ماراتن ولنگاری بین مسئولین!/ پنج واقعیت تلخ دربارۀ ماراتن کیش+فیلم
شهدای ایران:سرویس فرهنگی/مهدی سلیمانی /دوی ماراتن کیش در ظاهر یک برنامه ورزشی ساده است. جمعی میدوند، عکسهایی پررنگ منتشر میشود و رسانههای رسمی آن را نشانهای از نشاط اجتماعی معرفی میکنند. اما پشت این ظاهر شاد یک جریان نگرانکننده فرهنگی در حال تثبیت است. جریانی که نهتنها با سنتهای اصیل ایرانی و اسلامی در تقابل است بلکه نشانههایی آشکار از ولنگاری فرهنگی و تحمیل فرهنگ غربی به جامعه، ترک فعل نهادهای نظارتی، ناکارآمدی قانون حجاب و بیاثر بودن برخوردهای قضایی با عوامل سازمانیافته را نیز با خود حمل میکند.
نخستین مسئله، تقابل آشکار این رویداد با سنتهای ایرانی و اسلامی است. ماراتن کیش نه بر اساس فرهنگ بومی جنوب ایران طراحی شده، نه نشانی از آیینها، پوشش و زیباشناسی ایرانی در آن دیده میشود. در واقع، چیزی که برگزار میشود نسخهای سطحی و ترجمهای از رویدادهای ساحلی غربی است. یک فضای بیریشه که بهجای تقویت هویت ایرانی در حال پیادهسازی سبک زندگی وارداتی است. حذف تدریجی نشانههای فرهنگی و جایگزینی آنها با الگوهایی که طبیعتاً با روح اجتماعی و تاریخی این سرزمین بیگانهاند.
این وضعیت، دقیقاً در امتداد همان «ولنگاری فرهنگی» است که رهبر انقلاب در سالهای مختلف دربارهاش هشدار دادهاند. ولنگاریای که محصول دو عامل است. از یک سو جریانهای سازمانیافتهای که در پوششِ سرگرمی و ورزش، سبک زندگی غربی را ترویج میکنند و از سوی دیگر، فقدان قاطعیت و انسجام در نهادهای مسئول. ماراتن کیش امروز یکی از نمودهای روشن این ولنگاری است. فضایی که در آن خطوط فرهنگی مخدوش شده و مرزها عملاً کنار گذاشته شدهاند.
سومین مسئله، ترک فعل و بیعملی دستگاههای نظارتی است. هیچ رویداد عمومی، آن هم در این مقیاس، بدون لایههای متعدد نظارت و مجوز برگزار نمیشود. بنابراین سؤال اصلی این است. دقیقاً کدام نهاد باید مانع این سطح از آشفتگی فرهنگی میشد و نشده است؟ کدام بخش وظیفه داشت چارچوبهای فرهنگی را اعمال کند و عملاً کناره گرفته است؟ ترک فعل در اینجا فقط یک خطای اداری نیست. یک خلأ واقعی است که میدان را برای جریانهای هویتزدا باز گذاشته است.
چهارم، این رویداد بار دیگر ناکارآمدی قانون فعلی حجاب را که قبلا هم رئیس قوه قضائیه در جلساتی به آن اشاره کرده بود عیان کرد. قانونی که توان ندارد و در عمل فلج شده. قانونی که توقع دارد رفتار عمومی را سامان دهد اما نه ضمانت اجرا دارد، نه سازوکار فرهنگی مؤثر، نه نظارت مستمر. ماراتن کیش نشان داد که این قانون بیش از آنکه ابزار تنظیم اجتماعی باشد تبدیل به متنی ناکارآمد و بیاثر شده است؛ چیزی که حضورش هست اما کارکردش نیست.
و نهایتاً، بازدارنده نبودن اقدامات قوه قضائیه در برخورد با عوامل سازمانیافته این حوزه است. بارها بر ضرورت برخورد قاطع با شبکههایی که ترویج بیبندوباری را برنامهریزی میکنند تأکید شده است، اما آنچه در میدان عمل دیده میشود چیزی جز هشدارهای مقطعی و احکام بدون اثرگذاری نیست. نتیجه این رویکرد این شده که فعالان سازمانیافته جشنوارههای هنجارشکن، عملاً احساس تهدید نمیکنند و با خیالی آسودهتر از قبل برنامههایشان را اجرا میکنند.
با این شرح ماراتن کیش تنها یک رویداد ورزشی نیست؛ یک آینه است. آینهای که نشان میدهد سیاست فرهنگی کشور از مرحله هشدار گذشته و اکنون در نقطه فرسایش جدی قرار دارد و اگر امروز اقدام نکنیم فردا دیرتر است!/رجانیوز



