* ساعت ده صبح را به عنوان ساعت شروع مراسم عنوان کرده اند. ساعتی زودتر به خیابان فلسطین رسیدیم. اما ازدحام شرکت کنندگان در همایش وحدت اسلامی و باقی مدعوین و مسئولین نشان می دهد که فرقی نمی کند که مدعوین از مسئولین و کارگزارن نظام هستند؛ دیگران نیز مانند ما عجله داشته اند تا جای مناسبی در حسینه امام خمینی نصیبشان شود.
* میزهای پر از لیوان های شیرکاکائوی داغ و کیک یزدی های تازه اولین نقطه ای بود که هرکس در بدو ورود به حسینیه به سمت آن میرفت. یک لیوان شیرکاکائو و یک کیک تازه همه پذیرایی در روز عید بود.
* قبل از ورود یک بخش مختص تحویل دادن موبایل و بخشی دیگر مربوط به تحویل کیفهاست. از کفشداری هم که بگذریم؛ اما میز مخصوص تحویل کلاه نظامی مسئولین لشگری از صحنه هایی است که شاید فقط در چنین مراسمی دیده شود. مسئولین در ابتدای حسینه کلاه خود را تحویل میدادند و رسید میگرفتند!
*جلوی درب ورودی حسینیه فیلمبردار لحظه ورود افراد را شکار می کند. مسئولین و پوشش منحصربفرد علمای اهل سنت بهترین سوژه برای فیلمبردار است تا تصاویر متفاوتی را برای برنامه امشب تلویزیون شکار کند.
*برخلاف دیگر دیدارهای رهبری و به سبب حضور مهمانان خارجی تعداد صندلی های چیده شده در اطراف حسینیه بیش از باقی دیدارهاست. بعید است سفرای کشورهای اسلامی و دیگر مهمانان خارجی به گلیم های ساده حسینیه امام خمینی عادت داشته باشند. اما نکته جالب اینکه این صندلی ها دیرتر از دیگر نقاط حسینیه پر شدند. گویا مهمان علاقه ای برای رفتن به سمت صندلی ها نداشتند. شاید سادگی صندلی ها موجب میشد کسی رغبتی برای نشستن بر روی آنها نداشته باشد. شاید هم دوری صندلی ها از جایگاه و فاصله زیاد با رهبری دلیل بی میلی مهمانان بود و مهمانان ترجیح می دادند نزدیک تر بنشینند؛ حتی بر روی گلیم های ساده حسینه.
* آنقدر وزیر و وکیل و امیر و سردار به چشم میخورد که نوشتن و ذکر نام مسئولین کاری بیهوده به نظر میرسد. اما ورود همزمان برخی چهره ها جالب توجه است. ورود همزمان مسئولین لشگری اعم از سرلشگر فیروزآبادی، رحیم صفوی، امیر پوردستان و باقی امرای سپاه و ارتش یکی از این ورودهای همزمان بود.
* از ابتدای مراسم مرد جوان در حال توزیع گوشی های مترجم بین مهمانان خارجی است؛ ساعت از 10 و بیست دقیقه عبور کردهاست؛ مرد جوان با زبان عربی به مهمانان کار با گوشی ها را یاد می دهد و گوشی هایی که باتری شان تمام شده را عوض میکند.
*برخی از مسئولین هم که دیر رسیده بودند، با لطف رفقای سیاسی خود توانستند جایی برای نشستن پیدا کنند. جمعتر نشستن طلایی نیک نماینده سابق مجلس یکی از این لطف ها در عالم رفاقت سیاسی بود تا عادل آذر رئیس مرکز آمار که کمی دیر وارد حسینه شده بود بتواند جایی برای نشستن پیدا کند. پست و عنوان اینجا کاربرد زیادی ندارد برای همین مسئولینی هم که رفقایشان را پیدا نکرده اند؛ مجبورند از دیگران خواهش کنند تا کمی جمع تر بنشینند و جا برایشان باز شود. صادق خلیلیان وزیر دولت احمدی نژاد یکی از این مسئولین بود.
*به علت وجود ستون های متعدد در حسینیه، تنظیم محل نشستن با محل جایگاه و قرار نگرفتن ستونهای حسینیه در مسیر دید جایگاه سبب میشود که در همه مراسمات مدعوین از نقاط کور نسبت به جایگاه خودداری کنند. مشورت مجید نامجو وزیر نیروی دولت دهم با فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی برای انتخاب یک نقطه مناسب و دور از ستون ها یکی از حاشیه های جالب این مراسم بود.
*ساعت نزدیک ده و سی دقیقه است که ورود رهبر معظم انقلاب با شعار پرشور حاضرین همراه میشود. در شعارها هم مسئولین با مردم تفاوتی ندارند و همان شعارهای مردمی را تکرار میکنند. شعارهایی که فقط با شروع تلاوت قرآن امکان دارد قطع شود.
*امروز چهارمین روز از تعطیلات متوالی این ایام است. اما این تعطیلات موجب نشده که مسئولین به سفر بروند و همگی در این مراسم حاضر شده اند. آیت الله هاشمی رفسنجانی، آملی لاریجانی و دکتر حسن روحانی و علی لاریجانی رهبری را در بدو ورود به حسینه همراهی کردند و محمود احمدی نژاد پس از سالها این بار در کنار حسینه شاهد مراسم بود.
*هفته وحدت موجب میشود که حاضرین تا قبل از ورود رهبری وقت خود را با مدح پیامبر اعظم و نثار صلوات بر ایشان سپری کنند. اما یکی از جذاب ترین حواشی این مراسم شعرخوانی یکی از ماموستاهای اهل سنت بود. پس از تلاوت قرآن کریم یکی از روحانیون اهل سنت از میان جمعیت برخاست و اشعاری را خطاب به رهبری بر زبان آورد. اشعاری زیبا که ترکیب بند آن «اوالامر مایی» خطاب به رهبری بود. برخاستن ناگهانی این روحانی اهل سنت موجب شد که فرصت نکنم در حین خواندن شعر آن را بنویسم. بعد از مراسم توانستم وی را پیدا کنم. مهمان ها و مسئولین که در زمان خواندن شعر صدای احسنت احسنتشان فضای حسینه را پر کرده بود؛ حالا بعد از مراسم تک تک به تقدیر و تشکر از این شاعر خوشذوق می پردازند. شعری که توانستم بعد از مراسم متن کاملش را از «ماموستا نژادی» این شاعر اهل ارومیه بگیرم:
الا نور طاها / تو ابن الرسولی
تو از نسل حیدر/ تو جان بتولی
تو از کربلایی / اوالامر مائی
تو ای خامنه ای / نسیم بهشتی
تو نیکو خصالی/ تو نیکو سرشتی
تو نوری، صفایی / تو مر مسلمین را یگانه امیری
خلیفه رسولی/ علی را وزیری
همای رهایی / اوالامر مائی
منم کرد سنی/ تویی رهبر من
چنان آذری ها/ تویی سرور من
تو وحدت ندایی / اوالامر مائی
شهیدان سنی / که در خاک خفتند
وصیت نوشتند / و بسیار گفتند
تو مهر و وفایی/ اوالامر مائی
من از دوست خواهم/ تو سالم بمانی
تو صاحب لوایی / اوالامر مائی
من از دوست خواهم / صفای خمینی
و در توست؛ آری / وفای خمینی
تو مهر و وفایی / اوالامر مائی
*همنشینی علمای اهل سنت و روحانیون شیعه از صحنه های زیبایی بود که در طول مراسم زیاد به چشم میخورد. شناخت زیادی از علمای اهل سنت نداشته و نامشان را نمی دانستم؛ ولی مولوی عبدالحمید از علمای برجسته اهل سنت سیستان و بلوچستان از چهره هایی بود که خیلی راحت شناختم.
* روحانی ابتدای سخنانش را با تبریک میلاد حضرت رسول آغاز میکند و وقتی میخواهد این عید را به رهبر انقلاب تبریک بگوید ایشان را با عنوان «از خاندان نور عالمگیر» خطاب میکند.
* سخنان روحانی با برشمردن ویژگی های حضرت رسول اکرم آغاز شد و با انتقاد از فاصله مسلمین از راه سعادت پیامبر اسلام همراه شد. پیرمرد سنی مذهبی که کنارم نشسته بود در این قسمت از سخنان سری از سر تایید تکان داد گویی گلایه از اختلاف حرف دل همه مهمانان این مراسم است.
* از نکات جالب توجه استفاده متعدد روحانی از واژه های «تدبیر»، «امید» و «اعتدال» است. دفعات اول که از این واژه ها استفاده می کند؛ گمان می کنم ناخواسته بوده ولی گویا رئیس جمهور چند جمله با این عبارات ساخته است! «ما باید به تدبیر و امید برگردیم»، «پیامبر ما پیامبر تدبیر و امید بود» و «پیامبر اعتدال» از عبارتی بود که چند بار توسط رئیس جمهور تکرار شد .
*برخی از مدعوین توانسته اند کودکان خود را هم همراه بیاورند. حالا یکی از این پسربچه ها در خلال سخنان روحانی در میانه حسینیه و تقریبا روبروی جایگاه ایستاده و برای رهبری دست تکان می دهد. بنظر می رسد که رهبری به پسرک خیره شده و همین مساله انگیزه پسرک را دوچندان می کند. گاهی دست تکان می دهد. گاهی دو دستش را به نشانه پیروزی بالا می گیرد و گاهی نیز شعارهایی که پدرش با خودرکار روی دستش کشیده بالا می گیرد تا رهبری آن را ببیند. تقریبا تا قبل از شروع سخنرانی رهبری پسرک پنج شش ساله دست بردار نیست.