شهدای ایران shohadayeiran.com

کارگردان فیلم سینمایی پیشمرگ:
غفاری با بیان اینکه ساخت آثار دفاع مقدس بسیار دشوار است، گفت: من در ژانرهای مختلفی مانند اجتماعی، کمدی، جنگی و حتی خارج از ایران کار کرده‌ام. زمانی که هیچ تلاشی برای دیده شدن این فیلم‌ها در زمان اکران نمی‌شود، خستگی به تن آدم می‌ماند. امیدوارم مکانیزم تولید، اکران و عرضه فیلم‌های دفاع مقدس اصلاح شود، زیرا مردم حق دارند این قهرمانان را بشناسند و با زندگی آنها آشنا شوند.

شهدای ایران:سرویس فرهنگی/علی غفاری با بیان اینکه ساخت آثار دفاع مقدس بسیار دشوار است، گفت: من در ژانرهای مختلفی مانند اجتماعی، کمدی، جنگی و حتی خارج از ایران کار کرده‌ام. زمانی که هیچ تلاشی برای دیده شدن این فیلم‌ها در زمان اکران نمی‌شود، خستگی به تن آدم می‌ماند. امیدوارم مکانیزم :تولید، اکران و عرضه فیلم‌های دفاع مقدس اصلاح شود، زیرا مردم حق دارند این قهرمانان را بشناسند و با زندگی آنها آشنا شوند.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «پیشمرگ» به کارگردانی علی غفاری و به تصویرسازی برشی از زندگی شهید سعید قهاری سعید در دوران پس از جنگ می‌پردازد. «پیشمرگ» در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر عنوان برترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خود اختصاص داد و از ۸ اسفند در باکس نوروز و ماه رمضان اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کرده است.

روایت این فیلم به اتفاقات سال ۱۳۷۲ در کردستان اشاره دارد و برگرفته از یک داستان واقعی است. شهید سعید قهاری سعید در سال ۵۸ در ماجرای پاوه در کنار شهید چمران حضور داشت و بعدها نیز در کنار شهید احمد متوسلیان، احمد کاظمی و … در عملیات‌های مختلف حاضر شد. وی سپس تا فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا پیش رفت و در سال ۱۳۸۵ در حالی‌که حدود ۴ ماه از فرماندهی لشکر ۳ نیروی مخصوص حمزه سیدالشهدا می‌گذشت، به شهادت رسید.

مهدی نصرتی در این فیلم در نقش شهید سعید قهاری‌سعید حاضر شده است. الناز ملک، ساناز سعیدی و حسام منظور همراه با آرش آصفی، عبدالرضا نصاری، مهیار شاپوری، بهرام ابراهیمی، محمد اشکان فر دیگر بازیگران فیلم «پیشمرگ» هستند.

در ادامه بخش دوم گفتگوی مهر با کارگردان «پیشمرگ» را می‌خوانید:

*تیتراژ ابتدایی و پایانی فیلم با موسیقی محلی همراه است، اما به نظر می‌رسد که موسیقی به خوبی دراماتیزه نشده و از بستر فیلم بیرون می‌زند. تاکید خود شما بود که المان‌های محلی فیلم را با موسیقی به تصویر بکشید؟

علی غفاری: حال و هوای کردستان و رسم و رسوم مردم آن منطقه، بخش ضروری فیلم بود. ما چند فراز کلیدی در فیلم داشتیم که یکی از آنها سکانس ابتدایی و کارناوال عروسی در کامیون است و دیگری مراسم خاکسپاری که در آن گفتگوی کاک خلیل و سعید قهاری اتفاق می‌افتد. این ۲ فراز فرصتی بودند تا نمایی از فرهنگ و جغرافیای منطقه را به تصویر بکشیم. برخلاف تصور شما، بسیاری از مخاطبان این بخش‌ها را بسیار دوست داشتند. نکته جالب این است که ما این ۲ سکانس را در استان آذربایجان فیلمبرداری کردیم، نه کردستان اما تمام تیم عروسی و عزا از مریوان آماده بودند. با آقای بهزاد عبدی آهنگساز پروژه، موسیقی را اتود زدیم و به موسیقی نهایی رسیدیم. موسیقی را در استودیو ضبط کردیم و همان صدا را سر صحنه به صورت پلی‌بک پخش کردیم، به همین دلیل همه چیز در صحنه کاملا سینک و هماهنگ است. از همان ابتدا نیز برای تیتراژ چنین صحنه‌ای را در نظر گرفته بودیم که در اوج شادی، ناگهان فاجعه‌ای رقم بخورد. در بخش پایانی فیلم نیز خود شهید آواز می‌خواند. سعید قهاری اهل همدان بود و در ابتدای فیلم خود را تُرک همدان معرفی می‌کند. معمولاً این تصور وجود دارد که شهدا اهل آواز خواندن و خوشی با خانواده نیستند، به همین دلیل به نظرمان رسید که در این سکانس، همراهی شهید با خانواده‌اش را نشان دهیم. به نظر من این بخش بسیار راضی‌کننده بود و توانست حس خوبی را به مخاطب منتقل کند.

*صحنه‌ای در فیلم وجود دارد که شهید با بالگردی روی تریلی حرکت می‌کند. قطعاً ضبط چنین سکانس‌هایی بسیار سخت بوده است، اما در عین حال این صحنه از نظر اجرایی انتقاداتی به همراه داشت. برای فیلمبرداری این سکانس با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

شهرک سینمایی دفاع مقدس از نظر تجهیزات کاملا فرسوده شده است و تانک‌ها و خودروهای مناسب دیگر در آنجا وجود ندارد

علی غفاری: اجرای این صحنه در ایران بسیار دشوار بود. اینکه شما یک جاده در اختیار داشته باشید، یک تریلی با بالگرد را به حرکت دربیاورید و در عین حال تعقیب و گریز و انفجار هم داشته باشید، کار بسیار پیچیده‌ای است. حقیقتاً ما چنین لوکیشنی را پیدا نکردیم، زیرا اکثر جاده‌های ما شلوغ و پرتردد هستند حتی جاده‌های فرعی. مجبور بودیم به دنبال لوکیشنی برویم که کاملاً برای این صحنه آماده باشد. در کردستان یک منطقه حفاظت‌شده پیدا کردیم اما امکان فیلمبرداری در آنجا فراهم نشد. پس از آن به استان کرمانشاه رفتیم و یک لوکیشن کوهستانی بسیار بکر پیدا کردیم اما همه فعالیت‌ها در این لوکیشن‌ها به دلیل همزمانی با عملیات «وعده صادق ۲» دچار محدودیت بود. در نتیجه مجبور شدیم این سکانس را به صورت تکه‌تکه فیلمبرداری کنیم. وقتی فیلم «پیشمرگ» را تماشا می‌کنید، ممکن است تصور کنید که همه فیلم در کردستان فیلمبرداری شده است، اما ما در پنج استان مختلف کار کردیم.

حتی طراحی اولیه ما برای این صحنه، یک محیط کوهستانی بود که در آن تریلی از بین مهاجمان عبور و سپس داخل دره سقوط می‌کند. ابتدا این تصور ایجاد می‌شود که همه افراد کشته شده‌اند، اما ناگهان هلیکوپتر از داخل دره پرواز می‌کند. متأسفانه نتوانستیم این ایده را به طور کامل اجرا کنیم. به طور کلی، برای ایجاد پروداکشن در فیلم‌های دفاع مقدس با مشکلات زیادی مواجه هستیم. در فیلم «تک تیرانداز» اگر به یک جیپ نیاز داشتیم، مجبور بودیم آن را هل دهیم تا کار کند. در همین فیلم «پیشمرگ» نیز از امکانات شهرک سینمایی دفاع مقدس استفاده کردیم، اما از این تصمیم پشیمان شدیم. شهرک سینمایی دفاع مقدس از نظر تجهیزات کاملاً فرسوده شده است و تانک‌ها و خودروهای مناسب دیگر در آنجا وجود ندارد. جالب اینجاست که حتی از فیلم ما که تولید انجمن سینمای دفاع مقدس بود نیز هزینه دریافت کردند. مسلما این مشکلات به فیلم آسیب می‌زند و گاهی در اجرا دچار مشکل می‌شویم. با وجود همه این چالش‌ها، فکر می‌کنم «پیشمرگ» توانست هیجان و تعلیق کافی را به مخاطبان منتقل کند. من بسیار نگران بازخورد خانواده شهید بودم، اما خوشبختانه بازخورد آنها کاملاً مثبت بود و این اتفاق جای شکر بسیار دارد.

*معمولاً خانواده شهدا در فیلم‌های دفاع مقدس به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن تصویر می‌شوند، یعنی همسران شهدا در فیلم‌ها هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه این زنان بدون هیچ نقشی در حاشیه هستند. این اتفاق در فیلم شما هم وجود داشت. قصد نداشتید تصویر متفاوتی از همسر شهید ارائه کنید؟

علی غفاری: من این موضوع را قبول دارم که خانواده شهدا در فیلم‌ها مظلوم واقع شده‌اند. درباره فیلم «پیشمرگ»، باید این نکته را در نظر بگیریم که این فیلم یک اثر شخصیت‌محور و ماجرامحور است و وقتی شما به برهه‌ای از زندگی عملیاتی این فرد می‌پردازید، فرصت زیادی برای پرداختن به خانواده ندارید. با این وجود، ما سعی کردیم بخش خانوادگی این شخصیت را حتی در همان سکانس‌های محدود نشان دهیم. خانم رسولی همسر شهید قهاری سعید واقعاً یک شیرزن هستند و اتفاقات زیادی در زندگی ایشان رخ داده است که ما نمی‌توانستیم تمام آنها را در فیلم نشان دهیم. روزی برای من تعریف می کردند که «در کردستان به سعید گفتم که نان نداریم. او از خانه بیرون رفت که نان بخرد اما سه ماه بعد بازگشت! زیرا ماموریتی پیش آمده بود و هیچ راه ارتباطی هم وجود نداشت». این افراد زندگی را به دوش می‌کشیدند و همراه خانواده‌شان به شهرهای مختلف می‌رفتند. واقعا حق آنها است که به زندگی‌شان پرداخته شود. خانم رسولی کتابی به نام «همسفر آتش و برف» دارند که بسیار شیرین و خواندنی است. من همیشه می‌گفتم ای کاش می‌توانستیم فیلمی بر اساس این کتاب بسازیم. تمام سکانس‌های فیلم با حمایت و نظارت خانواده شهید شکل گرفت و از تجربیات و نگاه آنها استفاده کردیم. خوشحالم که از نتیجه کار راضی هستند.

*در پایان اگر صحبتی برای جمع‌بندی دارید، بفرمایید.

علی غفاری: ساخت این‌گونه آثار بسیار دشوار است. من در ژانرهای مختلفی مانند اجتماعی، کمدی، جنگی و حتی خارج از ایران کار کرده‌ام. زمانی که هیچ تلاشی برای دیده شدن این فیلم‌ها در زمان اکران نمی‌شود، خستگی به تن آدم می‌ماند. امیدوارم مکانیزم تولید، اکران و عرضه فیلم‌های دفاع مقدس اصلاح شود، زیرا مردم حق دارند این قهرمانان را بشناسند و با زندگی آنها آشنا شوند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار