شهدای ایران shohadayeiran.com

وال استریت ژورنال افشا کرد؛
نگاه استراتژیک تل‌آویو به سوریه همواره بر اصل «تفرقه بینداز و اشغالگری کن!» استوار بوده است؛ چراکه موجودیت یک سوریه قدرتمند و یکپارچه که بتواند در محور مقاومت نقش فعال ایفا کند، تهدیدی جدی برای برتری نظامی و سیاسی اسرائیل در منطقه محسوب می‌شود.


شهدای ایران:سرویس بین الملل/«وال استریت ژورنال» از قول منابعی نوشت، رژیم صهیونیستی مدعی است که از سوی «اسلام‌گرایان» «شما بخوانید تروریست‌های مزدور!» در سوریه تهدید می‌شود و برای همین به دنبال متقاعد کردن دروزی‌های سوریه است تا دولت جدید در دمشق را نپذیرند. این رژیم همچنین قصد دارد تا میلیاردها دلار برای دستیابی به این هدفش هزینه کند و به دنبال ایجاد تفرقه و تقسیم سوریه است. 

رژیم آپارتاید اسرائیل از زمان اشغال بلندی‌های جولان در جنگ شش‌روزه سال ۱۹۶۷ میلادی(۱۳۴۶) همواره سوریه را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تهدیدهای امنیتی خود تلقی کرده و در تمام این سال‌ها مترصد فرصتی بوده تا این کشور را از درون تضعیف و تجزیه کند. نگاه استراتژیک تل‌آویو به سوریه همواره بر اصل «تفرقه بینداز و اشغالگری کن!» استوار بوده است؛ چراکه موجودیت یک سوریه قدرتمند و یکپارچه که بتواند در محور مقاومت نقش فعال ایفا کند، تهدیدی جدی برای برتری نظامی و سیاسی اسرائیل در منطقه محسوب می‌شود. از این رو، از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰ شمسی)، اسرائیل نه‌تنها آشکارا از سقوط دولت قانونی این کشور حمایت کرد، بلکه بارها و بارها از گروه‌های مسلح تروریست و معارضان مختلف، به‌ویژه در مناطق مرزی، پشتیبانی‌های اطلاعاتی و حتی لجستیکی ارائه داد. تحلیلگران صهیونیست بارها در رسانه‌های رسمی این رژیم تأکید کرده‌اند که بهترین سناریو برای منافع اسرائیل، تقسیم سوریه به دولت‌های کوچک قومی و مذهبی است تا دیگر هیچ‌گاه یک قدرت متمرکز نتواند تهدیدی علیه مرزهای شمالی فلسطین اشغالی ایجاد کند. حالا که دمشق سقوط کرده و قدرت به دست همان تروریست‌ها رسیده است، جو برای رژیم مهیاتر است و حالا این رژیم از کلاه شعبده‌بازی خود مسئله دروزی‌ها را بیرون کشیده است. 
از منظر استراتژیک، اسرائیل به‌خوبی می‌داند که تجزیه سوریه می‌تواند حلقه اتصال محور مقاومت را از هم بگسلد و مسیر ارتباطی تهران-بغداد- دمشق- بیروت را که ستون فقرات انتقال حمایت‌های نظامی و سیاسی به مقاومت لبنان و فلسطین است، مختل کند. همین هدف باعث شده تا در سال‌های اخیر، حملات هوائی رژیم آپارتاید اسرائیل به مواضع ارتش سوریه و متحدانش در داخل خاک این کشور، به‌ویژه در نزدیکی دمشق و قنیطره، به‌صورت مداوم ادامه یابد. تل‌آویو بارها در محافل بین‌المللی تلاش کرده است تا با بزرگ‌نمایی حضور ایران و حزب‌الله در سوریه، مشروعیت جهانی برای این حملات کسب کند و به موازات آن، خواسته دیرینه خود برای تبدیل سوریه به مناطق نفوذ پراکنده و دولت‌های کوچک فرقه‌ای را پیش ببرد. در واقع، اسرائیل می‌داند که یک سوریه تجزیه‌شده، ضعیف و گرفتار در نزاع‌های داخلی، نه‌تنها از مطالبه بازپس‌گیری جولان منصرف می‌شود، بلکه به تهدیدی برای امنیت اسرائیل بدل نخواهد شد؛ و این رؤیایی است که تل‌آویو از دهه‌ها پیش در سر دارد و امروز با حمایت‌های پنهان از جریان‌های تجزیه‌طلب و گروه‌های مسلح، آن را دنبال می‌کند.
گزارش مهم وال استریت ژورنال
رژیم صهیونیستی در ادامه سیاست‌های همیشگی خود برای تضعیف کشورهای منطقه، این‌بار با بهره‌گیری از خلأ قدرت در سوریه پس از سقوط دمشق، طرحی پرهزینه و هدفمند را برای تجزیه این کشور به جریان انداخته است. بنابر گزارش نشریه آمریکایی «وال‌استریت ژورنال»، تل‌آویو با صرف بیش از یک میلیارد دلار تلاش می‌کند اقلیت دروزی سوریه را به عدم پذیرش دولت جدید در دمشق ترغیب کند؛ اقدامی که از نگاه تحلیلگران، مقدمه‌ای برای ایجاد تفرقه قومی و زمینه‌سازی فروپاشی ساختار یکپارچه سوریه است. همزمان، مقامات اسرائیلی در حال رایزنی با قدرت‌های جهانی درباره طرح تأسیس یک سوریه فدرال هستند که بر مبنای آن، مناطق جنوبی این کشور به منطقه‌ای غیرنظامی و حائل تحت نفوذ اسرائیل بدل شود؛ طرحی که از سوی دمشق قاطعانه رد شده است.

در کنار این تحرکات، اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، مبنی بر لزوم غیرنظامی‌سازی جنوب سوریه و مخالفت با حضور نیروهای مسلح در این مناطق، نشان‌دهنده تلاش آشکار اسرائیل برای ایجاد عمق استراتژیک در مرزهای شمالی خود و تبدیل بحران داخلی سوریه به فرصتی تاریخی برای پیشبرد منافعش است. به‌ویژه آنکه حمایت مالی از جامعه دروزی و تهدید به مداخله نظامی با ادعای حفاظت از اقلیت‌ها، بخشی از همین سناریوی چندلایه است که هدفی جز برهم‌زدن انسجام ملی سوریه ندارد. در همین راستا، گدعون ساعر وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز در نشست ۲۴ فوریه ۲۰۲۴(۵ اسفند ۱۴۰۲) در بروکسل تأکید کرد تنها راه ثبات سوریه را تشکیل مناطق خودمختار قومی می‌داند؛ مدلی که عملاً راه را برای اعمال نفوذ خارجی و کاهش قدرت حاکمیت مرکزی دمشق هموار می‌کند. این خبرها در شرایطی منتشر می‌شود که خبرهایی حاکی از درگیری دروزی‌ها در جرمانا با حاکمان سوریه مخابره می‌شود.

در این شرایط، نگرانی میان اقوام مختلف سوریه، به‌ویژه در استان‌های مرزی چون قنیطره و سویداء، رو به افزایش است. بسیاری از سران جامعه دروزی هشدار داده‌اند که اهداف بلندمدت اسرائیل نه‌تنها تأمین امنیت مرزهایش نیست، بلکه تلاشی آشکار برای شعله‌ور کردن اختلافات قومی و مذهبی و سوق دادن سوریه به سمت تجزیه‌ای خطرناک است؛ وضعیتی که می‌تواند ثبات منطقه را به‌طور جدی تهدید کند. همان‌طور که «ابومحمد الجولانی» در نشست قاهره اعلام کرد، تجربه سال‌های اشغال بلندی‌های جولان از ۱۹۶۷ میلادی(۱۳۴۶ شمسی) تاکنون نشان داده است که رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه در نقض حقوق مردم سوریه و تجاوز به خاک این کشور درنگ نکرده و امروز نیز، با طرح‌های تازه تجزیه‌طلبانه، همان مسیر را با جدیت بیشتری ادامه می‌دهد. اما در سطور آتی خواهد آمد که این حرف‌های جست‌و‌گریخته نشان از موضع فعال رژیم الجولانی در قبال اسرائیل ندارد!

ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی
همچنین در ادامه تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی به خاک سوریه، نیروهای این رژیم برای سومین‌بار در ۲۴ ساعت به مناطقی از حومه قنیطره یورش بردند. به گزارش «ایسنا»، منابع محلی گزارش دادند که نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی با چندین خودروی زرهی وارد روستاهای عین النوریه، أم باطنة و سویسة در حومه قنیطره شده و اقدام به جست‌وجوی سلاح و مهمات کرده‌اند. طبق گزارش شبکه «الجزیره»، این سومین مورد از تجاوزات نیروهای صهیونیستی به این مناطق در ۲۴ ساعت اخیر است. طبق گزارش‌ها، مناطق هم‌مرز با جولان اشغالی طی روزهای اخیر شاهد نفوذهای مکرر نظامیان رژیم صهیونیستی بوده‌اند. از جمله، این نیروها اخیراً به یک پایگاه نظامی در تَلّ المال در حومه قنیطره یورش برده و پس از تفتیش از منطقه عقب‌نشینی کرده‌اند.

انفعال رژیم جولانی
«جولانی»، سرکرده گروه‌های تروریستی حاکم بر سوریه اما وقتی با سؤالی درباره «واکنش سوریه به تجاوزات اسرائیل مواجه شد»، سکوت کرد. با نگاهی به تحولات اخیر سوریه و شواهد میدانی، کاملاً آشکار است که رژیم ابومحمد الجولانی و تشکیلات تحت امرش در قبال اشغالگری‌های رژیم صهیونیستی در خاک سوریه، به‌ویژه در بلندی‌های جولان که از سال ۱۹۶۷ میلادی(۱۳۴۶) در اشغال اسرائیل است، رویکردی منفعل و سکوت معناداری در پیش گرفته‌اند. در حالی که حملات مکرر اسرائیل به مواضع ارتش سوریه و زیرساخت‌های این کشور در سال‌های اخیر شدت گرفته و بارها منجر به خسارات گسترده شده است، الجولانی و گروه تروریستی تحریرالشام که مدعی «انقلاب» و «آزادی» هستند، نه‌تنها هیچ واکنش جدی علیه تجاوزات آشکار رژیم صهیونیستی نشان نداده‌اند، بلکه تمرکز خود را صرف درگیری‌های داخلی، سرکوب رقبا و گسترش نفوذ در مناطق شمالی سوریه کرده‌اند. گویی بقای الجولانی و پروژه اسرائیل برای سوریه ضعیف و پاره‌پاره، در یک مسیر مشترک قرار گرفته‌اند. تاکنون که چنین بوده، مگر اینکه اتفاق عجیبی بیفتد که سیاست میدان اتفاق‌های غیرقابل‌ پیش‌بینی است! آیا حاکمان نوکیسه سوریه به خود خواهند آمد؟

*کیهان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار