به گزارش شهدای ایران به نقل ازتسنیم، بیستم فروردینماه در تقویم رسمی کشور به نام «هنر انقلاب» ثبت شده و همزمان با این روز، سالروز شهادت سید مرتضی آوینی، هنرمند بزرگ و تأثیرگذار عرصه مستند است، هنرمندی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تعبیر معروفشان، خود را مشتری پروپاقرصِ برنامهى «روایت فتح» او میدانستند؛ مستندی که همچنان نمونهای منحصر به فرد باقی مانده و صدای آن در یادها باقی است.
«روایت فتح» نهتنها از نظر ساختاری و محتوایی بهگونهای بود که شبیه آن هیچگاه ساخته نشد، بلکه سادگی گفتار و خلوص رفتار سید مرتضی آوینی، در نگاه بسیاری از هنرمندان هنوز بهعنوان یک الگوی تمامعیار باقی مانده است،
در واقع، آنچه آوینی در هنر خود به نمایش گذاشت، ترکیبی بینظیر از تعهد و تخصص بود؛ ترکیبی که در عرصه هنر بهندرت پیدا میشود و کمتر هنرمندی قادر است آن را به چنین زیبایی اجرا کند، به همین دلیل است که در دهههای اخیر، بهویژه از دهه 90 به بعد، آثار هنری، بهویژه سریالها و برنامهها، دیگر آن بار نوستالژیک و خاطرهانگیز را با خود بههمراه ندارند.
با این حال، قدمت طولانی «روایت فتح» نتوانسته است آن را به فراموشی بسپارد، این استمرار در یاد و خاطره، از دل تعهد و تخصص توأمان یک هنرمند انقلابی برمیخیزد.
سید مرتضی آوینی همچنان بهعنوان یک الگوی بیبدیل در عرصه ساخت مستند جنگ شناخته میشود. رهبر معظم انقلاب اسلامی دربارۀ این هنرمند شهید نکتهای را مطرح کردهاند که هنوز در گرامیداشت سالروز شهادت او در فضای رسانهای مورد توجه قرار میگیرد.
رهبر انقلاب در یک ویدئوی نوستالژیک چنین میفرمایند: «من اصلاً شهید آوینی را تا مدتی که "روایت فتح" پخش میشد، نمیشناختم، اما از مشتریهای دائمی این برنامه بودم، یعنی هر شب جمعه، این برنامه را میشنیدم و تأثیر زیادی بر من داشت، یکبار همان جوانها پیش من آمدند و در همان جلسه گفتم که؛ "این صدای نجیبی که اینها را بیان میکند، چیز جالبی است و باید آن را حفظ کنید."
خود ایشان (شهید آوینی) در جلسه حضور داشتند، اما هیچکس به من نگفت، یکبار کسی حرفی میزند که کلام بزرگی است، اما از لهجه و لحن گوینده پیداست که خودش به این حرف اعتقادی ندارد، ولی این صدا، همان صدایی است که بزرگترین حرفها را میزند و کاملاً به آن باور دارد، مثلاً میگفت: "این جوانان ما به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین."
این را چنان میگفت که گویی خود او راههای آسمان را پیموده، دیده و میداند که این آشناست.»
سخن معروف دیگری از رهبر انقلاب در وصف شهید آوینی وجود دارد که در دیدار با خانواده این شهید در دوم اردیبهشتماه 1372 مطرح فرمودند. بهنظر میرسد در گرامیداشت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و پاسداشت هنر انقلاب، این نکته دوباره شایسته یادآوری است.
رهبر معظم انقلاب در جریان همان دیدار تأکید کردند: «نباید بگذارید کارهای ایشان زمین بماند...»
ایشان در بخشی از صحبتهای خود فرمودند: «در حادثه شهادتی مانند شهادت این شهید عزیز، چندین احساس با هم حضور دارد؛ یکی احساس غم و تأسف است از فقدان کسی چون سید مرتضی آوینی، اما چندین احساس دیگر نیز همراه آن است که تفکیک و بازشناسی هرکدام از آنها و بیان آنها کار بسیار دشواری است.
من با فرزند شما (سید مرتضی آوینی) نشست و برخاست زیادی نداشتم، شاید سه جلسه، و در این سه جلسه هم ایشان هیچ صحبتی نکرده بود، من خیلی کم با ایشان صحبت کردم، اما از سالها پیش، آن گفتارهای تلویزیونی را میشنیدم و به آنها علاقه داشتم، هرچند نمیدانستم که ایشان آنها را اجرا میکند، اما همیشه در ایشان نوری میدیدم.
ایشان دو یا سه مرتبه به اینجا آمد و روبهروی من نشست، من همواره نوری، صفا و حالتی روحانی در ایشان حس میکردم، و همین ویژگیهاست که انسان را به چنین درجه رفیعی از شهادت میرساند.»
شاید این بخش از فرمایشات رهبر انقلاب در این دیدار، بیش از هر چیز متوجه مدیران عرصه فرهنگ، بهویژه دستاندرکاران رسانههای تلویزیونی باشد: «نباید بگذارید که کارهای ایشان زمین بماند، این آثار، آثار با ارزشی بودند. ایشان بهوضوح ظرفیت بالایی داشتند که توانستند این همه کار را با کیفیت بالا انجام دهند، مخصوصاً "روایت فتح"، که برنامهای بسیار مهم بود، شبهایی که پخش میشد، من گوش میکردم، ظاهراً بیشتر از سه یا چهار برنامه هم اجرا نشد.
حالا یک مسئله این است که آن کارهایی که ایشان کرده و آماده است، چگونه میتوان از آن بهرهبرداری کرد، مسئله دیگر این است که کار باید ادامه پیدا کند. آن روزها که از این آقایان خواهش میکردیم و من اصرار میکردم که "روایت فتح" ادامه پیدا کند، درست نمیدانستم چگونه باید ادامه پیدا کند، اما بعد که برنامهها اجرا شد، دیدیم همین است.
یعنی زنده کردن ارزشهای دفاع مقدس در خاطرهها. یکی یکی آن خاطرات را از زبانها بیرون کشیدن و به تصویر کشیدن، فضای جنگ را بازآفرینی کردن، این کاری بود که ایشان انجام میداد، و هر چه پیش میرفت، بهتر و پختهتر میشد، چون این کاری نو و نانوشته بود.
این کار خیلی متفاوت بود از آنکه فقط بروند در میدان جنگ و با رزمنده صحبت کنند، آن کار خیلی آسانتر بود، این کار هنریتر، دشوارتر و نیازمند تلاش فکری و هنری بیشتری بود، ابتدا ایشان شروع کرد، و بعد کمکم بهتر و پختهتر شد. من حدس میزنم اگر ایشان زنده میماند و ادامه میداد، این کار به اوج میرسید، حالا هم باید این برنامه ادامه یابد، البته این میدان هم منحصر به همین کار نیست، یعنی بازآفرینی فضا از طریق خاطرهها یکی از کارهاست، در باب جنگ و ادامه "روایت فتح" شاید کارهای دیگری هم بتوان انجام داد، حیف است که این کار تعطیل شود.»
بهنظر میرسد تجلیل و پاسداشت هنر انقلاب و جایگاه ویژه شهید سید مرتضی آوینی از اهمیت بسزایی برخوردار است، اما شاید توجه به این فرمایشات و پرداختن به تاریخ جنگ و حوادث آن از ابعاد مختلف ضروری باشد، در واقع، کاری که شهید آوینی انجام میداد، روایت صحیح و صادقانه از جنگ با همان صدای نجیب و بیریا بود.
مستندسازی، سریالسازی و برنامهسازی در این حوزه باید به این سمت حرکت کند؛ نه اینکه صرفاً بهعنوان ادای احترام، کاری بیهدف و سطحی در این عرصه ارائه شود، در واقع، با کارهای سطحی و دمدستی نمیتوان پاسخگوی تحریفات دفاع مقدس بود و به آن اجحافهایی که برخی از شائبهپراکنان غربی از طریق مستندها و جریانات رسانهایشان به حقیقت جنگ تحمیلی میکنند، پاسخ داد.
تلویزیون، مستندسازی، سریالسازی و حتی سینما برای روایت درست جنگ و تاریخ انقلاب، قطعاً به "روایتفتح"ـهایی مشابه نیاز دارد، نیاز دارد به گویندگان و هنرمندانی که حداقل درصدی از مرام، معرفت و تعهد سید مرتضی آوینی را در معنای واقعی هنر داشته باشند.
او به راههای آسمان آشنا بود و درباره آسمان سخن میگفت، امیدواریم هنرمندانی داشته باشیم که خودشان رهرو همان راه و مسیری باشند که به مخاطب نشان میدهند.
مرتضی آوینی در تاریخ 20 فروردین 1372، در حالی که تنها 44 سال داشت، در حین فیلمبرداری در منطقه فکه به شهادت رسید.
مرتضی، که در دوران نوجوانی به «کامران» معروف بود، در تاریخ 21 شهریور 1326 در تهران به دنیا آمد. او در خانوادهای فرهنگی و هنری رشد کرد که تأثیر زیادی بر شکلگیری شخصیت و علاقهمندیهایش داشت، از همان دوران کودکی، علاقه وافری به هنر و ادبیات داشت و تحصیلات خود را در مدارس تهران، کرمان و زنجان ادامه داد.
در دوران دبیرستان، استعداد بالای خود را در رشتههای ادبی و هنری نشان داد و بهشدت تحت تأثیر ادبیات و نقاشی قرار گرفت، این علاقهمندیها موجب شد که در دانشگاه، رشته معماری را انتخاب کند و به دانشگاه هنرهای زیبا راه یابد.
در دوران تحصیل، آوینی با شخصیتهای برجستهای همچون غزاله علیزاده، شهرزاد بهشتی، امیرهوشنگ اردلان و دیگران رابطه نزدیکی داشت. امیرهوشنگ اردلان در جایی گفته است: «کامران آوینی قبل از انقلاب هیچ ارتباطی با سید مرتضی آوینی نداشت.»، گفته میشود که آوینی در ابتدا خود را «کامران آوینی» معرفی میکرد و به اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث علاقهمند بود. او به ظاهر خود میرسید، کراوات میزد و به فلسفه غرب نیز گرایش داشت.
پیش از انقلاب، مرتضی آوینی بیشتر بهدنبال شناخت ابعاد مختلف انسان از منظر هنری بود و تحت تأثیر اندیشههای غربی قرار داشت، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه او به هنر بهطورکلی دگرگون شد.
خود آوینی درباره دوران جوانیاش میگوید: «...تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم، خیر، من از یک "راه طیشده" با شما حرف میزنم، من هم سالها در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام، موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام، من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب "انسان تکساحتی" هربرت مارکوزه را ـ بیآنکه آن زمان خوانده باشمش ـ طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند؛ "عجب! فلانی چهکتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد…"»
با آغاز جنگ تحمیلی، مرتضی آوینی به جبهههای جنگ اعزام شد و از نخستین روزهای جنگ در مناطق مختلف کشور حضور پیدا کرد. او به ثبت وقایع جنگ و فعالیتهای نیروهای ایرانی در جبههها پرداخت و تصاویری تأثیرگذار خلق کرد که در تاریخ مستندسازی جنگ ایران جایگاه ویژهای دارد. نخستین فیلمهای او با نامهای «شش روز در ترکمنصحرا»، «سیل خوزستان» و «خانگزیدهها»، به موضوعاتی چون غائله گنبد، سیل در خوزستان و خوانین قشقایی فارس پرداخته بود.
مرتضی آوینی علاوه بر حضور در جبههها، به تحلیلهای فرهنگی و فلسفی نیز پرداخت و بسیاری از مفاهیم عمیق انسانی و مذهبی را در مستندهای خود به تصویر کشید. یکی از مهمترین آثار او، مجموعه 11قسمتی «حقیقت»، مستند «با دکتر جهاد در بشاگرد»، مجموعه پنجفصلی درباره وقایع و عملیاتهای جنگ ایران و عراق و مصاحبه با سربازان ایرانی در مستند «روایت فتح»، و «شهری در آسمان» درباره محاصره، سقوط و آزادسازی خرمشهر بود؛ که تحلیلهای ژرفی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به مخاطب ارائه کرد.
مرتضی آوینی علاوه بر مستندسازی وقایع جنگ، به روایتهای انسانی و معنوی جنگ نیز پرداخته بود. او نهتنها بهعنوان یک هنرمند، بلکه بهعنوان یک شاهد، حقیقتهای نهفته در جنگ را ثبت کرد، کنار این فعالیتها، آوینی در آثار سینمایی خود از زبان سینما برای بیان مفاهیم انسانی، مذهبی و فلسفی استفاده میکرد و به شکلدهی مفهومی به هنر سینما پرداخته بود.