کد خبر: ۲۶۷۵۷۲
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۴
فتنه ۱۳۸۸ و حماسه ۹ دی؛

بازخوانی یک بحران مشروعیت و بازتولید سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران

نتیجه ای که نی توان دریافت کرد فتنه ۱۳۸۸ تجربه‌ای پرهزینه اما راهگشا در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود که ضعف‌ها در مدیریت اختلافات، نقش تعیین‌کننده نخبگان و اهمیت جنگ شناختی را آشکار ساخت. در مقابل، نهم دی ۱۳۸۸ نشان داد که کنش جمعی می‌تواند در شرایط تهدید بنیادهای نظم سیاسی، به ابزاری مؤثر برای بازتثبیت مشروعیت و انسجام اجتماعی تبدیل شود. بازخوانی علمی این تجربه، برای ارتقای حکمرانی، تقویت عقلانیت سیاسی و پیشگیری از بحران‌های مشابه در آینده ضرورتی انکارناپذیر است.

بازخوانی یک بحران مشروعیت و بازتولید سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران

شهدای ایران: امیر فتحی کارشناس حوزه بین الملل /انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸، نه‌تنها یک رقابت سیاسی متعارف نبود، بلکه به بستری برای بروز یکی از عمیق‌ترین بحران‌های سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب اسلامی تبدیل شد بحرانی که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی با عنوان «فتنه ۸۸» شناخته می‌شود. در مقابل، راهپیمایی ۹ دی ۱۳۸۸ به‌مثابه نقطه عطفی در مهار این بحران و بازتولید نظم سیاسی و اجتماعی تفسیر شده است. این یادداشت با رویکردی تحلیلی، فتنه ۸۸ را نه صرفاً یک اعتراض انتخاباتی، بلکه پدیده‌ای چندلایه در حوزه مشروعیت، نخبگان، جنگ شناختی و کنش جمعی تحلیل کند و سپس جایگاه ۹ دی را در ترمیم شکاف‌ها و تثبیت نظام سیاسی بررسی نماید.

۱) فتنه ۸۸: فراتر از منازعه انتخاباتی:
تحلیل فتنه ۸۸ صرفاً در چارچوب «تقلب یا عدم تقلب» تقلیل‌گرایانه است. از منظر علوم سیاسی، این رخداد واجد حداقل چهار لایه تحلیلی است:

الف) بحران مشروعیت سیاسی:
در نظام‌های مردم‌سالار، انتخابات سازوکار اصلی بازتولید مشروعیت است. در سال ۸۸ بخشی از نخبگان سیاسی، پیش و پس از انتخابات، بدون طی مسیرهای قانونی حل اختلاف، اصل سازوکار انتخاباتی را زیر سؤال بردند. این اقدام عملاً منجر به انتقال منازعه از سطح رقابت سیاسی به سطح مشروعیت نظام شد؛ امری که در نظریه‌های ثبات سیاسی، یکی از خطرناک‌ترین اشکال تعارض محسوب می‌شود.


فتنه ۱۳۸۸ و حماسه ۹ دی/بازخوانی یک بحران مشروعیت و بازتولید سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران

ب) شکاف نخبگان و مسئولیت خواص:
یکی از مؤلفه‌های کلیدی فتنه ۸۸، شکاف در میان نخبگان سیاسی و فکری بود. بخشی از خواص، به‌جای ایفای نقش میانجی عقلانی و آرام‌کننده جامعه، خود به کنشگران بحران‌زا تبدیل شدند. از منظر نظریه «نقش نخبگان در بحران‌ها» این رفتار موجب ریزش اعتماد عمومی و تشدید قطبی‌سازی اجتماعی شد.

ج) جنگ شناختی و عملیات روانی:
فتنه ۸۸ را می‌توان یکی از نخستین مصادیق جدی جنگ شناختی در ایران دانست. استفاده گسترده از شایعه، نمادسازی، شبکه‌های اجتماعی نوظهور، رسانه‌های فراملی و تکنیک‌های برساخت واقعیت، نقش مهمی در شکل‌دهی ادراکات جمعی ایفا کرد. در این چارچوب، مسئله اصلی «واقعیت انتخابات» نبود، بلکه «تصویر ذهنی جامعه از واقعیت» هدف قرار گرفت.


فتنه ۱۳۸۸ و حماسه ۹ دی/بازخوانی یک بحران مشروعیت و بازتولید سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران

د) عبور از قانون و رادیکالیزه‌شدن اعتراض:
اعتراض مدنی، مادامی که در چارچوب قانون تعریف شود، بخشی از فرآیند سیاسی است اما در فتنه ۸۸ به‌ تدریج شاهد عبور از قانون، هنجارشکنی و تعرض به نمادهای دینی و انقلابی بودیم که ماهیت اعتراض را تغییر داد و آن را از یک اختلاف سیاسی به یک تقابل هویتی بدل کرد.
۲. نهم دی :کنش جمعی در دفاع از نظم سیاسی ـ هویتی:
راهپیمایی ۹ دی ۱۳۸۸ را نمی‌توان صرفاً یک تجمع حکومتی یا واکنشی احساسی دانست. این رخداد از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، واجد معانی عمیق‌تری است:

الف) بازتولید سرمایه اجتماعی نظام:
پس از ماه‌ها التهاب و تردید، ۹ دی به‌عنوان یک کنش جمعی خودجوش و گسترده، نشان داد که علی‌رغم شکاف‌های سیاسی، بخش بزرگی از جامعه همچنان با اصل نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه پیوند هویتی دارد. این حضور، نوعی رأی مجدد خیابانی به کلیت نظام تلقی شد.

ب) تفکیک «اعتراض» از «براندازی»:
یکی از کارکردهای مهم ۹ دی، مرزبندی شفاف میان اعتراض قانونی و پروژه براندازانه بود. جامعه در این روز، نه در حمایت از یک دولت یا جناح، بلکه در دفاع از چارچوب‌های بنیادین نظم سیاسی بسیج شد.

ج) شکست پروژه ابهام و فرسایش:
در جنگ‌های ترکیبی، کش‌دادن بحران و نگه‌داشتن جامعه در وضعیت ابهام، خود یک هدف است. ۹ دی این وضعیت را پایان داد و با شفاف‌سازی صف‌بندی‌ها، امکان تداوم فتنه را به‌شدت کاهش داد.

۳)نسبت فتنه ۸۸ و ۹ دی: 
دیالکتیک بحران و تثبیت

از منظر تحلیلی، فتنه ۸۸ و ۹ دی دو روی یک فرآیند دیالکتیکی‌اند:

فتنه ۸۸: لحظه بحران، واگرایی و تضعیف انسجام
۹ دی لحظه پاسخ اجتماعی، همگرایی و تثبیت این نسبت نشان می‌دهد که نظام سیاسی جمهوری اسلامی، علاوه بر سازوکارهای رسمی قدرت، از ظرفیت بسیج اجتماعی و کنش هویتی توده‌ها نیز برخوردار است؛ ظرفیتی که در بزنگاه‌های تاریخی فعال می‌شود.

جمع‌بندی:
فتنه ۱۳۸۸ را باید تجربه‌ای پرهزینه اما آموزنده در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی دانست؛ تجربه‌ای که ضعف‌ها در مدیریت اختلافات سیاسی، نقش مخرب بی‌مسئولیتی نخبگان و اهمیت جنگ شناختی را آشکار ساخت.در مقابل، حماسه ۹ دی نشان داد که در شرایط تهدید بنیادهای نظام، جامعه ایرانی قادر است با کنش آگاهانه، معادله بحران را تغییر دهد و سرمایه اجتماعی نظام را بازتولید کند. فهم این دو رخداد، نه برای بازتولید نزاع‌های گذشته، بلکه برای ارتقای حکمرانی، تقویت عقلانیت سیاسی و پیشگیری از بحران‌های مشابه در آینده ضروری است.

این دیالکتیک نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی، علاوه بر نهادهای رسمی قدرت، از ظرفیت کنش جمعی هویت‌محور برای مدیریت بحران‌های کلان برخوردار است.
اما نتیجه ای که نی توان دریافت کرد فتنه ۱۳۸۸ تجربه‌ای پرهزینه اما راهگشا در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود که ضعف‌ها در مدیریت اختلافات، نقش تعیین‌کننده نخبگان و اهمیت جنگ شناختی را آشکار ساخت. در مقابل، نهم دی ۱۳۸۸ نشان داد که کنش جمعی می‌تواند در شرایط تهدید بنیادهای نظم سیاسی، به ابزاری مؤثر برای بازتثبیت مشروعیت و انسجام اجتماعی تبدیل شود. بازخوانی علمی این تجربه، برای ارتقای حکمرانی، تقویت عقلانیت سیاسی و پیشگیری از بحران‌های مشابه در آینده ضرورتی انکارناپذیر است.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار