به گزارش شهدای ایران به نقل از خبرگزاری دانشجو، ماجرای سریال تاسیان که در پلتفرم فیلیمو منتشر شد هر روز در حال پیدا کردن ابعاد عجیبتر میشود. سریالی که این بار اول پخش میشود سپس طبق اعلام ساترا خبر نداشتن مجوز انتشار آن میآید. بعد هم در حالی که این موضوع مطرح میشود غافلگیری بعدی در راه است و آن اینکه طبق پیش بینیهایی که دور از ذهن نبود با فاصله کوتاهی از خبر نداشتن مجوز انتشار قسمت سوم آن نیز در فیلیمو برای مخاطبین عرضه میگردد.
با انتشار قسمت سوم همچنان سیر داستانی سریال که یک ناداستان به معنای واقعی کلمه و از دست فیلمهای به نام اقتباس و البته با پیش رفتن یک فیلمنامه بی در و پیکر است ادامه مییابد که دور از ذهن نیست نویسنده و کارگردان آن حتی زیر این ماجرا هم بزند. تینا پاکروان در دفاع از فیلم خود حرفهایی میزند که با اتفاقات اخیر پیش آمده برای فیلم بیگانه نیست! این حرفها نوعی پناه گرفتن پشت ساترا است.
فهم غلط از فیلم
تینا پاکروان در حرفهایش با گرفتن ژست اینکه فضای نقد را میفهد به حواشی پیش آمده برای خودش و تلاش برخی برای پرونده سازی میگوید و بعد ماجرای نقدهای پیش آمده را فهم غلط از فیلمش مینامد در حالی که بخش بزرگی از فضای پیش آمده معلول ضریب گرفتن اتفاقاتی است که حول تنظیم گری صوت و تصویر فراگیر و در رأس آن ساترا می افتد.
فضای پیش آمده برای سریال تاسیان آنقدر مسموم شده که هر نقد و حرفی محکوم به بی سوادی، مغرض بودن و پرونده سازی میشود. از سوی دیگر می بینیم که یکدفعه سر و کله حمایت منتقد اجاره ای یعنی مسعود فراستی در حمایت از این فیلم پیدا میشود. همه اینها باعث می شود تا هزینه نگاه درست و منتقدانه به اثری که احتمالا پول زیادی برای تولید آن هم صرف شده بالا برود و اخبار ضد و نقیض در مورد مجوز نداشتن، توقیف و حالا باز شدن پای حکم دادگاه به توقیفش تاسیان را سر زبان ها بیاندازد.
تینا پاکروان مدعی است ساترا در ارائه اصلاحات برای فیلمش عاجز است
ساترا باید نسبت به صحبتهای تینا پاکروان به سرعت پاسخ دهد وگرنه به بسیاری از مسائل متهم است. تینا پاکروان مدعی است ساترا در ارائه اصلاحات برای فیلمش عاجز است، مبهم بودن کل فرآیند نظارتی در صوت و تصویر فراگیر همینجا مشخص می شود، ادعای خانم پاکروان مشخصا این است که ساترا در جریان فیلم بوده ولی نتوانسته از انتشار آن جلوگیری کند تا حکم دادگاه آمده و حالا کارگردان تاسیان کلا ساترا را زیر سوال میبرد.
جنگ علنی هوشمدانه علیه ساترا
پاکروان تأکید میکند: ۱۷ ماه با ساترا رفت و برگشت برای اصلاح فیلمش داشته، ساترا میگوید: فیلم از ابتدا مجوز نداشته و حالا کارگردان تاسیان مدعی است که اصلا ساترا نباید بر نمایش خانگی نظارت کند! این هجمهها که اخیرا به خصوص در پلتفرم فیلیمو از اولین قسمت فصل آخر جوکر تا تاسیان پیش میآید نوعی جنگ علنی هوشمدانه علیه ساترا است و خانم پاکروان هم خوب میداند در حال حاشیه پردازی بیشتر برای خود و فیلمش است.
تاسیان یک سریال فانتزی تاریخی است که از واقعیتهای اجتماعی آن روزگار ایران منقطع است این مهمترین نقدی است که میتوان مثل «خاتون» به آثار اخیر تینا پاکروان وارد کرد و این تقطیع تاریخی فقط به محتوای فیلم باز نمیگردد و در جای جای فرم آن نیز تأثیر خود را گذاشته است در چنین فضایی سازنده اثر جای فرار و بازی از هر سمتی را دارد، او هم شعار گل درشت «روزی روزگاری ایران» را میدهد و هم تصاویر انتزاعی خود را از تاریخ و مردم ایران به خورد مخاطبین میدهد.
تاسیان پای خودش نمیایستد چون تینا پاکروان هم مسئولیت آن را نمی پذیرد
تاسیان پای خودش نمیایستد چون تینا پاکروان هم مسئولیت آن را نمی پذیرد. بالاخره وقتی کسی به جریاناتی از جمله روشنفکری اشاره میکند، اشخاص برجسته ای که در آن زمان وجود دارند در ذهن مخاطب نقش میبندد و حداقل پایبندی به تاریخ لازم است و این موضوع فقط به گریم، طراحی لباس و ... محدود نمیشود که در آن بی حجابی، رقص و مشروب خوردن پر رنگ شود.
سرکوب منتقدین با بی سواد خواندن آنها!
تینا پاکروان ذهن مخاطبش را محکوم میکند و یکدفعه از ادعای خود که این یک فیلم تاریخی نیست به واقعیات تاریخی برای سرکوب منتقدین خود متوسل میشود و میگوید: «صرف اشاره به تحریف تاریخ بدون دلیل و یا با اشاره به موارد غلطی چون عدم وجود جلال آل احمد در شب شعر گوته( شمس آل احمد سخنران شب سوم گوته بود) نشان از بی سوادی راویان یا مغرضانه بودن پرونده سازی های ایشان دارد. آن ها فرق جلال و شمس آل احمد را نمی دانند و آنقدر بی سواد هستند که از ده شب شعر گوته با عنوان میتینگ بیضایی یاد می کنند.» اما آنچه در فیلمش از این ماجرا نشان میدهد عاری از هر گونه اتفاقات با جزئیات سیاسی آن است، چون به گفته خودش فقط یک فیلم عاشقانه را روایت میکند.
در نهایت «تاسیان» یک سریال با ویژگی های احساسی و تلفیقی از سیاست و تاریخ است که درامی عاشقانه به آن الصاق شده، کارگردان هرگز نمیتواند برای فرار از چالشی که با آن رو به رو است از آن فرار کند و زمین و زمان را به هم بدوزد و با همه چیز برای نگه داشتن فیلمش در فضای رسمی انتشار محتوای کشور دست و پا بزند.
آنچه این اثر را به گفته یکی از منتقدین «سریالی مشکوک» و انسان را یاد فیلمهایی میاندازد که برای توقیف ساخته میشوند میاندازد همین حجم بالای شرب خمر، بی حیایی و... است که هزینه بالای تولید آن قطعا با حرفها و مقاصدی که سازندگان و منتشر کنندگان آن علنی میگویند جور در میآید و هیچ توهم توطئه ای در کار نیست.