خیانت هویت و رانت اقتصادی؛

جولان کدخداپرستان در لباس خدمت/ از نفی غیرت آریایی تا غارت سفره با توجیه «تدبیر غرب‌گرا»

تنها با اجرای پاکسازی ساختاری و قاطعیت در برابر نفوذی‌هاست که می‌توان اطمینان داشت که روح تمدنی ایرانی و اصالت اسلامی، از دام خائنین نجات یافته و آینده‌ای مقتدرانه رقم خواهد خورد. این دو راهی – تسلیم در برابر کدخداپرستان یا بازگشت به هویت اصیل – سرنوشت تاریخی ملت ما را در این مقطع حساس تعیین خواهد کرد. پایان دادن به جولان کدخداپرستان، شرط لازم برای استقلال اقتصادی و حفظ هویت ملی است.

شهدای ایران :سرویس سیاسی/محمد زارع شمس آبادی/این سرمقاله به نقد جریان نفوذی داخلی می‌پردازد که با دوگانه‌سازی هویتی، ریشه‌های تمدنی (غیرت آریایی) و دینی (اصالت اسلامی) ایران را هدف قرار داده‌اند. این متن بر مصداق «شیعه انگلیسی» در میان مدیران غرب‌گرا تمرکز کرده و فساد اقتصادی آن‌ها را در راستای اهداف استعماری غرب تحلیل می‌کند. سیره عملی رهبری به عنوان معیار نهایی سنجش مدیر جهادی معرفی شده و راهکارهایی قاطع برای پاکسازی ساختاری ارائه می‌گردد. این پدیده، نه یک اشتباه مدیریتی، بلکه یک طراحی هدفمند برای سلب هویت و تخلیه اقتصادی ملت ایران است که نیازمند پاسخی قاطع و بدون مماشات است.

جولان کدخداپرستان در لباس خدمت/ از نفی غیرت آریایی تا غارت سفره با توجیه «تدبیر غرب‌گرا»




 بخش اول: تشریح بحران هویتی و نفوذ فرهنگی

•  نفوذ فرهنگی در پوشش روشنفکری
جریان غرب‌گرا در کشور، نه وارثان حقیقی کوروش کبیر است و نه مریدان راستین پیامبر اکرم (ص) و مولا علی (ع)؛ اینان تجلی نوین «شیعه انگلیسی» در لباس روشنفکری هستند که وظیفه اصلی‌شان، انهدام انسجام ملی از طریق تخریب دوگانگی هویتی ایرانی-اسلامی است. این نفوذ، لایه‌ای نازک اما بسیار فعال از مدیران و تئوریسین‌هایی هستند که با تأکید بر نقص‌های ساختگی و بزرگ‌نمایی مشکلات داخلی، افکار عمومی را به این نتیجه می‌رسانند که تنها راه نجات، انطباق کامل با استانداردهای غربی است. این جریان، با تکیه بر ابزارهای رسانه‌ای و نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری، دو محور حیاتی هویت ملی ما را هدف قرار داده است: میراث تمدنی پیش از اسلام و مبانی فکری و عملی اسلام ناب محمدی.

   * مصادیق فرهنگی و تمدنی: تضعیف دو رکن اساسی هویت

۱.  نفی غیرت تمدنی آریایی: مصرف‌گرایی به جای مقاومت تاریخی
غیرت تاریخی ایرانیان، همان نیرویی است که در برابر اسکندر مقاومت کرد و در برابر موج‌های سهمگین فاتحان ایستادگی نمود. این جریان، با ترویج پوچ‌گرایی، تأکید بیش از حد بر مظاهر مصرفی و تعریف «پیشرفت» صرفاً بر مبنای شاخص‌های مادی غربی، در حقیقت این غیرت تاریخی را تضعیف می‌کند.

•  مثال:  مفهوم والای «آزادی» که در کتیبه‌های پارسی باستان از یک جایگاه رفیع برخوردار بود و ریشه در کرامت انسانی داشت، اکنون با «آزادی‌های کاذب لیبرالی» جایگزین شده است. این جایگزینی، آزادی را از یک ارزش متعالی به ابزاری برای تسلیم شدن در برابر هژمونی فرهنگی غرب تقلیل می‌دهد. غیرت آریایی، به جای آنکه سرمایه مقاومت باشد، تبدیل به سوژه‌ای برای تمسخر در محافل روشنفکریِ متأثر از غرب می‌شود. این تضعیف غیرت، زیربنای پذیرش وابستگی اقتصادی را فراهم می‌آورد.

۲. انحراف از اصالت دینی: تجمل‌گرایی در برابر سادگی زهد
اصالت دینی ما، مبتنی بر سادگی، زهد، عدالت‌محوری و مبارزه با اشرافی‌گری است، اصولی که در سیره پیامبر اکرم (ص) و مولا علی (ع) به وضوح تبیین شده است. اما مدیران غرب‌گرا و کدخداپرست، با تجمل‌گرایی لجام‌گسیخته و فاصله گرفتن از طبقات محروم، عملاً این پایه اساسی دینداری را هدف قرار داده‌اند.

•  مثال:  مدیران رانتی و تجمل‌گرا را می‌توان مصداق «قُرفُصاء نبوی» دانست؛ کسانی که در ظاهر تظاهر به خدمت می‌کنند اما در باطن، ثروت‌های افسانه‌ای را انباشته و الگوی عملی آن‌ها کاملاً در تضاد با ساده‌زیستی پیامبر است. مقایسه مدیریت کدخداپرست، که بر اساس سوداگری و واسطه‌گری بنا شده، با اصل توحید که نفی هر گونه پرستش غیر از خداست، نشان می‌دهد که اینان از نظر تئوریک نیز در تقابل مستقیم با مبانی اعتقادی ما قرار دارند. این دوگانگی هویتی، زمینه را برای توجیه فساد اقتصادی فراهم می‌آورد.

 بخش دوم: تحلیل اقتصادی و سیاسی – رانت‌خواری به مثابه استعمار نوین

رانت‌خواری و فساد اقتصادی که از دل این تفکر غرب‌گرا و کدخداپرست برمی‌خیزد، صرفاً سوءاستفاده مالی نیست؛ بلکه استراتژی اصلی برای به زانو درآوردن ملت است. گرانی، کاهش قدرت خرید و توزیع ناعادلانه منابع، نتیجه مستقیم سیاست‌هایی است که هدف آن، قرار دادن مردم در برابر نظام به بهانه ناتوانی در مدیریت اقتصاد ملی است.


مصادیق اجرایی و خیانت‌آمیز: زمینه‌سازی برای وابستگی

۱. خیانت در برجام: ابزار وابستگی اقتصادی
توافقاتی مانند برجام، نه یک دستاورد سیاسی، بلکه یک سند وابستگی اقتصادی بود که با بهانه لغو تحریم‌ها، عملاً مسیر کشور را برای استعمار اقتصادی غرب باز کرد. تمرکز بر رفع محدودیت‌های بانکی و فروش نفت به قیمت‌های پایین‌تر، بدون دستیابی به فناوری‌های راهبردی یا تضمین پایداری روابط، نشان‌دهنده عمق نگاه کوتاه‌مدت و غرب‌محور این مدیران است.

•  تحلیل تاریخی:  این عمل، در آینه تاریخ، یادآور واگذاری امتیازات بزرگ به قدرت‌های خارجی در دوران قاجار است که هر بار با توجیه «تأمین صلح و آرامش»، منافع ملی قربانی شد. در مورد برجام، قربانی کردن تولید داخلی و وابستگی به گشایش‌های خارجی، همان مسیر تاریخی شکست خورده است.

۲. مدیریت کدخداپرست در برابر تدبیر رهبری: عِمارت کدخدا بر سر سفره مردم
تفکر غرب‌گرا، پیوسته در تضاد با محور اقتصاد مقاومتی و نگاه به توان درونی قرار دارد. در حالی که رهبری همواره بر ظرفیت‌های عظیم داخلی و مقابله با وابستگی تأکید داشته‌اند، مدیران همسو با این جریان، تمام تمرکز خود را بر جذب سرمایه و فناوری از غرب می‌گذارند که عملاً منجر به خلق رانت‌های جدید می‌شود.

•  مثال ملی:  تمرکز بر پروژه‌های لوکس، واردات کالاهای غیرضروری یا طرح‌های زیربنایی که صرفاً منافع کوتاه‌مدت عده‌ای خاص را تأمین می‌کند، در حالی که سفره مردم خالی است، مصداق « عِمارت کدخدا » است. این مدیران به جای تکیه بر فرمول‌های خودکفایی، با توجیه «تدبیر غرب‌گرا»، سیستم اداری و اقتصادی را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که هرگونه موفقیت، وابسته به تأیید یا تعامل با غرب باشد. این وابستگی، تبدیل به بزرگترین اهرم فشار سیاسی علیه کشور می‌شود.

 تحلیل رابطه اقتصاد و هویت:
وقتی اقتصاد از ریشه ملی و اسلامی خود جدا شود، نتیجه، ایجاد یک طبقه جدید است که هویت خود را در پیروی از سلیقه‌های غربی تعریف می‌کند. این طبقه، برای توجیه ثروت خود، مجبور به نفی هویت اصیل ملی و دینی می‌شود.

 بخش سوم: راهکار جامع – شلاق عدالت بدون مماشات
تنها راه برون‌رفت از این بن‌بست عمیق هویتی و اقتصادی، پاکسازی قاطعانه و بدون تعارف ساختارها و مدیرانی است که در دام نفوذ گرفتار شده‌اند یا خود طراح این نفوذ بوده‌اند. مماشات در برابر این خیانت‌های چندوجهی، خیانت به نسل‌های آینده است.

۱.  راهکار ساختاری (تیر قاطع): برخورد با حلقه‌های رانت
پاکسازی باید در سطوح تصمیم‌گیری و اجرایی آغاز شود.
•  مقابله با رانت:  شناسایی و برخورد قانونی با ساختارهایی که به نفع عده‌ای خاص، انحصاری شده‌اند. این امر باید شامل برخورد با مدیرانی باشد که در دوره‌های مختلف، این رانت‌ها را ایجاد و تسهیل کرده‌اند. اگر سیستم رانت‌خیز باقی بماند، هر چند مدیری عوض شود، جریان نفوذ مجدداً رشد خواهد کرد.

* ضرورت شفاف‌سازی:  تمام قراردادهای بزرگ، به‌ویژه در حوزه‌های انرژی، واردات و پروژه‌های زیرساختی، باید تحت نظارت دقیق نهادهای نظارتی انقلابی و مستقل قرار گیرند تا مشخص شود چه کسانی از این تصمیمات ذی‌نفع بوده‌اند.

•  تأکید بر الگوی رهبری:  مدیران باید نه تنها از نظر ظاهری، بلکه در تصمیم‌گیری، پایبند به سادگی، شفافیت و تمرکز بر توان داخلی باشند. معیار سنجش مدیر جهادی، عملکرد اقتصادی او در راستای کاهش وابستگی و افزایش تاب‌آوری ملی است، همانند سیره عملی امام خامنه‌ای (مدظله) که خود بهترین معیار سنجش یک مدیر انقلابی است.

۲.  راهکار دینی (تأسی به عدالت علوی): اجرای قاطعیت در برابر خیانت
اجرای عدالت بدون مماشات، همانگونه که امیرالمؤمنین (ع) درباره والیان خود سختگیر بود، حیاتی است. خیانت در حوزه هویت ملی و غارت سفره مردم، در ترازوی اسلام، گناهی کبیره است که مستحق اشد مجازات است.

•  اصل عدم مصونیت:  هیچ مقام و منصبی نباید مانع اجرای حق و عدالت در مورد خیانتکاران باشد. اگر برخورد با مدیران ارشد، به بهانه «حفظ ثبات»، به تأخیر بیفتد، ثبات دروغین برقرار شده، پایه‌های اصلی نظام را می‌خورد.

 بخش چهارم: آینده‌نگری – استعمار تدریجی یا رهایی کامل
مماشات با این جریان، به معنای پذیرش استعمار تدریجی کشور است. استعماری که تفاوتش با استعمار کلاسیک در این است که نه با تانک، بلکه با قلم، وعده‌های اقتصادی دروغین و نفوذ در سیستم فکری و مدیریتی در حال وقوع است.
پیش‌بینی نهایی و هشدار به نهادهای نظارتی
اگر امروز، قوای ناظر، دستگاه‌های قضایی و نهادهای امنیتی قاطعیت لازم را به خرج ندهند و اجازه دهند بوی این مفسدان تا رأس هرم مدیریتی منتشر شود، فردا دیر خواهد بود. پاکسازی باید سریع، جامع و غیرقابل بازگشت باشد.


** نتیجه‌گیری قطعی:
تنها با اجرای پاکسازی ساختاری و قاطعیت در برابر نفوذی‌هاست که می‌توان اطمینان داشت که روح تمدنی ایرانی و اصالت اسلامی، از دام خائنین نجات یافته و آینده‌ای مقتدرانه رقم خواهد خورد. این دو راهی – تسلیم در برابر کدخداپرستان یا بازگشت به هویت اصیل – سرنوشت تاریخی ملت ما را در این مقطع حساس تعیین خواهد کرد. پایان دادن به جولان کدخداپرستان، شرط لازم برای استقلال اقتصادی و حفظ هویت ملی است.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار