شهدای ایران:سرویس سیاسی/ رؤیافروشی و فریب افکار عمومی از سوی برخی برخی مدعیان اصلاحطلبی که با چالش ناکارآمدی و بیکفایتی مدیریتی خود دست بهگریبان هستند، به مرز جنون رسیده است.
عناصر سیاسی و رسانهای این طیف در حالی که در دوران مدیریت شش هفت ماهه خود، قیمت ارز را از 59 هزار تومان رساندند و موجب جهش قیمت همه کالاها شدند، حالا از کاهش مختصر قیمت ارز به بهانه مذاکرات عمان ابراز ذوقزدگی میکنند و حال آن که قیمتهای جهشیافته به بهانه جهش نرخ ارز، پس از کاهشیشدن مصنوعی اخیر، کاهشی نشدهاند. هیجانسازی مصنوعی و رؤیا فروشی در حالی است که اقتصاد کشور و معیشت مردم پیش از این به واسطه رؤیافروشی مشابه حد فاصل سالهای 92 تا 94 آسیبهای جدی را متحمل شد.
به تازگی خبرگزاری ایرنا ضمن جمعآوری برخی توئیتهای سفارشی از فضای ایکس، و به نقل از آنها نوشت:
- با یه مذاکره و یه سلام علیک ساده، پول ملی 20 درصد تقویت شد.
- چه غوغایی شده در فضای مجازی! یک جلسه مذاکره مثبت چه تاثیری داشته؛ حالا ببینید اگر تحریمها برداشته بشه چه تحول عظیمی در اقتصاد رخ میده!
- فقط چشمان ذوقزده آن پدری که سر بازار به خانمش میگفت: خدا کنه طلا همینجور تا هفته بعد بیاد پایین که بشه برای عروسش یه سرویس جمعوجور بخره...
- برای قرمز شدن قیمت دلار حتی اگر موقتی باشه برای اون مستاجری که قیمت افزایشی دلار رو میبینه، استرس اجاره میگیره...
این تابلوی سبز بورس نیست، چشمانداز صلح و توسعه پایدار است. کاش این چشمانداز رو خرابش نکنند.
همچنین در ادامه فضاسازی دروغین کسانی مثل فیاض زاهد و الیاس حضرتی(عضو و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت) و حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران که مدعی جذب سرمایه ۱۰۰۰ میلیارد دلاری، ۲۰۰۰ میلیارد دلاری و ۲۵۰۰ میلیارد دلاری در اثر مذاکره با آمریکا شده بودند، علی ماجدی، سفیر دولت روحانی در آلمان مدعی شد: «آمریکا برای ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری به ایران میآید». او همان کسی است که به اجبار قانون منع به کارگیری مجدد بازنشستگان برکنار شد.
این رؤیافروشیها درباره برنامه دولت برای جذب چند هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی در حالی است که هنوز بعد از 45 روز، وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی سکان وزارت اقتصاد تعیین و معرفی نشده است!
در همین حال، روزنامه هممیهن هر چند در صفحات لایی و لابلای یکی از تحلیلها نوشت «باید از خوشبینی بیش از اندازه نسبت به نتیجهبخش بودن مذاکرات پرهیز کرد. چنین تصوری که حیات و ممات ایران به این مذاکرات گره خورده و باید شاهد آغاز جدیدی از روابط بینالملل باشیم، با واقعیت تطابق ندارد»، اما در صفحه اصلی، صفحه اول تیتر زد: «اقتصاد در انتظار توافق»! این روزنامه مدعی شد: وقت آن است که جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد: در مسیر فعلی باقی بمانیم یا به مسیر توسعه برویم. اولین مسیر برای مدت کوتاهی یک مسیر مستقیم از تهران به بیروت را باز کرد. اما شاید پیمودن مسیر دوم، تهران را به جایگاهی برجسته، مانند شهری درخشان بر روی قله، ارتقا دهد.
روزنامه زنجیرهای دنیای اقتصاد هم در چند تحلیل مختلف و از جمله «بازگشت امید به بازارها»، «بازار مسکن و زمین، آماده توافق اقتصادی» و «صعود بورس در گرو نتیجه نهائی مذاکرات»، به شیرینسازی مذاکره با آمریکا پرداخته و نهایتا این مسیر را ذیل تیتر «راه سعادت جامعه»!!! جا زده و جذابسازی کرده است.
این روزنامه مینویسد: ملتی شادکام خواهد بود که بیش از پیش مصرف کند؛ این مهم نیز محقق نمیشود، مگر آنکه آن ملت بتواند بیش از پیش تولید کند. لکن، برای تحقق این هدف، جذب سرمایه نقش کلیدی بازی میکند. بهطور کلی، انسانها به دنبال حداکثرسازی مطلوبیت خویش هستند؛ مطلوبیتی که میتوان از آن با عنوان شادکامی نیز یاد کرد. اینکه انسانها به دنبال شادکامی بیشتری باشند، آنچنان با عقل سلیم قابل فهم و درک است که دیگر نیازی به اثبات ندارد. انسان همواره در حال تلاش برای حداکثرسازی مطلوبیت خود است. جذب سرمایه خارجی موجب رشد سطح تولید در کشور خواهد شد؛ امری که خود را در شاخص رشد اقتصادی نشان خواهد داد. حال با افزایش سطح تولید، امکان افزایش سطح مصرف نیز فراهم خواهد شد و در نتیجه، با افزایش سطح مصرف، سطح مطلوبیت شهروندان ارتقا پیدا خواهد کرد و در نهایت، جامعه ما خواهد توانست در مسیر شادکامی قرار گیرد و احساس سعادت کند. لکن، این جذب سرمایه به این سادگی صورت نخواهد گرفت؛ مگر به این شرط که ما بتوانیم تنشهای سیاسی بینالمللی موجود را مهار کنیم.
حجم رؤیا فروشیها به حدی بالاست که حتی عباس آخوندی هم با وجود استقبال از مذاکرات در واکنش به مذاکرات نوشت: همه ما خوشحال خواهیم شد که سیل سرمایهگذاری خارجی به سوی ایران سرازیر شود، لیکن این آرزویی بیش نیست.
یادآور میشود در دوره مذاکرات برجام و نهائی شدن آن و در اثر تبلیغات گزاف، چنین به مردم القا میشد که قیمت هر دلار 3400 تومانی به هزار یا پانصد تومان کاهش خواهد یافت اما در اثر شرطیسازی اقتصاد به اخم و لبخند آمریکاییها، نرخ دلار در همان دولت برجام تا 33 هزار تومان(نه برابر) افزایش یافت. تحریمهای دو برابر شده، خزانه خالی ارزی و ریالی، ۵۰۰ هزار میلیارد تومان سود و اصل اوراق فروخته شده، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته، تعطیلی هشتهزار کارخانه، تورم ۴۵ درصد، رشد اقتصادی نزدیک به صفر و تعدادی توافق کاغذی فاقد اعتبار، نتیجه این روند آرزو اندیشی و رؤیا فروشی خسارتبار بود./کیهان