیم آدمهایی بودن که کیسههای خالی رو میذاشتن روی دوششون! نادرپور گفت: اِ...چرا آقا مگه دیوانه بودند؟ کیسه خالی رو چرا میذاشتند روی دوششون؟ رویایی هی دست و پا میزد و نادر پور هم ولش نمیکرد. خلاصه نادرپور گفت: آقا! کیسه بُرانند در این رهگذر! بیچاره رویایی تازه فهمید قضه چیه و تند گفت: بله اون طور هم میشه خوند هم این طور ... کارد میزدی به نادر خون در نمیاومد!
استاد نگفتین چرا شعر رویایی رو دوست ندارید؟
چه میدونم.... چرا نداره.
یعنی هیچ شعر خوبی نداره؟
به حضرت عباس نه.
یعنی میشه شعر رویایی رو نادیده گرفت و گذشت؟
ما کی هستیم؟ خدا نادیده بگیره!
استاد! به این سوال من جواب بدین. گویا از ایشون نقل شده که شعر منو مردم این زمانه نمیفهمن و نسلهای بعدی میفهمن. نظر شما چیه؟
صد سال دیگه میفهمن! با این وضع خیلی احتمال داره که صد سال دیگه دنیا اینقدر احمق بشه که به شعر رویایی برگرده!!! بعید نیست! خیلیها این حرفو زدن و دلشونو خوش کردن.