کد خبر: ۲۶۷۳۰۹
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۲

وقتی امنیت می‌ریزد و رسانه پنهان می‌کند

وقتی امنیت می‌ریزد و رسانه پنهان می‌کند

به گزارش     شهدای ایران،تحولات اخیر در عرصه نبرد سایبری و اطلاعاتی، بار دیگر نشان داد که معادلات قدرت در غرب آسیا دیگر صرفاً بر پایه تسلیحات سخت، سامانه‌های پدافندی یا حمایت‌های سیاسی غرب تعریف نمی‌شود. میدان اصلی، امروز «میدان ادراک، اطلاعات، نفوذ و اشراف» است؛ میدانی که در آن، آنچه فرو می‌ریزد نه فقط سامانه‌ها، بلکه اسطوره‌ها است. اقدام اخیر گروه هکری حنظله( تخلیه تلفن نفتالی بنت نخست وزیراین رژیم آدمکش) اجرایی آن، حامل یک پیام راهبردی روشن بود: افسانه امنیت مطلق رژیم صهیونیستی به پایان رسیده است.


رژیمی که دهه‌ها خود را به‌عنوان قطب امنیت سایبری جهان معرفی می‌کرد و با اتکا به موساد، یگان ۸۲۰۰ و شبکه رسانه‌ای همسو، دیگران را مرعوب می‌ساخت، اکنون در برابر نفوذ به ساده‌ترین لایه‌های امنیت شخصی مقاماتش ناتوان ظاهر شده است. این رخداد، یک حادثه فنی ساده نیست؛ بلکه نشانه‌ای از فرسایش ساختاری در دستگاه امنیتی–اطلاعاتی اسرائیل است. وقتی تلفن شخصی یک نخست‌وزیر سابق به‌راحتی مورد نفوذ قرار می‌گیرد، این پرسش به‌صورت طبیعی مطرح می‌شود: وضعیت سامانه‌های حساس‌تر چگونه است؟
در نقطه مقابل، این تحولات بر برتری کیفی و راهبردی جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران مهر تأیید می‌زند. جامعه اطلاعاتی ایران، طی سال‌های اخیر، با عبور از مدل‌های کلاسیک و واکنشی، به یک ساختار ترکیبی، شبکه‌محور، پیش‌دستانه و چندلایه تبدیل شده است؛ ساختاری که در آن، اطلاعات، عملیات روانی، اشراف سایبری، جنگ شناختی و قدرت بازدارندگی نظامی، به‌صورت هم‌افزا عمل می‌کنند. این همان مزیتی است که دشمن از درک کامل آن عاجز مانده است.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ـ اعم از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش، سازمان‌های اطلاعاتی و ساختارهای پشتیبان ـ امروز نه‌تنها در میدان سخت، بلکه در عرصه نبرد نامتقارن، سایبری و ادراکی دست بالا را دارند. این برتری، محصول یک رویکرد راهبردی مبتنی بر صبر، انباشت قدرت، یادگیری مستمر و شناخت عمیق از الگوی رفتاری دشمن است. برخلاف رژیم صهیونیستی که به عملیات‌های پر سر و صدا و نمایشی وابسته است، ایران بر عملیات خاموش، دقیق و عمیق تکیه دارد.

هشدار اصلی این تحولات، متوجه موساد است؛ سازمانی که سال‌ها با عملیات‌های تبلیغاتی و بزرگ‌نمایی رسانه‌ای، خود را شکست‌ناپذیر جلوه می‌داد. نفوذپذیری اخیر نشان می‌دهد موساد نه‌تنها از درون دچار فرسایش شده، بلکه دچار خطای شناختی مزمن در ارزیابی توان طرف مقابل است. این خطا، همان چیزی است که پیش‌تر در محاسبات امنیتی، نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی نیز مشاهده شده و هزینه‌های سنگینی بر آن‌ها تحمیل کرده است.
همزمان، دستگاه نظامی اسرائیل باید بداند که میدان نبرد آینده، لزوماً از آسمان یا مرزهای فیزیکی آغاز نمی‌شود. اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به تحرکات نظامی، فرماندهی، لجستیک و حتی لایه‌های پنهان تصمیم‌سازی دشمن، به سطحی رسیده که هرگونه خطای محاسباتی می‌تواند پیامدهای غیرقابل جبران داشته باشد. امروز، فاصله اطلاعاتی ایران با رژیم صهیونیستی نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه در بسیاری از حوزه‌ها به نفع ایران تغییر کرده است.
در این میان، رسانه‌های حامی رژیم صهیونیستی ـ از جمله شبکه‌هایی که با نقاب حرفه‌ای‌گری، اما با ماهیت عملیات روانی ( ماننداینترنشنال) فعالیت می‌کنند ـ نیز باید این واقعیت را درک کنند که آن‌ها بخشی از میدان نبرد محسوب می‌شوند، نه ناظران بی‌طرف. رفتار دوگانه، سانسور جنایات، و همدلی گزینشی با قربانیان، به‌دقت رصد می‌شود و در محاسبات راهبردی لحاظ خواهد شد. عصر مصونیت رسانه‌ای به پایان رسیده است.
پیام راهبردی ایران روشن است:
ما نزدیک‌تر از آن هستیم که تصور می‌کنید، آگاه‌تر از آن هستیم که نشان می‌دهیم، و مسلط‌تر از آن هستیم که تبلیغ می‌کنیم.
این نزدیکی، نه لزوماً جغرافیایی، بلکه اطلاعاتی، شناختی و اشرافی است. هر اقدام، هر پیام، هر عملیات و هر روایت، در یک شبکه پیچیده تحلیل و ارزیابی می‌شود.
در نهایت، آنچه امروز در حال رخ دادن است، نشانه ورود به مرحله جدیدی از موازنه قدرت در منطقه است؛ مرحله‌ای که در آن، برتری با بازیگری است که بتواند همزمان ذهن، سامانه و تصمیم دشمن را هدف قرار دهد. در این میدان، جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که نه‌تنها بازیگر فعال، بلکه معمار صحنه است.
این یک تهدید نیست؛یک هشدار راهبردی است.

*نویسنده:دکتر سعید شهرابی فراهانی

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار