
فواد ایزدی، کارشناس مسائل سیاسی، در گفتگو با خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران درخصوص وضعیت منطقه و سرمایهگذاریهای کشورهای عربی همچون عربستان پرداخت و گفت: «این وضعیت یک فاجعه بزرگ برای منطقه است. ثروت خاورمیانه در حال خروج از منطقه و انتقال به آمریکاست. برای مثال، کشوری مثل عربستان با وجود کسری بودجه ۲۰ میلیارد دلاری، چرا باید ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه در آمریکا داشته باشد؟ این تصمیم هیچ توجیه منطقی ندارد. اگر قرار است سرمایهگذاری انجام شود، باید در کشور خود و در حد توان اقتصادی صورت گیرد، نه زمانی که اقتصاد داخلی با کمبود منابع مواجه است. آنچه امروز شاهد آن هستیم، نوعی باجگیری آشکار از سوی آمریکاست؛ ترامپ نهتنها ثروت کشورهای عربی را میبرد، بلکه رهبران آنها را تحقیر هم میکند. عملاً شرایطی را به وجود آوردهاند که گویی این کشورها برای خودشان نیستند.»
ایزدی در ادامه با اشاره به حضور نظامی آمریکا در منطقه گفت: «آمریکاییها با وجود داشتن نیرو و پایگاه در منطقه، تأثیرگذاری جدی خود را از دست دادهاند. بیش از یک سال و نه ماه است که در یمن اقدام به نسلکشی کردهاند، اما به نتیجهای نرسیدهاند. نمی توان منکر آن شد که آنها به محور مقاومت ضربه زدند، اما این محور ایستادگی کرده است. مقاومت یمن بهقدری مؤثر بوده که رئیسجمهور آمریکا یک میلیارد دلار هزینه بمباران کرد، اما در نهایت عقبنشینی کرد و گفت یمنیها مردم شجاعی هستند. آمریکاییها در منطقه فقط کشتار میکنند، اما این به معنای پیروزی نیست؛ بلکه نشاندهنده ماهیت واقعی آنهاست.»
ایزدی در خصوص روابط دولت آمریکا با اسرائیل تصریح کرد: «حمایت ایالات متحده از اسرائیل قطعی و بی قید و شرط است. ممکن است گاهی اختلافنظرهایی درون میان کابینه دولت ها مخصوصا دوران ترامپ، وجود داشته باشد که امری طبیعی است. حتی زمانی که دولت آمریکا انتقادی به نتانیاهو داشته، این انتقاد از سر حمایت از اسرائیل بوده است؛ به این معنا که معتقد بودند برخی اقدامات نتانیاهو ممکن است امنیت اسرائیل را به خطر بیندازد. بنابراین، اگر اختلافنظری هم وجود داشته، بسیار محدود و در جهت تقویت منافع اسرائیل بوده است ازاین جهت چیزی که مهم است حمایت تمامقد آمریکا از اسرائیلاست. و این حمایت ادامه داشته وادامه خواهد داشت.»
ایزدی در ادامه با اشاره به اظهارات رهبر معظم انقلاب درباره بیاعتنایی به ترامپ و تحلیل وضعیت فعلی مذاکرات مطرح کرد :« مسئله ی ما این نیست که توافق صورت میگیرد یا نه ؛بله اگر ما به طرف آمریکایی امتیاز زیادی بدهیم، توافق حاصل میشود ، اما سوال مهم این است که آیا این توافق به درد مردم ایران خواهد خورد؟ با توجه به تحریمها و اقدامات جریانهای ضد ایرانی طی ده سال گذشته، که قوانینی جدید نوشتهاند تا مطمئن شوند گشایش محدود بعد از برجام دیگر تکرار نشود، به نظر میرسد حتی اگر توافقی هم حاصل شود، گشایش تحریمی قابل توجهی رخ نخواهد داد
وی در ادامه با اشاره به تجربه برجام، گفت: «برخی نهادهای ایرانی مانند بانک مرکزی و شرکت ملی نفت که ده سال پیش به دلیل فعالیتهای هستهای تحت تحریم قرار گرفته بودند، پس از توافق برجام از این فهرست خارج شدند. اما در سالهای اخیر، همین نهادها دوباره تحریم شدهاند؛ نه به دلایل هستهای، بلکه تحت عناوینی مانند حمایت از تروریسم یا نقض حقوق بشر. بنابراین حتی اگر توافق هستهای جدیدی حاصل شود، این تحریمها به دلیل ماهیت متفاوتشان باقی خواهند ماند و گشایشی شبیه به آنچه پس از برجام تجربه شد، بعید به نظر میرسد.»
کارشناس مسائل سیاسی در پایان خاطر نشان کرد : «از طرفی، اگر ایران بخواهد بر حق غنیسازی خود پافشاری کند، تصویب توافق در کنگره آمریکا نیز با تردید مواجه خواهد شد؛ چرا که بعید است نمایندگان کنگره با چنین توافقی موافقت کنند. در مجموع، مذاکرات با پیچیدگیهای زیادی روبهروست و تاکنون نیز خواستههای حداکثری از جانب آمریکا مطرح شده است. باید منتظر ماند و دید روند مذاکرات و وضعیت تحریمها به کجا خواهد انجامید.»
کارشناس مسائل سیاسی درباره روند تصمیمگیری در آمریکا اظهار کرد: «در نهایت، هر توافقی باید به رای کنگره گذاشته شود و بعید است نمایندگان کنگره اجازه حفظ حق غنیسازی ایران را بدهند. موضوع بسیار پیچیده است و باید منتظر ماند روند مذاکرات و تحریمها چگونه پیش میرود.»