شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۸۰۶۷
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۶
ایران هوشمندانه با طرح مسئله مذاکره غیر مستقیم هر دو ابزار را از دست آمریکایی ها گرفت تا هم بتواند ابزارهای قدرت نرم و سخت خود را حفظ کند، هم پیام داخلی و خارجی صادر کند که اهل گفت و گو است و هم روند سازمان دهی فتنه داخلی مبتنی بر القای فضای جنگی در داخل را خنثی کند.

به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، اولین سوال این است که واقعا چه فرقی میکند که مذاکره مستقیم باشد یا غیر مستقیم؟
 
وقتی ترامپ به ایران نامه نوشت و دو مسیر پیش روی ایران گذاشت (جنگ یا مذاکره) هیچ وقت تصور نمیکرد ایران راه سوم را انتخاب کند.

ترامپ به ظن خود تصور می کرد هر انتخابی که ایران داشته باشد به ضرر ایران تمام خواهد شد. اگر ایران مذاکره را می پذیرفت عملا گزاره ترس ایران تثبیت می شد و مناسبات منطقه ای و محور مقاومت نسبت به ایران تغییر می کرد و اگر ایران جنگ را انتخاب می کرد (هرچند جنگی شکل نمیگرفت) فشار افکار عمومی داخل ایران علیه حاکمیت افزایش پیدا می کرد و رویکرد فتنه داخلی با شدت بالاتر جلو میرفت.

ایران هوشمندانه با طرح مسئله مذاکره غیر مستقیم هر دو ابزار را از دست آمریکایی ها گرفت تا هم بتواند ابزارهای قدرت نرم و سخت خود را حفظ کند، هم پیام داخلی و خارجی صادر کند که اهل گفت و گو است و هم روند سازمان دهی فتنه داخلی مبتنی بر القای فضای جنگی در داخل را خنثی کند.

چرا ترامپ دروغ می گوید؟
ترامپ تصور نمی کرد ایران بتواند از زمین بازی طراحی شده آمریکا خارج شود و بازی جدیدی را طراحی کند. بسیاری از غرب گراهای داخلی هم از شرایط پیش آمده دچار این نگرانی شدند که تمام زور و تهدیدها نهایتا منجر به عقب نشینی آمریکایی ها شد و هیچ اقدامی در میدان صورت نگرفت.

ترامپ در شرایط فعلی مجبور است برای حفظ ظاهر هم که شده تصویر سازی جدیدی در صحنه جهانی ایجاد کند که در آن تصویر ایران مجبور به پذیرش مذاکرات مستقیم شده است و قدرت آمریکایی ها علیه ایران جواب داده است!

تحولات جدید نقض مواضع قبلی جمهوری اسلامی ایران است؟
اولا باید توجه کرد مناقشات ایران و آمریکا اساسی است و مسائل بنیادین میان دو کشور وجود دارد اما در موضوعات و مصادیق مشخص همیشه در ادوار مختلف امکان گفت و گوهای غیر مستقیم وجود داشته است.

دوما مبنای غیر مستقیم بودن مذاکرات نیز از همین مناقشات بنیادین نشات میگیرد و ایران با غیرمستقیم کردن مذاکرات یک پیام دیپلماتیک صادر کرد و نشان داد اعتمادی به آمریکایی ها وجود ندارد اما همچنان ایران اجازه نخواهد داد وجهه جهانی و داخلی ضد مذاکره از ایران ساخته شود. اساسا هدف آمریکایی‌ها از مذاکره خود مذاکره است. یعنی بنا نیست نتیجه مشخصی از مذاکرات حاصل شود و صرف اینکه نمایندگان دو کشور دور یک میز بنشینند میتواند برای آمریکایی ها یک برد دیپلماتیک تلقی شود. ایران در گام اول باید بتواند هدف آمریکایی ها از ضدمذاکره خواندن ایرانی ها را خنثی کند و پس از آن مشت آمریکایی ها را از قصد و هدفشان برای شکل دادن یک میز مذاکره دوجانبه باز کند.

سوما صحنه مذاکرات، برد جهانی و بین المللی خواهد داشت. مخاطب این دور از مذاکرات غیر مستقیم تمام جهان خواهند بود و ناظران جهانی بعد از مذاکرات میتوانند قضاوت دقیقی از میزان قابل اعتماد بودن آمریکایی‌ها داشته باشند. اینجا آوردگاه مهمی برای دیپلمات های دو کشور خواهد بود.

واقعیت صحنه بین الملل نیز حاکی از سرعت بسیار بالای تحولات و پیچیدگی بی نظیر شرایط پیش آمده است. در چنین شرایطی تفکر هوشمندانه و مدیریت راهبردی نیز باید مطابق با تحولات جدید اقدامات مبتکرانه و جدیدی را در پیش گیرد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار