شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۹۷۸۶
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۰

به گزارش  شهدای ایران ،سعیدشهرابی فراهانی/ تحلیل گر مسایل سیاسی، بین الملل طی مطلبی نوشت:

دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ را می‌توان نقطه عطفی در بازتعریف سیاست‌های خارجی ایالات متحده، به‌ویژه در منطقه حساس و ژئوپلتیک خاورمیانه دانست. نگاهی که در آن، منطق سودمحور تجاری با محاسبات ژئواستراتژیک درآمیخت و رهیافتی پُرریسک اما پرزرق‌وبرق را رقم زد. این تحلیل، با رویکردی ترکیبی از ارزیابی‌های دیپلماتیک، اقتصادی و اجتماعی، به رمزگشایی از پیامدهای این سیاست‌ها می‌پردازد.

۱. راهبردهای اقتصادی-نظامی؛ بازسازی نفوذ از طریق دلار و جنگ‌افزار
در سایه رویکرد «معامله‌محور» ترامپ، واشینگتن کوشید تا با انعقاد قراردادهای کلان نظامی و اقتصادی با دولت‌های عربی، همزمان دو هدف را دنبال کند: هم پُر کردن خزانه آمریکا و هم تثبیت جایگاه راهبردی‌اش در این منطقه پرچالش.
با عربستان سعودی، توافق‌هایی بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم، ۱۴۲ میلیارد دلار خرید تسلیحات و ۱۴۵ توافق اقتصادی دیگر منعقد شد؛ حجمی که پیشتر در تاریخ مناسبات دو کشور بی‌سابقه بود.
در قبال قطر، قراردادهایی به ارزش ۱.۲ تریلیون دلار، سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دلاری در پایگاه‌های نظامی آمریکا و خرید ۲۱۰ فروند جت بوئینگ به ارزش ۹۶ میلیارد دلار تنظیم گردید.
امارات متحده عربی نیز تعهداتی معادل ۱ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری در دهه آینده و ۲۰۰ میلیارد دلار همکاری دیگر را اعلام نمود.
به‌طور تأمل‌برانگیز، ترامپ همچنین در موضوع سوریه، با لغو کامل تحریم‌ها و دعوت از شرکت‌های آمریکایی برای سرمایه‌گذاری در بخش انرژی، تلاش کرد معادلات سنتی تحریم را به سود اقتصاد آمریکا بازتعریف کند.

۲. زبان دیپلماتیک در خدمت بازنمایی سلطه؛ قدرت‌نمایی کلامی به‌جای گفت‌وگوی تمدنی
ترامپ، برخلاف سنت متعارف دیپلماسی آمریکایی که با لحن نرم و پیچیده عمل می‌کرد، زبانی تند، صریح و گاه تحقیرگرایانه را در پیش گرفت. او در بیانیه‌ها، توییت‌ها و حتی نشست‌های رسمی، با واژگان تهدیدآمیز، سعی در القای قدرت برتر ایالات متحده داشت؛ امری که اگرچه برای برخی رژیم‌های عربی حامل پیامی از «حمایت صریح» تلقی شد، اما برای افکار عمومی، تصویری تازه از «سلطه‌گری بی‌پرده» آمریکا ترسیم کرد.

۳. بازتاب منطقه‌ای؛ از توازن‌سازی تا تشدید حس استکبارستیزی
این حجم از مراودات اقتصادی-نظامی، نه‌تنها واکنش نیروهای مقاومت و جریان‌های مردمی را در پی داشت، بلکه زمینه‌ساز تعمیق شکاف میان دولت‌ها و ملت‌ها در بسیاری از کشورهای منطقه شد.
افزایش احساسات ضدآمریکایی، رشد روایت‌های مقاومت در رسانه‌ها و تقویت نگاه‌های بدبینانه نسبت به سیاست‌های واشینگتن، از جمله آثار این راهبرد بود. به‌عبارت دیگر، نفوذ ایالات متحده در سطح دولت‌ها افزایش یافت، اما مشروعیت آن در سطح اجتماعی به‌شدت آسیب دید.

۴. پیامدهای راهبردی؛ تثبیت هژمونی یا تسریع افول نرم؟
سیاست‌های دولت ترامپ هرچند در ظاهر با ارقام و قراردادهای هنگفت همراه بود، اما به لحاظ ژئوپلتیک، بیش از آن‌که موجب ثبات منطقه‌ای شود، به تعمیق تنش‌ها و تقویت ائتلاف‌های مستقل در جهان اسلام انجامید. بسیاری از بازیگران منطقه‌ای، از جمله ایران، ترکیه و حتی قطر، به دنبال بازآرایی سیاست خارجی خود و کاهش وابستگی به ایالات متحده رفتند. نتیجه، تشدید روند «آمریکازُدایی نرم» و گسترش بازیگران بدیل در فضای دیپلماتیک خاورمیانه بود.

۵. جمع‌بندی 
راهبرد ترامپ در خاورمیانه، اگرچه از منظر مالی برای آمریکا دستاوردهایی به همراه داشت، اما در بلندمدت به قیمت فرسایش جایگاه دیپلماتیک ایالات متحده و گسترش بی‌اعتمادی نسبت به نیت‌های واشینگتن تمام شد. این تجربه، هشداری جدی برای طراحان سیاست خارجی آمریکاست که بدون درک صحیح از دینامیک‌های اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی منطقه، نمی‌توان با پول و قدرت نظامی ثبات ساخت.

پیشنهاد نهایی: بازنگری در روش‌های دیپلماسی عمومی، توازن میان منافع کوتاه‌مدت اقتصادی با پیامدهای بلندمدت ژئوپلتیک، و درک حساسیت‌های هویتی مردم منطقه، پیش‌شرط هرگونه تعامل پایدار با جهان اسلام خواهد بود.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار