
شهدای ایران:سرویس فرهنگی/ به نقل از خبرگزاری دانشجو،جایزه گرفتن جعفر پناهی قابل تصور بود، صحنه آنقدر برای چنین نمایشی آماده بود که به نظر میرسید بازاریابهای سیاسی نطقهای سخنرانی او در لحظه لحظه نشستهای خبری، اکتهای واکنش برانگیز و حتی لحظات دراماتیک با اشکهای روی صحنهاش را هم طراحی کرده بودند.
آنقدر آش پخته شده برای یک تقدیر سیاسی شور است که ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه هم یک پیام کوتاه را در شبکه اجتماعی ایکس خرج این هنرفروشی مضحک میکند.
آثار جعفر پناهی هیچ نسبتی با یک سینمای شریف در سالهای اخیر نداشته، او آنقدر نخ به جشنوارههای مختلف داد که تبدیل به پروژهای بزرگ در جشنواره کن ۲۰۲۵ شد که از در و دیوارش مشخص بود برای سینمای ایران نقشهای کشیده که باید امسال به نهایت خود برسد و شاید بعدش دیگر هیچ فرصتی این چنین پیدا نشود.
جعفر پناهی هم آنقدر دلال خوبی است که با زبان بازی، زمین و آسمان و حتی نیروهای امنیتی را در پروسه تولید فیلم سینمایی خود و برای نشان دادن یک شجاعت وسط میکشد تا پیچ و مهره این بیزینس خوب را مدیریت کند.
جعفر پناهی فاصله مشمئز کننده ای در آثار خود با ملت شریف ایران ایجاد میکند و نه در یک تجربه هنری بلکه در یک اثر لابراتواری تلاش میکند بدون درگیری خود با نمادهای مدنی و تمدنی بزرگ ایران و ملت مسلمان آنها را سخیف نشان دهد.
ذلت نهایی این فیلمسازی را در برگزاری سوگواری برای خودش و اطرافیانش در جریان جشنواره کن ۲۰۲۵ دیدیم.
او حالا هضم شده در صنعتی از سینمای غرب است که همدست با یک پروژه کاملا ضد ایرانی شده است و نه در پرده نقرهای سینما بلکه در صحنه بزرگ نمایشی که غرب سالهاست روی سینما و فرهنگ ایران سرمایه گذاری کرده خوش درخشید و دستمزد خوبی هم البته در جشنواره نخ نما شده سیاسی علیه شرق و ایران یعنی جشنواره کن در سال ۲۰۲۵ گرفت.
این جایزه هیچ کلاه از سر برداشتنی ندارد و شاید تنها نهیبی برای تصمیم سازان فرهنگی سینمای ایران باشد تا متوجه شوند چه دام بزرگی برای آن پهن شده است.