به گزارش شهدای ایران به نقل از خبرگزاری دانشجو، سید محمدباقر علوی تهرانی از علما و سخنرانان مطرح تهران است که در جلسات شب های ماه مبارک رمضان در مسجد حضرت امیر علیهالسلام به سخنرانی در خصوص ارزش بینظیر صدقه دادن در ماه رمضان و انسان از نگاه قرآن پرداخت.
وی در خصوص این که یکی از اعمالی که در ماه رمضان بسیار به آن سفارش شده، صدقه دادن است این طور روایت کرد: از پیامبر پرسیدند: کدام صدقه از حیث زمان برتر است؟ فرمودند: صدقۀ ماه رمضان افضل صدقات است.
در حدیثی دیگر فرمودند: هيچ صدقهای نيست مگر آنكه بنده از آن سؤال مىشود، مگر صدقه دادن در ماه رمضان، که كفارۀ گناهان مىشود. هر كس در ماه رمضان به اندازۀ سنگينى ذرهاى يا بالاتر از آن صدقه بدهد، نزد خداوند سنگينتر از كوههاى زمين از طلاست كه در غير ماه رمضان صدقه بدهد!
پس یک معاملۀ سرشار از سود است.
بحثی دربارۀ انفاق
علوی تهرانی در خصوص انفاق گفت: یکی از خطابهای خداوند به اهل ایمان که در قرآن آمده است این بود: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از آنچه روزی شما کردهایم انفاق کنید پیش از آنکه روزی بیاید که در آن نه داد و ستدی وجود دارد و نه دوست و شفاعتی. (بقره:۲۵۴)
عدهای از مخاطبین از من درخواست کردند که در اینباره بیشتر توضیح بدهم. با اینکه این مسئله به بحث اصلی ما ارتباط ندارد، اما به دلیل وعدهای که به این عزیزان کردهام، در باب این مسئله مقداری توضیح خواهم داد.
انفاق یا صدقه به چه معناست؟
وی ادامه داد: پیامبر فرمودند: هر کار معروف و خیری صدقه است.
بنابراین صدقه به هر کار خیری گفته میشود که اولا انسان آن را از روی اخلاص انجام بدهد؛ ثانیا به قصد قربت باشد. لذا این امور از مصادیق صدقه به شمار میروند.
پیامبر فرمودند:
- سخن نیکو صدقه است؛
- و هر گامى كه به سوى نماز برمیدارى صدقه است.
در یک روایت دیگر فرمودند: بر هر مسلمانى لازم است كه هر روز صدقه بدهد.
عرض شد: چه كسى توان اين كار را دارد؟ فرمودند:
- برداشتن چيزهاى آسيبرسان از سر راه صدقه است؛
- نشان دادن راه به كسىكه راهبلد نيست صدقه است؛
- عيادت از بيمار صدقه است؛
- امر به معروف صدقه است؛
- نهى از منكر صدقه است؛
- جواب سلام را دادن صدقه است (یعنی علاوه بر واجب بودن صدقه هم محسوب میشود)
در یک حدیث دیگر هم فرمودند:
- لبخند زدن تو به روى برادرت صدقه است؛
- آبرسانی صدقه است.
محمدباقر علوی تهرانی گفت: مرحوم ابن فهد حلی میگوید هر شأن از شئون انسان صدقه دارد که شامل موارد زیر است:
صدقۀ مال، پرداخت زکات واجب و مستحب است.
صدقۀ آبرو، وساطت کردن و شفاعت کردن گرفتاران و توصیه کردن است.
صدقۀ عقل، مشورت دادن است.
صدقۀ زبان، خاموش کردن آتش فتنه است.
صدقۀ علم، به این است که آن را بذل نموده و موجبات نشر آن فراهم شود.
وی در خصوص اصلاح ذاتالبین این چنین روایت کرد: امام صادق فرمودند: صدقهاى را كه خدا بسیار دوست میدارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم است هرگاه رابطۀ آنها تيره شد، و نزديک كردن آنها به يكديکر است هرگاه که از هم دور شدند. این، یک بخش از صدقه است. بخش دیگر صدقه ترک کار شرّ است.
پیامبر فرمودند: ترک کار شرّ صدقه است.
کانال تلگرام جهان نیوزوی با ذکر به این موضوع که "آن صدقهای که در جامعۀ ما معروف است اخراج مال است." گفت: خارج کردن مال هم اگر از سر اخلاص باشد و به قصد قربت انجام بگیرد صدقه است.
علوی تهرانی با اظهار این که اساسا عبادات به ۳ قسم تقسیم میشوند عنوان کرد: دسته ها شامل ۱. عبادات بدنی. مانند: نماز و روزه. که از قسم دوم آسانترند.
۲. عبادات مالی. مانند: پرداخت زکات و خمس و صدقات. که بسیار کار مشکلی هستند و ۳. تفکر است.
وی ادامه داد: پس انفاق مالی را هم صدقه میگویند. خداوند به رسول خود فرمود: تو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت کن. (توبه:۱۰۳)
گیرندۀ صدقه به حسب ظاهر شخص نیازمند است اما به حسب واقع خداوند متعال است. آیا ندانستهاند که فقط خداست که از بندگانش توبه را میپذیرد و صدقات را دریافت میکند؟ (توبه:۱۰۴) به همین دلیل است که امام زینالعابدین هنگامیکه میخواستند صدقه را به نیازمندان بدهند ابتدا آن را میبوسیدند و بعد آن را به آنها میدادند و میفرمودند: من دست نیازمند را نمیبوسم، بلکه دست پروردگار خود را میبوسم. چرا که صدقه قبل از اینکه در دست نیازمند قرار بگیرد در دست پروردگارم واقع میشود!
وی گفت: بحثی که در صدقه وجود دارد این است که صدقه اگر اولا از مال حلال باشد، ثانیا شخص قصد قربت داشته باشد و ثالثا از روی اخلاص داده شود، تحت هر شرایطی پاداش دارد. اما برای صدقه به غیر از پاداش، آثار و برکاتی نیز مترتب است. مانند: شفای مریض، فرود آوردن رزق و سبب اداء قرض.رسول خدا فرمودند: صدقه بلا و قضای الهی را دفع میکند اگرچه محقق شده باشد!
وی در پاسخ به این سؤال مهم که " همۀ ما در طول زندگیمان صدقات بسیاری پرداخت کردهایم؛ اما چرا اثرات آن را ندیدهایم؟" گفت: ما غالب صدقاتی را که پرداخت کردهایم از مال خودمان نبوده است! مثال واضح، بحث خمسیست که افراد پرداخت میکنند. بخشی از سهم امام را اجازه میگیرند تا با آن انفاق کنند! اما آن چیزی که به کمک آیات معلوم میشود را من در تفسیر یک روایت از امام صادق به معلی بن خنیس عرض میکنم.
امام فرمودند: کاملترین شکل صدقه این است که مخارج زندگی را از درآمد خود کم کنی و بدانی آنچه که باقی میماند همهاش برای تو نیست! چون قرآن میفرماید: در اموال آنها حقّی برای سائل و محروم معیّن بود.
(ذاریات:۱۹)
وی در پاسخ به این موضوع که "آیا حق سائل و محروم را به آنها پرداخت کردهاید؟" گفت: پرداخت حق سائل و محروم درجات دارد:
۱. برخی عنوان تعاون را رعایت میکنند.
۲. برخی خرج یک خانواده را بر عهده گرفته و تکفل میکنند.
۳. برخی رعایت مواسات میکنند؛ که یکی از نشانههای اصلی شیعیان است. مواسات به این معناست که شخص نیمی از آنچه را که برایش باقی مانده، به سائل و یا محروم پرداخت کند.
۴. ایثار. یعنی دیگری را بر خودش مقدم میکند، با اینکه خودش بیشترین نیاز را به آن مالِ بخشیده شده دارد.
۵. عالیترین وجه آن هم، همان است که امام مجتبی انجام دادند. در طول ۲۷ سال از زندگی خودشان دو بار تمام اموال و سه بار هم نصف اموال خود را در راه خدا انفاق کردند.
وی ادامه داد: خداوند به پیامبر فرمود: از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود. (بقره:۲۱۹)
لذا این شما هستید که انتخاب میکنید جزء کدام دسته باشید. معلی به حضرت گفت: کسی این کار را نمیکند.
حضرت فرمودند: این مسئله (انفاق از باقیماندۀ درآمد) برای کسیست که عقلش به کمال رسیده باشد.
علوی تهرانی افزود: با استفاده از روایات یک چیز دیگری هم در کنار عقل قرار میگیرد و آن، اعتماد داشتن و حسن ظن به خداست.
پس اولا صدقات ما باید از سهم باقیماندۀ خودمان باشد، ثانیا اینکه انفاق ما در چه شکلی اتفاق بیفتد؟ آیا در قالب تعاون باشد؟ یا در قالب تکفل، مواسات و یا ایثار؟ بستگی به میزان رشد فکری ما دارد. هوای نفس در تقابل با عقل است. اگر عقل رشد کرده و بر هوای نفس غلبه پیدا کند سعادت انسان تضمین میشود. جامعۀ ما، جامعۀ رشد پیدا کرده در عقلانیت نیست؛ بلکه به اسارت هوای نفس درآمده است. اگر انسان اسیر هوای نفس شد به تعالیم دینی خدشه وارد نموده و آنها را زیر سؤال میبرد.
وی در خصوص مبحث انسان از نگاه قرآن گفت: در رابطه با طول الأمل این بخش تکمیلی را بگویم که: امام سجاد در مناجات خائفین میفرمایند: مشتاقین خودت را از نظر به جمیل رؤیتت در حجاب قرار نده!ایشان در مناجات مریدین هم میفرمایند: لقاء تو روشنی چشم من است و وصالت آرزوى من. خواستۀ من دیدار توست و در جوار تو بودن مطالبۀ من است. و نهایت خواست من این است که از مقربین به تو باشم.
این فقرات یعنی: توحید کامل (عینی و شهودی) رسیدن به این خواستهها اگرچه مشکل است اما قطعاً امکانپذیر است. چراکه امام معصوم اولا سخن غلوآمیز نمیزند، و ثانیا کلام غیر قابل تحقق بر زبان نمیآورد. خود امام سجاد در دعای اباحمزه فرمودند: به راستی که تو در نظر مخلوق خود در حجاب نیستی، مگر آنکه آرزوهایشان بین تو و آنها حجاب شده است.
پس به محض خلاصی از بند طول الأمل، در آغوش خداوند متعال قرار خواهیم گرفت. لذا خداوند به موسی فرمود:
آرزویت را در دنیا طولانی نکن. چراکه طول أمل قلب تو را دچار قساوت میکند و کسی که دچار قساوت شد از من دور است.پس این ما هستیم که فاصلهمان از خداوند زیاد است، وگرنه خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
وی ادامه داد: حضرت امیر یک راهکار به ما معرفی میکنند: هر کس دوست دارد به مقامات عالیۀ معنوی برسد هوای نفس خود را مغلوب کند.حضرت در حدیث دیگر فرمودند: کسیکه از هواپرستی پرهیز نمیکند، چگونه لذت عبادت را بچشد؟انسان دارای دو بعد مادی و مجرد است؛ و بعد مجرد او نیز دارای ۴ حیثیت است:
۱. وقتی منشاء حیات باشد به آن «روح» گفته میشود.
۲. چون منشاء جلب منفعت و دفع ضرر باشد به آن «نفس» گفته میشود.
۳. وقتی منشاء درک باشد به آن «عقل» گفته میشود.
۴. و وقتی منشاء ارتباط با حضرت حق باشد به آن «قلب» گفته میشود.
علوی تهرانی در آخر گفت: قلب، کمال عقل است. عقل هم در جنگ با نفس است و این جنگ تا زمانی که روح در بدن باشد ادامه دارد. بنابراین هوای نفس از بینرفتنی نیست؛ چون هوای نفس خواستههای نفس است. لذا تنها میتوان هوای نفس را کنترل کرد. و کنترل آن هم بهواسطۀ عوامل بیرونی محقق نمیشود؛ بلکه تنها به واسطۀ فعال نمودن «عقل» و رشد آن ممکن میشود. اصلا خداوند با انسانی سر و کار دارد که دارای عقل سلیم باشد.