برجام مُرده؛ آغاز فصلِ بازسازیِ اقتدار

شهدای ایران:برجام، آن پیمانِ بزرگِ امید و هراس، اکنون به مثابهٔ ورقی تاریخخورده بازگشته است؛ نمادی از وعدههایی که اجرایی نشد و تکیهگاهی که در لحظهی آزمون شکست خورد. اما تراژدی زمانی به فاجعه بدل میشود که بهجای بازسازی، کشور دست به واکنشهای شتابزده بزند.
واقعیتی که باید دیدبازگشتِ محتملِ تحریمها و پایانِ فصلِ «تعلیقِ موقت»، حاکمیت را در برابر مجموعهای از تهدیدها قرار میدهد: اقتصادی، حقوقی، سیاسی و روانی. هر کدام از این تهدیدها اگر بهدرستی مدیریت نشوند، خودبهخود مولد بیثباتیِ داخلی و کاهشِ مشروعیت بینالمللی خواهد شد. نخستین گام، پذیرشِ واقعیتِ موجود و اقرار به نقاط ضعفِ فرایندی است — نه برای خودخوری، که برای اصلاح راهبردها.
شبکهای که از بازگشت تحریمها سود میجست، تاکتیکِ اصلیاش تولید روایتِ شکست، یأس و بیاعتمادی بود. پاسخِ هوشمند: مدیریت روایتِ ملی. اطلاعات شفاف، انتشارِ برنامههای عملیاتیِ دولت برای محافظت از اقشار آسیبپذیر، و ارائهٔ جدول زمانیِ ملموس برای اقدامات اقتصادی میتواند جای خالی امید را پر کند. روایتِ جایگزین باید هم عقلانی باشد و هم احساسی — نشان دهد که دولت نه در حالت انفعال، که در حالت برنامهریزیِ فعال است.
خروجِ عجولانه از معاهدات یا قطعِ همکاریهای بینالمللی ممکن است هزینههای حقوقی و دیپلماتیک سنگینی به همراه آورد. بهجای تقابلِ مطلق، دیپلماسیِ فعال و چندوجهی پیشنهاد میشود:
استفاده از مکانیزمهای حقوقی برای دفاع از موضع ایران؛
تقویت همکاریهای منطقهای با هدف کاهش هزینههای انزوای سیاسی؛
گسترش روابط تجاری با شرکای غیرغربی و یافتن مسیرهای جایگزینِ تأمین فناوری و سرمایه.
بازدارندگیی امروز در سایهٔ اقتصاد مقاوم شکل میگیرد: تنوع واردات و صادرات، تقویت تولید داخلی، حفاظت از سرمایههای کلیدی و پشتیبانی از تحقیق و توسعه. بستههای پشتیبانیِ هدفمند برای بنگاههای حیاتی و خانوارهای کمدرآمد، برنامهٔ تدارکِ ذخایر استراتژیک و سیاستهای پولی و ارزی کنترلشده از رئوس کارند.
اگر مدارکی دربارهٔ نفوذ یا سوءاستفاده وجود دارد، مسیرِ درست از کانالِ قضایی، شفاف و مطابق قانون میگذرد: تحقیقِ مستقل، محاکمهٔ عادلانه و حکمی که مشروعیتِ داخلی و بینالمللی را حفظ کند. تطهیرِ فضای سیاسی با انتقامجوییِ غیرقانونی، هم مشروعیت را مخدوش میکند و هم فرصت بهرهبرداری دشمن را فراهم میسازد.
بازدارندگی مؤثر ترکیبی است از قدرتِ دفاعیِ متناسب، ظرفیتِ فناوری، تابآوریِ سایبری و عمقِ اقتصادی. سیاستگذاران باید برنامهای دهساله برای توسعهٔ ظرفیتهای بومی طراحی کنند که هم قابلیت پاسخ و هم هزینهسازی برای هر متعرضی را بالا ببرد — بدون آنکه وارد عملیاتِ تحریکآمیز شوند.
ایران خواهان تنشزدایی و گفتوگوست، اما از حقوق خود دفاع خواهد کرد؛ بسترِ دیالوگ هنوز باز است.
به افکار عمومی داخلی: تلاش برای کاهش فشارها آغاز شده؛ شفافیت، برنامه و حمایتِ از آسیبپذیران اولویت دارد.
به نخبگان و دستگاههای امنیتی: هماهنگی و پرهیز از اقداماتی که مشروعیت را تضعیف کند، شرطِ عبور از این بحران است.
1ملتی که تاریخش را به ورقهای پاره نمیبازد، راهِ بازسازی را میداند: نه با فریادِ کور و نه با خشمِ بیهدف، بلکه با قدرتِ محاسبهگر، هنرِ روایتسازی و اتکا به قانون. اکنون زمانِ ساختنِ اقتداری جدید است — اقتداری که از مشروعیتِ حقوقی، مقاومتِ اقتصادی و توانِ دیپلماتیک تغذیه میشود. این همان تحرک قدرتمندنیروی ملی است که میتواند چراغِ امید را در شبِ بحرانی روشن نگه دارد.
*نویسنده:سعید شهرابی فراهانی