محرابِ شهادت؛ شهیده منصوره حاجیسالم
از سر سجادهای که به محراب شهادت رسید، به آسمان پرکشیدند. عاشقانه کنار یکدیگر بودند، آنقدر که بدون هم دوام نیاوردند و وقتی جنگ آمد هردو را باهم برد.

به گزارش شهدای ایران، هوا هنوز تاریک بود و تنها صدای اذان صبح در کوچه میپیچید.
«سید ایثار و منصوره» کنار هم، روی همان سجاده همیشگی در اتاقی نشسته بودند و به نماز و مناجات مشغول. موشک به خانهشان اصابت میکند و نصفخانه نابود میشود.
موج انفجار منصوره را به بیرون پرت میکند ولی دستش را به چیزی بند میکند تا نیفتد؛ بعد چند لحظه دست منصوره طاقت نمیآورد و به پایین میافتد.
سید محمدمیثاق (۱۰ ساله) و بهارسادات (۶ساله) شاهد این اتفاق بودند و کسی فکر نمیکرد چنین شبی، چنین صبحی داشته باشد؛ آنها ماندند و نیمه دیگر خانه. در لحظه انفجار «شهیده منصوره حاجیسالم» مادر ۳۸ ساله خانواده به همراه همسرش در سحرگاه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، در شهرک شهید چمران، جایی که زندگی با همه سادگیاش جریان داشت، از سر سجادهای که به محراب شهادت رسید، به آسمان پرکشیدند.
عاشقانه کنار یکدیگر بودند، آنقدر که بدون هم دوام نیاوردند و وقتی جنگ آمد هردو را باهم برد.
مزارشان در قطعه ۴۲ بهشتزهرا (س) محل تسلای دلداغدار فرزندان بیپناه و معصوم این خانواده است.
«سید ایثار و منصوره» کنار هم، روی همان سجاده همیشگی در اتاقی نشسته بودند و به نماز و مناجات مشغول. موشک به خانهشان اصابت میکند و نصفخانه نابود میشود.
موج انفجار منصوره را به بیرون پرت میکند ولی دستش را به چیزی بند میکند تا نیفتد؛ بعد چند لحظه دست منصوره طاقت نمیآورد و به پایین میافتد.
سید محمدمیثاق (۱۰ ساله) و بهارسادات (۶ساله) شاهد این اتفاق بودند و کسی فکر نمیکرد چنین شبی، چنین صبحی داشته باشد؛ آنها ماندند و نیمه دیگر خانه. در لحظه انفجار «شهیده منصوره حاجیسالم» مادر ۳۸ ساله خانواده به همراه همسرش در سحرگاه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، در شهرک شهید چمران، جایی که زندگی با همه سادگیاش جریان داشت، از سر سجادهای که به محراب شهادت رسید، به آسمان پرکشیدند.
عاشقانه کنار یکدیگر بودند، آنقدر که بدون هم دوام نیاوردند و وقتی جنگ آمد هردو را باهم برد.
مزارشان در قطعه ۴۲ بهشتزهرا (س) محل تسلای دلداغدار فرزندان بیپناه و معصوم این خانواده است.
فرزند ایران؛ تکنگاریهایی از زندگی شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونی.
فخری حاجی




