شهدای ایران:سرویس سیاسی/پژوهشگر حوزه تاریخ و اندیشه سیاسی اسلام در دوره تخصصی جریان شناسی سیاسی به تبیین نفوذ فرهنگی دشمن در کشور و راههای مقابله با آن با تکیه بر بیانات مقام معظم رهبری پرداخت.
به نقل از رسا، حجت الاسلام والمسلمين محمدجواد مهری، پژوهشگر حوزه تاریخ و اندیشه سیاسی اسلام در دوره تخصصی جریان شناسی سیاسی كه توسط مرکز رسیدگی به امور مساجد خراسان رضوي در دهه مباركه فجر (13، 14و 15 بهمن ماه 1403) براي تعدادي از ائمه جماعات مشهد مقدس برگزار شد، نكات كليدي درباره پرچمهای نفوذ فرهنگی دشمن در کشور و راههای مقابله با آن با تكيه بر بيانات مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي مدظله العالي را بيان کرد كه در ادامه به تشریح بخشي از مباحث ارائه شده در اين دوره سه روزه مي پردازيم.
بحثی که محضر شریفتان ارائه میشود با عنوان «پرچمهای نفوذ فرهنگی دشمن در کشور و راههای مقابله با آن» هست که با تکیه بر جملاتی از سه سخنراني مقام معظم رهبری آن را تبیین و تحليل میکنیم:
يك - مقام معظم رهبری در چهارم مهر ماه 1403 در دیدار پیشکسوتان و فعالان عرصه دفاع مقدس بیاناتی دارد. از جمله اينكه میفرماید: رزمندگان ما، مجاهدان ما، برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربانی کردند، فداکاری کردند، جوانان مبارز و مجاهدان این عرصه، خانوادههای خودشان را داغدار کردند برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای این کشور بالا نرود، این پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن نباید در داخل کشور و دستگاههای مختلف برافراشته شود، باید مراقبت کرد، همه موظفند، اسم چند دستگاه میآوردند، از جمله صدا و سیما، مطبوعات، آموزش پرورش، وزارت علوم و وزارت بهداشت که مراقبت کنند، هوشیار باشند، پرچمها به وسیله افراد نفوذی به وسیله انسانهای فریب خورده در این کشور برافراشته نشود.
دو - در دی ماه 1403 در آستانه سالروز ولادت حضرت صدیقه طاهره سلامالله علیها در جمع مداحان و ستایشگران اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین نیز جملاتی دارد؛ از جمله اينكه میفرماید: امروز شبههافکنی یکی از کارهای اساسی دشمن است، یک مقداری آشکار است، یک مقداری اش آشکار نیست، برنامهریزی میکنند، پول خرج میکنند، برای این که ذهنها را منحرف کنند. ما امروز به تبیین نیاز داریم.
سه - در اواخر آذرماه 1403 در یک جمع محدودی دوباره آقا میفرمایند: امروز جنگ اسلام و کفر است، کفر میخواهد مسلط شود تا جلوی پیشروی اسلام و ارزشها و آرمانهای الهی را بگیرد، افرادی هم در داخل دارند، اگر به وظیفه الهی خود عمل کنیم، خداوند یاری خواهد کرد، هر کس از دستش کاری برای نصرت اسلام و نظام بر میآید، حرام است که سکوت کند و کاری نکند.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در ادامه با اشاره به چند جمله از اندیشمندان جهان غرب که مؤید فرمایشات مقام معظم رهبري است ابراز کرد: شخصی داریم به نام الکساندر دومارانش، ایشان یک اندیشمند غربی است، 12 سال رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور فرانسه بوده است، اولین کسی است كه طرح ترور امام رضوان الله تعالی علیه را به رئیسجمهور وقت فرانسه ارائه کرد که مقبول نیفتاد، مشاور عالی خیلی از رؤسای جمهور آمریکا و اروپا بوده، وي کتابی دارد به نام جنگ جهانی چهارم. در آن کتاب میگوید مهلک ترین جنگِ تاریخ، انقلاب خمینی بود. انقلاب اسلامی جنگ عقیده است، آغاز جهاد شیعه است، يعني دورنمای عینیِ پایان تمدن غرب. ایشان میگوید گلوله آتش زای خمینی تمام مرزهای فکری را درنوردیده است. ما برای مقابله با این انقلاب بايد دوتا کار کنیم، یک جسم آنها را بزنیم دوم روح، ایمان و اعتقاد و باور شان. جسمشان را به وسیله قاچاقچیان مواد مخدر با پخش رایگان و ارزان مواد مخدر و روحشان را به وسیله نویسندگان و مترجمان زبده در دانشگاهها که با نظام و انقلاب زاویه دارند.
یک فرد دیگری داریم به نام آقای سگال، یک مؤسسه استراتژیک در لندن دارد. او می گوید برای زدن جمهوری اسلامی باید طرح شبیه سازی را در ایران پیاده کنیم، مثل ما فکر کنند و مثل ما عمل کنند خوراکشان، قیام شان، قعودشان، پوشش شان، حرف زدنشان، راه رفتن شان، شبیه ما بشود. یعنی از فرق سر تا نوک انگشتان پا سبک زندگی ایرانی اسلامیشان تبدیل به یک سبک زندگی غربی بشود. بعد ادامه میدهد، به وسیله توریسم و زنان هرزه باید این ها را آلوده کرد.
فرد دیگری داریم به نام آقای ریچارد ان هاس کتابی دارد به نام جنگهای 30 ساله جدید. رئیس شورای روابط خارجی کشور آمریکاست. این فرد میگوید برای زدن جمهوری اسلامی، ما باید اسلام این ها را مخیر کنیم، بین دوتا اسلام. اسلام لیبرال که با منافع ما هیچ تضادی ندارد و اسلام القاعده (اون موقع هنوز داعش و جبهه النصره به وجود نیامده بودند). این اسلام القاعده را هم هر وقت که خواستیم تو سرش بزنیم برای ما کف میزنند و خوشحال هم می شوند.
اين استاد حوزه و دانشگاه در جمع بندي نكته اول بیان داشت: فرمایشات آقا را در کنار اظهارات اندیشمندان غربی بگذاريم، به یک جمعبندی میرسیم و آن اينکه امروز ما درگیر یک جنگ پیچیده شناختیِ تمام عیار ]شدیم[ و در این جنگ دشمن از راه افراد فریب خورده و نفوذیِ داخل کشور، دنبال برافراشتن پرچم نفوذ فرهنگی اش هست.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در ادامه با طرح سه سؤال عنوان کرد: سؤال اول این است که ماهیت این جنگ و نبرد چیست؟ سؤال دوم اصحاب این نبرد چه کسانی هستند؟ و سؤال سوم وظیفه ما در قبال این نبرد چیست؟
پژوهشگر حوزه تاريخ و فقه سياسي درباره ماهیت این نبرد اظهار داشت: این نبرد بزرگ همهجانبه و پیچیده میدانش محدود به خاک و دریا یا آسمان نیست؛ بلکه میدان این نبرد ساحت ذهن است و سلاح اصلی آن نه تفنگ هست و نه موشک. بلکه روایت و افکار عمومی است. با سه ابزار شوم هراس افکنی، اختلاف افکنی و یأس افکنی. سه ابزار قدرت شکن و مختل کنِ قدرت فکر و استدلال. چند سال است تكرا مي كنند، اگر مذاکره نکنیم، اگر چنين و چنان نکنیم، جنگ میشود. دائماً مردم ما را میترساند. چند شب پیش هم دیدید، آن آقای غیرقانونی آمدند، گفتند که اگر فلان شخص رئیسجمهور میشد حتماً کشور ما درگیر جنگ می شد، دائماً دارند مردم ما، جوانان و فرهیختگان ما، نخبگان ما را نسبت به آینده ناامید میکنند؛ که آینده خوبی در انتظار شما نیست. دائماً دنبال اختلاف شیعه و سنی، قومیتهای لر و کرد و ترکمن و عرب، اختلاف بین زن و مرد و دنبال دو قطبی کردن جامعه هستند برای این که خودشان به نوایی برسند و رأیی بیاورند.
به تعبیر مقام معظم رهبری این مثلث شوم یعنی هراس افکنی کنی، اختلافافکنی و یأسآفرینی سه ابزار برای مدیریت افکار عمومی است و تسخیر اذهان. وقتی که ذهن تسخیر شد، دشمن بر زمین و زمان هم مسلط میشود، کما اینکه شما دیدید تروریستهای سوری اول بر ذهنها مسلط شدند و بعد میدان. این آقای جولانی در اولین گفتوگوی تلویزیونی در سوریه، پس از تصدی ریاست جمهوری دولت انتقالی گفت: نبرد برای سرنگونی رژیم اسد در 11 روز، نتیجه برنامهریزی دقیق 5 ساله در اِدلب بود، که در اين 5 سال نیروها را جذب کردیم. بر ذهنها مسلط شدند، میدان هم برای آن ها خالی شد و الا شما دیدید و یادتان هست که در سال 92 وقتی که اون اتفاقات افتاد، یکی از مناطقی که درگیری شد، سوریه بود، همه بدون استثنا میگفتند که اَسَد رفتنی است، حتی بعضی ها در داخل کشور، دولت وقت، هم همین حرفها را میزد که آقا ما نباید هزینهای بکنیم برای سوریه، اَسَد رفتنی است.
خدا رحمت کند مرحوم شهيد حاج حسین همدانی میفرماید: وقتی که من عازم شدم برای تشکیل بسیج مردمی در سوریه، جوانان آن مرز و بوم به میدان آمدند، همراهی کردند و پنج سال جانانه جنگیدند، در مقابل تروریستها و دشمنان بیرونی و مورد حمایت آمریکا. تا این که میبینیم در سال 97 وقتی که آقای ولایتی پیامی را میبرد از طرف حاکمیت برای پوتین در کشور روسیه، همزمان نتانیاهو وارد روسيه شده، نتانیاهو میگوید به این ایرانی ها بگویید 40 کیلومتر از مرز ما، نیروهایشان را دور کنند. ما کاری به کار اَسَد نداریم، اَسَد بماند. چرا؟ به جهت این که جوانان این مرز و بوم آمدند در میدان و مقابله کردند، حفاظت و حراست کردند از موطن شان. اما از سال 97 تا سال 1403، یعنی 5 سال به قول جولانی میگوید که ما روی ذهنها کار کردیم، جذب نیرو داشتیم، پنج سال زمان بُرد که ما ذهنها را تسخیر کردیم و در طول 11 روز میبینید که کشور سوریه سقوط مي كند و بشار فرار کرد. پس اگر ذهن تسخیر شد، میدان خود به خود خالی میشود و به دست دشمن میافتد. باید مراقب این ساحت ذهن باشیم. تسخیر ذهن ها توسط سکوی مجازی دشمن صورت میگیرد، یعنی اینترنت و فضای مجازی با ترویج فساد و فحشا، بمباران رسانهای مردم، مهندسی افکار عمومی، بر هم زدن امنیت روانی مردم؛ وقتی که این اتفاق افتاد ذهن دچار تردید و ایراد شد، میدان برای دشمن خالی میشود.
حجت الاسلام والمسلمین مهری درباره سؤال دوم كه اصحاب این نبرد چه کسانی هستند؟ ابراز کرد: به نظرم سه گروه اصحاب این نبرد هستند: 1- بنیانگذاران 2- کنشگران سیاسی 3- رجاله های چاقو به دست در خیابانها. بنیانگذاران با ایجاد یک شبکه رصدی و اتاق وضعیت، با تئوریپردازی، گفتمانسازی، حدیث سازی در بنیانها جابجایی ایجاد میکنند، افکار و اندیشهها و عقاید انحرافی را تولید میکنند، این ها نه کار سیاسی میکنند و نه اقدام نظامی؛ فقط تولید اندیشه و تئوری و تشکیک در بنیانها. به تعبیر قرآن إنّه فَکَّرَ وَ قَدَّرَ، اندیشه مي کنند و مطالب را آماده مي سازند. این ها فقط تولید ادبیات میکنند.
کنشگران سیاسی با شعار پلورالیسم و آزادی اندیشه همان ادبیات را که تولید شده، تبدیل به گفتمان میکنند. به تعبیر قرآن آن را قول میکنند، آن قدر این را میگویند که تبدیل به گفتمان میشود. گفتمان سازی كه ایجاد شد، زمینه آماده میشود برای جنگ نظامی. خیلی سریع رخ میدهد این اتفاق، مثل سوریه که دیدید. ارتش و نهادهای نظامی، سلاح را زمین میگذارند و فرار میکنند. مردم هم بیتفاوت و نظارهگر و اگر نگوییم همراه آن ها. بنابراین اصحاب نبرد ساحت ذهن، پنج مرحله را طی میکنند تا به اهدافشان برسند: 1- دانش، یعنی تولید اندیشه و تئوری 2- گویش یعنی گفتمان سازی 3- بینش یعنی فکر و ذهن را دچار تشکیک 4- گرایش یعنی مردم را به آن سمت گفتمانشان سوق میدهند، تحریک میکنند. 5- منش يعني سبک زندگی و رفتار مردمان تغییر میکند. اینجاست که پرچم نفوذ فرهنگی دشمن و سبک زندگی دشمن در کشور برافراشته میشود.
وی درباره سوال سوم كه وظیفه ما در قبال نبرد ساحت ذهن چیست؟ خاطرنشان کرد: ما چهار ضعف در زندگی روزمره داریم بايد اين ها را جبران کنیم. اولین ضعف، ضعف در کنترل و مدیریت فضای مجازی است، فضایی که امروز در همه شئون زندگی ما ورود پیدا کرده و حاکم است، در حوزه فردی، حوزه خانوادگی و اجتماعی. نه میتوانیم این فضای مجازی را حذف کنیم و نه میتوانیم بدون مدیریت و رها با او کنار بیاییم و بیخیالش بشویم. فضایی که مدیریت، هدایت، محتوا و موادش دست بیگانه است، فضایی که با تمام قدرت و قوت هویت ملی و دینی ما را نشانه رفته است، فضایی که امروز مهمترین و عمدهترین ابزار دشمنی دشمنان است و دشمن در جنگ نَرم از طریق همین فضا، دنیا و مخالفینش را به زانو درآورده است. فضايي که تبدیل به یک جعبه سیاه شده است و در تک تک خانههای من و شما نفوذ کرده و بر جسم و روح همه ما سوار شده، در واقع عضو خانواده ما شده، عضو ناخلفی که نه میشود با او کنار آمد و نه میشود بیخیالش شد. اینجاست که مقام معظم رهبری چند سال پیش فرمودند: فضاي مجازي تبدیل به قتلگاه جوانان شده، توجه نشد! خب برادران من، امروز دولتها و مجالس چه اصولگرایش و چه اصلاحطلبش، یا نمیتوانند برخورد کنند و در مقابل این فضا بایستند و یا نمیخواهند. از این دو حال خارج نیست.
چند سالی است که آقا فرمودند راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، گوش نکردند چه اصولگرا و چه اصلاحطلب. ما که نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم. «قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً وقودُها الناسُ و الحِجارَه»(سوره تحريم/6). «إنّ الخاسِرینَ الذینَ خَسِروا اَنفُسَهُم و اَهلیهِم یَومَ القیامَه»(سوره زمر/15). بداد بچه هایتان و اطرافیانتان برسید. اگر بچه ها و کسانی که در گستره نفوذ من و شما هستند، این ها را، ما رهایشان کنیم، مدیریت نکنیم، کنترل نکنیم این فضا را. دین، باور و اعتقاداتشان را بردهاند.
ضعف دوم ما، ضعف در شناختِ صحیح از یافتههای شنیداری و دیداری روزمره است. این هم در سه حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی. در طول شبانهروز آنچه را میبینیم و میشنویم، آنچه با گوش و چشم، در طول این 24 ساعت از رسانه، اینترنت، پیام رسان، رادیو و تلویزیون، سخنران، مداح، کوچه و بازار، سوار تاکسی میشویم، میبینیم و میشنویم، بدون تحلیل و بررسی و صحت سنجی این را می پذیریم، نقل میکنیم و منتشر هم میکنیم. بدون اینکه بدانیم ناقل کیست؟ محتوی چیست؟ حال آنکه خدای رحمان در سوره اسرا آیه 36 فرمودند:«لا تَقفَ ما لَیسَ لَک بِه عِلم، انّ السّمعَ و البَصرَ و الفُؤاد، کل اولئک کان عنه مسئولاً». از چیزی که به آن علم ندارید، برگرفته از شنیدهها و گفتهها و خیالات و توهمات دیگری است، چرا پیروی میکنید؟ گوش، چشم و دل که ابزار علم و شناخت واقعی هستند، باید دقت کنید، مورد بازخواست قرار میگیرند، این عالم حساب و کتاب دارد، فردا گیرمان میدهند. «و إنّ عَلیکُم لَحافظینَ، کراماً کاتبینَ، یَعلَمونَ ما تَفعلونَ»(آیات 10، 11 و 12 سوره انفطار). «ما یَلفِظُ مِن قولٍ إلا لَدَیهِ رَقیبٌ عَتیدٌ». (آیه 18 سوره ق). میگوید حتی آن صوتي که از دهان شما بیرون میآید تبدیل به کلمه و گفتار میشود این ها ثبت و ضبط میشود. آیه 52 و 53 سوره قمر «و کُلُّ شیءٍ فَعلوهُ فی الزُّبُرِ، و کُلُّ صَغیرٍ و کَبیرٍ مُستَطَرٌ». تمام ریز و درشت زندگی شما در پیشگاه خدا ثبت و ضبط مي شود.
بنابراین تکیه بر اطلاعات بدون علم و یقین، گناه و زیانبار هست؛ و ناقلین به این موضوع باید دقت کنند، اطلاعاتی که در جامعه و فضای عمومی منتشر میشود باید ببینیم از سوی چه گروه و جریانی است. حتماً باید جریانات را بشناسیم که کلاه سرمان نرود. امام صادق علیه السلام مي فرمايد: اَلعالِمُ بِزَمانِه لا تَهجُمُ عَلیه اللَّواِبس. باید عالم به زمان تان باشید، کوچه و پس کوچههای اطراف تان، آدم ها و جریانات را بشناسید، باید حتماً جریانات فكري، سياسي، ديني و حوزوي کشور را بشناسیم که آنچه از این ها نقل میشود، ببینیم صحت و سقم شان کجاست؟ برای این که آنچه که میشنویم، آنچه که میبینیم، متأثر است از نقل و گفتار همین جریانات.
ضعف سوم ما در تبیین و روشنگری است. ما امروز درگیر جنگ روایتها هستیم. آقا فرمودند اگر شما حقایق جامعه خودتان، کشورتان و انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند، آن جوری که بخواهد توجیه میکند، دروغ میگوید و بعضی مواقع 180 درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم، جلاد و شهید، حق و باطل را عوض میکند. در جنگ روایتها واقعیات تحریف میشود. آقا فرمودند در مقابل تحریف، شما باید تبیین کنید. ولی بعضیها امروز این بحث را جدی نگرفته اند. چند سال پیش در کشور آمریکا اندیشکده رَند کتابی را چاپ کرده بود به نام جنگهای شبکهای، در آن کتاب میگوید در جنگهای فردا برنده کسی نیست که بزرگترین بمب ها را دارد، برنده و پیروز کسی است که بهترین روایت ها را دارد. در عصر بینظمیِ حاصل از اینترنت، جنگ ارادهها و جنگ روایتها جدی است. جریان غالب و پیروز در جنگ روایتها، جریانی است که بتواند روایت بسازد، کنترلِ روایت به دست بگیرد و روایت خود را تثبیت کند.
شما دیدید سال 1401، در فتنه مهسا، دختری با داشتن سابقه بیماری که پدرش، برادرش، مادرش و پزشکش اعتراف كردند یک لحظه او را تنها نمیگذاشتند تا سر کوچه برود بخاطر بيماري، وقتی این دختر آمد در مقر پلیس و آنجا فوت کرد، در کمتر از چند ساعت اینترنشنال روایت کشتن او را توسط نظام منتشر کرد. حالا 72 ساعت بعد پليس فیلم را پخش کرد، دیگر فایده اي نداشت. چون روایت اول مقبول افتاد. در جنگ روایتها همیشه بهترین روایت، روایت اول است كه مقبول میافتد، دیگر هر چه این فیلم هم پخش شد، کسی باور نکرد و کشور را چند ماه به خاطر این قصه درگیر کردند. قريب 100 نفر از نیروهای امنیتی و بسیج ما به شهادت رسیدند. میلیاردها تومان خسارت مادی و معنوی. دشمنان ما دندان تیز کردند برای حمله به كشور، به خاطر یک کوتاهی در جنگ روایتها.
ضعف چهارم ما عدم درک نسلی که با آن ها زندگی میکنیم ما امروز 12 میلیون دهه هفتادی داریم، 12میلیون دهه هشتادی، 14میلیون دهه نودی. یعنی قریب به نصف جمعیت ایران، 38 میلیون امروز در این کشور زندگي مي كنند که متفاوت از گذشته فکر میکنند، ذائقهشان، خوراکشان، پوشاکشان، حرف زدنشان، حتی راه رفتنشان مثل من و شماها نیست. 38 میلیونی که نه جنگ را دیدهاند و نه دوران دفاع مقدس یادشان هست، نه ترورهای دهه 60 را دیده اند و نه از قبل از انقلاب چيزي میدانند؟ یک فاصله نسلی ایجاد شده که باید آن را مدیریت و کنترل کنیم. چقدر ما برای این بچهها یمان وقت میگذاریم. از گذشته برای آن ها میگوییم. کجا بودیم؟ به کجا رسیدیم؟ نسلی که انقلاب را ندیده است، مرارت ها و گرفتاري هاي قبل از انقلاب و دوران دفاع مقدس را ندیده است. خیانت دشمن، جنایات دشمن، تحریم دشمن، تبلیغات مسموم دشمن. این ها را باید خنثی کنیم. یعنی در تبیین هم علاقهمندی به نظام و امید به آینده و هم خنثی سازی تبلیغات دشمن را برای این نسلی که درک متقابل از همدیگر نداریم، داشته باشیم.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در پايان سخنان خود ابراز کرد: ما امروز باید ببینیم کجای این نبرد حق و باطل هستیم. سهم مان چقدر هست. سهم دشمن روشن هست، ذات و خباثتش، سهم غربزدههای داخلی و دنیاطلبان هم نیز روشن هست. اساساً این ها موجودند به القای دشمن. اما سهم ما کجاست؟ و چه قدر است؟ شک نکنید که آینده این نبرد پیروزی از آنِ جبهه حق است. ما باید ببینیم چقدر در این پیروزی سهم داریم؟ عمر سازمانی ما یک روزی میگذرد و بازنشسته میشویم. و یک روزی هم عمر دنیایی ما تمام میشود. اما دقت کنیم کجای این جبهه حق ایستادهایم و سهم ما در پیروزی این جبهه حق کجاست؟ و من به شما مي گويم همانگونه که سردار عزیز دلها حاج قاسم سلیمانی فرمودند این کشور حَرَم است، هر کسی که به سمت این حرم تیری شلیک کند به خودش بر میگردد.
از اول انقلاب ما دیدیم، شما هم دیدید، چالشهایی برای نظام پیش آمده است، فراز و فرودهایی نظام داشته است؛ اما این نظام قرار است که بماند و پرچمش انشاءالله به دست صاحب اصلی برسد. منتها شرط دارد، شرطش هم آیه 120 سوره آل عمران است: «إن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئاً». صبر و استقامت و تكيه بر خدا در زندگیتان را تقویت کنید، دشمنان نمیتوانند به شما آسیبی و ضربه ای بزنند. «قالوا ربنا الله ثم استقاموا» بگویید خدا و پای خدا بایستید، تکیه گاه خدا باشد، خدا نصرت مي دهد«إنالله یدافع عن الذین آمنوا». انشاءالله که خداي رحمان به همه ما توفیق بدهد، وظیفهمان را بشناسیم، به وظیفهمان عمل کنیم و تا آخر در این مسیر بمانیم.