شهدای ایران: چند روز قبل بود که حواشی ملاقات رسمی آقای زلنسکی رئیسجمهور اوکراین با ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده، مقابل لنز دوربینهای مستقر در کاخ سفید، در تمام رسانههای جهانی فراگیر شده و واکنشهای بسیاری در پی داشت. این دیدار سراسر تحقیر در شرایطی صورت گرفت که اوکراین در میانه نبردی سخت و طاقتفرسا با روسیه، روز به روز درحال از دستدادن سرزمینهای وسیع و منابع عظیم طبیعی خود است. با وجود این، رئیسجمهور این کشور در عوض تلاش برای مقاومت درونزا و اتکا بر توانمندی داخلی در راستای جنگ جدی و سخت این روزهای خود، تمام امید و دلبستگیاش را متمرکز بر معشوق قدیمی، قبله آمال و محبوب رؤیایی خود، امریکا، کردهاست و دشمن او روز به روز نزدیکتر از قبل به او میشود. این وضعیت آقای زلنسکی و مشغولیت او به معشوقه پرغمزه و آزارش در شرایط سهمگین جنگی، یادآور داستان تراژیک سرگذشت خلیفه امین عباسی است.
مورخ مشهور، طبری در «تاریخ الامم والملوک» آورده است: پس از مرگ هارونالرشید، هنگامی که امین با برادرش مأمون بر سر خلافت در نبرد بود، طاهربنالحسین، فرمانده سپاه مأمون، بغداد را که مقر خلافت و اسکان امین بود، دو سال تمام به محاصره خود درآوردهبود، اما امین که مدعی خلافت و زعامت بر قلمرو اسلامی بود، به بهانه جنگ به هیچوجه از تفریحات و عیش و پرداختن به معشوق رؤیایی خود چیزی کم نمیگذاشت؛ طبری نقل میکند: امین با خادمش کوثر که شاهد و معشوق مذکر او بود، به ماهیگیری رفتهبودند. معشوقی که امین، زن و دو فرزندش را به خاطر او رها کردهبود و از آن پس مادرش زبیده هر چه دختران و کنیزان را به شکل پسر میآراست تا نظر او را جلب کنند، ثمری نداشت؛ در همان حال شخصی نزدش آمد و خبر ورود طاهربنالحسین، امیر سپاه مأمون و شکستهشدن دروازه بغداد را به او داد. امین با کلافگی گفت: وای بر تو! رهایم کن، کوثر دو ماهی صید کرده و من هنوز نتوانستم هیچ ماهیای بگیرم!
او هنوز از ماهیگیری بازنگشته بود و بر لب شط بود که به دست طاهر سر از تنش جدا و به نزد مأمون فرستاده شد و بدنش را هم با بدن کوثر تکهتکه و مثله کردند؛ سرزمینش را فتح و منابعش را به غارت بردند.
حالا اگر در این حقیقت تاریخی، آقای زلنسکی را جایگزین امین عباسی و امریکا را جایگزین معشوق او کنیم، باز همان سرگذشت سادهلوحانه تاریخی در حال تکرار است؛ معشوقهای که جز مکیدن زالوگونه امکانات و منابع، کارایی دیگری ندارد و در شرایط سخت و حساس نبرد با دشمن، آنقدر او را مشغول وعده و وعید خود میکند تا سرانجام سرزمینهای او به زیر چکمههای دشمن برود.
زلنسکی فقط یک کاراکتر سیاسی نیست، بلکه یک تایپ شخصیتی است که در تمام اعصار و در بسیاری از جغرافیای تاریخی جهان نمونههایی از شخصیت های به گونه او وجود داشته و سرگذشت آنها به عبرتی برای دیگران بدل میشود. زلنسکی را نباید فقط در قامت زلنسکی تماشا کرد و گذشت، بلکه باید او را به مثابه شخصیتی دائماً در حال تکرار در تاریخ دید که اگر از مدل رفتاری او در معشوقهپردازی از قدرتهای خارجی عبرت گرفته نشود، ممکن است افرادی دیگر از همان تایپ شخصیت سیاسی در کشور ما یا دیگر کشورها، خطای راهبردی او را تکرار کنند.
از امینها تا زلنسکیها، فاصله چندانی نیست. نکته در پرستش و مجذوب شدن در معشوقههای سیاسی است!