از رؤیای "گلابی" تا کابوس "اسنپبک"؛ شکست یک پروژه فریب!
شهدای ایران:سرویس سیاسی/هادی زارع طی مطلبی نوشت:
از رؤیای «گلابی» تا کابوس «اسنپبک»؛ شکست یک پروژه فریب
پس از سالها امیدبستن به سراب غرب، اکنون نقاب از چهره کریه "برجام" فرو افتاده است. فعالسازی مکانیسم "اسنپبک" (بازگشت تحریمها) توسط جبهه استکبار، نه تنها "آخرین تیر ایرانستیزان" است، بلکه گواهی آشکار بر خطای راهبردی، خوشباوری مفرط و یا حتی "خیانتی نابخشودنی" است که سالها عزت و استقلال ملی را نشانه گرفته است. این زنگ خطر، پژواک هشدارهای دلسوزان نظام و رهبری فرزانه انقلاب است که بارها بر "عدم اعتماد به آمریکا و غرب" تأکید ورزیدند؛ هشدارهایی که عامدانه یا جاهلانه نادیده گرفته شد و امروز هزینهاش را ملت ایران میپردازد. پروژه «برجام» که قرار بود «گلابی» شکوفایی اقتصادی به ارمغان آورد، امروز به صورت «بمب و موشک» سایه ای از تحریمها و یأس را بر سر ملت آوار کرده است.
پرده اول: اسنپبک؛ خفتبارترین نقص توافق یا طراحی عامدانه؟
مکانیسم «اسنپبک»، نه یک نقص جزئی، که یک فاجعه حقوقی و سیاسی است. چگونه ممکن است در یک مذاکره، طرف مقابل به صورت یکجانبه و بدون هیچ قید و شرطی، حق بازگرداندن تمام تحریمها را برای خود محفوظ بدارد، اما کشور ما از یک حق متقابل مشابه محروم باشد؟ این پرسش اساسی هر ذهن بیداری است. آیا این بند خفتبار، نتیجه خوشبینی سادهلوحانه بود یا طراحی حسابشده برای تسلیم کشور؟ فعال شدن این مکانیسم، پایان پروژه فریب "برجام" است که با وعده رفع تحریمها و گشایش اقتصادی آغاز شد، اما به "تعویق امید، ظرفیتسوزی و انفعال دستگاه دیپلماسی" منجر گشت. خروج آمریکا، نقض مکرر تعهدات و هدر رفت سرمایههای ملی، تنها بخشی از کارنامه سیاه این توافق است که مدعیان آن را "فتحالفتوح" مینامیدند.
پرده دوم: "غربگرایان داخلی" و معامله بر سر عزت ملی؛ از انکار تا فرار
در این میان، نقش "غربگرایان داخلی" و برخی مسئولان سابق، بیش از پیش روشن میشود. کسانی که با "نقاب دلسوزی" و وعدههای پوچ، دل به "رؤیاهای خوش باطل" بستند و هشدارهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب را نادیده گرفتند. ایشان بارها و با حکمت بیبدیل خود، بر عدم اعتماد به دشمن و لزوم اتکا به توان داخلی تأکید کردند، اما "قهرمانان پوشالی دیپلماسی"، خود را برتر از حکمت رهبری دانستند و کشور را در مسیر سازش و ذلت سوق دادند. آیا میتوان نادیده گرفت که "رهبری هیچ حرفی را بدون حکمت نمیزند و وعدههایشان صادق است"؟ این افراد، چه با "خوشخیالی"، "ناآگاهی" یا "اغراض پنهان"، مسیر این خسارت عظیم را هموار کردند. آنان "عزت ملی" و منافع بلندمدت کشور را به بهای هیچ معامله کردند و اکنون باید پاسخگوی این "خیانت نابخشودنی" باشند. برجام، نه برای رفاه مردم، بلکه خیانتی سازمانیافته از سوی کسانی بود که قصد "تحویل دادن کشور به دشمنان" را داشتند.
پرده سوم: مطالبه ملی؛ محاکمه خائنین و بازپسگیری حقوق ملت
اکنون که ابعاد این "خیانت" بیش از پیش عیان شده است، زمان اقدام قاطع فرا رسیده است. قوه قضائیه، به عنوان مدافع حقوق ملت، وظیفهای خطیر بر عهده دارد:
1- ورود جدی و فوری به پرونده "خائنین":باید هرگونه اهمال، سوءمدیریت یا اقدام عامدانه که منجر به خسارتهای برجام شده است، مورد بررسی دقیق قرار گیرد. باید "بانیان وضع موجود" شناسایی و محاکمه شوند تا جایی برای مخفی شدن نداشته باشند.
2- شفافسازی و روشنگری: نتایج تحقیقات باید به صورت شفاف و کامل به افکار عمومی ارائه شود تا ملت از ماهیت و عمق این خیانت آگاه شوند و "قهرمانان پوشالی" رسوا گردند.
3- بازپسگیری اموال ملت: کارشناسان حقوقی و قضایی باید تمامی خسارتهای وارده به کشور را برآورد کنند. هرگونه "مالاندوزی" و حیف و میل "سکه های طلا" و سرمایه ملی توسط این افراد، باید شناسایی و اموال غارتشده به بیتالمال بازگردانده شود. "حق سوخته این کشور" باید از بانیان وضع موجود گرفته شود.
نتیجهگیری: از تهدید تا فرصت؛ اتکا به توان داخلی و فرامین رهبری
برجام، نقطهای تاریک در تاریخ دیپلماسی کشور است، اما فرصتی برای بیداری و بازگشت به خویشتن. با اتکا به توصیههای راهگشای رهبر معظم انقلاب، قدرت درونی ملت، و استعداد جوانان متخصص، این "تهدید" (فعال شدن اسنپبک) میتواند به "فرصتی" بیبدیل برای پیشرفت تبدیل شود. ایران اسلامی، با وجود تمامی "بحرانهای ساختگی جبهه اصلاحات" و دسیسههای دشمنان، قادر است تحت فرامین رهبری و اتکا به توان داخلی، راه خود را به سوی عزت و استقلال کامل هموار سازد. اما پیششرط این تحول، "برخورد قاطع با عوامل داخلی و خارجی"، "وحدت ملی" و "مطالبهگری فعال" برای محاکمه کسانی است که "نقاب دلسوزی" زده و "منافع کشور را به دشمنان تحویل" میدادند. ا