
به گزارش شهدای ایران به نقل ازمشرق، کتاب عربیکا به قلم وحید یامینپور که توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار شده است، روایتگر سفری پرماجرا به لبنان و تجربههای نویسنده از دل جنگ و بحرانهای این کشور است. یامینپور در این اثر با توصیف حال و هوای کشور لبنان و مردم مقاوم آن، تصویری زنده و تأثیرگذار از زندگی و ایستادگی در شرایط سخت ارائه میدهد.
عربیکا راوی ما بین اولین سفر نویسنده در سال ۲۰۰۳ و دیدار با سید حسن نصرالله و آخرین سفرش در سال ۲۰۲۴ و پس از شهادت سید مقاومت است.
یامینپور در این کتاب، دیدار خود با سید حسن نصرالله را که در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، روایت کرده و همچنین به سفرش پس از طوفان الاقصی در همان سال پرداخته است. علاوه بر آن، عربیکا با نگاهی تاریخی به مقاومت فلسطین و مسئله صهیونیسم، به معرفی چهرههای شاخص جبهه مقاومت نیز میپردازد.
در بخشهایی از این سفرنامه، تجربههای نویسنده در مواجهه با بمبارانها، شهادتها و شرایط نابسامان لبنان، بهویژه پس از شهادت سید حسن نصرالله، با نثری تأثیرگذار روایت شده است. این اثر با جزئیات دقیق، بهگونهای به ترسیم بحرانها و رشادتهای مردم لبنان میپردازد که مخاطب را با واقعیتهای ملموس این مقاومت آشنا میکند.
یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، جنبه آموزشی آن است. عربیکا برای کسانی که از تاریخ آغاز مقاومت لبنان و فلسطین بیاطلاع هستند، بهخوبی روند شکلگیری و تداوم این مقاومت را توضیح میدهد و تصویری روشن از چگونگی رسیدن به این نقطه از ایستادگی را ارائه میکند همچنین ما شناختی نسبت به فرماندهان شاخص مقاومت دست پیدا میکنیم.
بخشی از کتاب رابرایتان انتخاب کردهایم که در ادامه میخوانید...
حالا یک روحانی جوان شیعه شده است مؤلفه تعیینکننده قدرت و سیاست در غرب آسیا در بحرانیترین نقطه جهان و بغرنجترین دوره تاریخ. با خودم فکر میکنم اگر صد سال بعد به دنیا میآمدم و از من میپرسیدند دوست داری چه کسی را در گذشته تاریخ ببینی، پاسخ میدادم سید حسن نصر الله.
حدوداً پانزده نفریم در اتاقی نه چندان بزرگ. روی صندلیها مینشینیم. دو سه دیپلمات از سفارت ایران در بیروت همراه ما آمدهاند که نام هیچکدام را نمیدانم. یک صندلی مقابل ماست، حتماً برای نشستن سید. محافظها با قد بلند و هیکلهای تنومند و کت و شلوارهای سیاه میآیند و میروند. بیسیمشان با یک کابل فنری سیاه از لای یقه کتشان به گوشی توی گوششان وصل است. به نظر میرسد تمرین کردهاند که نخندند و خوش و بش نکنند.
سید حسن وارد میشود با لبخندی آشنا، خوشامد میگوید و مینشیند. رفتارش نرم و متواضعانه است؛ از آن تواضعها که گره ماهیچههای کرخت شده از هیجان ما را باز میکند تا روی صندلیها به راحتی لم بدهیم.
- من فارسی حرف میزنم. اگر کلمهای را اشتباه گفتم، دوستان کمکم کنند.
این جمله را میگوید و میخندد.
***
سیدحسن نصرالله، ملقب به «سید مقاومت»، متولد سال ۱۳۳۹ شمسی در بیروت، تحصیلاتش را در شهر صور در جنوب لبنان آغاز کرد. سپس برای تحصیلات دینی در شانزده سالگی به نجف رفت و از طریق شهید محمد باقر صدر به سید عباس موسوی، دومین دبیرکل حزب الله لبنان متصل شد. سید حسن نصر الله در سال ۱۳۶۰ شمسی، (در بیست و یک سالگی)، با حکم امام خمینی و به عنوان نماینده ایشان در لبنان معرفی شد. او از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۲ عضو جنبش امل، از تشکلهای سیاسی شیعی در لبنان بود. اما در سال ۱۹۸۲، با جمعی از طلبههای شیعه «حزب الله لبنان» را تأسیس کرد. او بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ مدتی را در شهر مقدس قم به تحصیل گذراند و زبان فارسی را به خوبی آموخت. سید حسن نصر الله، پس از شهادت سید عباس موسوی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ (۲۷ بهمن ۱۳۷۰) به عنوان دبیرکل حزب الله انتخاب شد. دوران رهبری او در حزب الله با فراز و نشیبها و پیروزیهای بزرگ حزب الله همراه بود. شکست و عقبنشینی رژیم صهیونیستی از لبنان پس از سالها اشغال خاک این کشور و پیروزی در جنگ ۲۳ روزه در سال ۲۰۰۶، از او چهرهای محبوب در جهان اسلام و کشورهای عربی ساخت.
***
سید از همان دقایق ابتدایی بحثی جدی را شروع میکند در تحلیل منطقه و شرایط جبهه مقاومت. از اینکه جمع را جدی گرفته است، خوشم آمده. جملات را شمرده شمرده ادا میکند؛ یک فارسی شیرین بدون نیاز به کمک کسی.

بگذارید نظرم را درباره رژیم صهیونیستی صریح بگویم. ممکن است بعضی از شما فکر کنید این اسرائیل است که آمریکا را اداره میکند، ولی در واقع اسرائیل فقط یکی از پروژههای آمریکاست. پروژه آمریکا در منطقه خاورمیانه تاریخ انقضا دارد و همیشگی نیست. زمانی که هزینههایش بیشتر از فوایدش شود، منقضی میشود.
از نظر دبیرکل حزبالله، مقاومت لبنان و فلسطین کارش این بود که با ایستادگی در برابر اسرائیل و به شکست کشاندن برنامههایش، هزینههای باقی ماندن آن را آنقدر زیاد کند که عملاً امکان ادامه حیات نداشته باشد. آنها دست کم در مبارزهای پانزده ساله، در جنوب لبنان یک بار یک پیروزی تاریخی را به دست آورده بودند که نظریهشان را اثبات کرده بود. اسرائیل با شکست دادن چندین کشور عربی در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۸ و سالها اقدام تجاوزکارانه به هر جا که میلش میکشید، از خود چهره نیرویی شکستناپذیر به جا گذاشته بود تا اینکه سرانجام حزبالله این چهره را سیاه کرد و تاریخ شکستهای اسرائیل را آغاز نمود. سید حسن نصرالله طوری از نابودی اسرائیل حرف میزد که گمان میکردی دارد دفترچه برنامه روتین سال پیش رویش را ورق میزند و به نوبت آنها را اجرا میکند. برنامه و مأموریتش روشن، واضح و معین است؛ آزادی لبنان و آنگاه آزادی قدس. این مأموریت که تا سه سال پیش ناممکن و خیالباوری به نظر میرسید، حالا کاملاً محتمل است.
ممکنه بپرسید چرا در قرار اسرائیل از لبنان، مزارع شبعا هنوز در اشغال نیروهای رژیم باقی مانده؟ این خیلی هم ما را ناراحت نمیکند. اولاً، ما همچنان به کل دنیا اعلام میکنیم که اسرائیل رژیم اشغالگر است و خاک ما را اشغال کرده. ثانیاً، دولت و مردم لبنان هم میدانند که هنوز بخشی از خاکشان در اشغال اسرائیل است و این به مقاومت لبنان مشروعیت میدهد. ثالثاً، خود ما هم همچنان خودمان را در موقعیت مبارزه نگه میداریم.
(مزارع شبعا، سرزمینی در حدود ۲۵ کیلومتر مربع در نقطه تلاقی سوریه، لبنان و سرزمینهای اشغالی و در کنار بلندیهای جولان است. دهها سال است که زد و خوردهای نظامی بین حزبالله و ارتش رژیم صهیونیستی در این منطقه کوچک برقرار است.)
سید هنگام گفتن جملات پایانی لبخند میزند. از او چهره جدیدی دیدهام. او فقط یک رهبر مذهبی ایدئولوژیک نیست؛ هوشیاری و زکاوتش در حفظ آمادگی و انسجام درونی حزبالله ستودنی است. آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی و ترکیه و دیگر کشورهای منطقه احتمالاً او را مجری سیاستهای ایران میدانند، اما بیشک درایت و کفایت او در بحرانیترین نقطه جهان حرف اول را میزند.
یک نفر میپرسد: «رابطه شما با جمهوری اسلامی چطور تنظیم میشود؟ همه کارهایتان را با تهران هماهنگ میکنید؟» سید میگوید: «نه، رهبر انقلاب ما را مستقیماً پرورش داده، ما خودمان بررسی میکنیم و تصمیم میگیریم، ولی در موارد مهم با تهران مشورت میکنیم. در آخر هم برای کاری که باید صورت بگیرد، خودمان تصمیم میگیریم.»
پاسخهای سید بیدرنگ است، اما فیالبداهه نیست. به آنها اندیشیده و پیداست با کنج و کنار مسئله سر و کله زده. زیرکی و تیزهوشی او هر بار در هر پاسخی بیش از پیش آشکار میشود. اعتمادش به راهی که تا اکنون آمده و شناختش به راهی که در پیش دارد، او را استوار و عاری از هر تزلزلی نشان میدهد.