به گزارش شهدای ایران، عملیات والفجر ۸ راس ساعت ۱۰:۱۰ شامگاه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ در شبه جزیره فاو آغاز شد. مقدمات این عملیات، نظیر بررسی میزان سطح آب اروند هنگام جزر و مد و همچنین مسائلی که مرتبط به شرایط جوی میشد، از ماهها قبل اندیشیده شده بود؛ چرا که عبور از رود اروند نیاز به آگاهی از شرایط آب و هوای منطقه و میزان سطح آب در ساعات و حتی دقایق مختلف داشت. اما علیرغم مدتها بررسیهای میدانی و مطالعه اسناد محلی، درست در شب عملیات شرایط هوای منطقه به یکباره تغییر کرد! باران چنان بارید که گویی قرار است تمام زحمات و تلاش رزمندگان و خصوصا نیروهای اطلاعات - شناسایی به یکباره از بین برود.
چگونه بارش باران به مدد غواصهای والفجر ۸ آمد
«محمود محمودی» از رزمندگان و راویان دفاع مقدس در بیان خاطراتی از آن عملیات در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس اظهار داشت: عبور از آبهای خروشان اروند که سرعتش تا ۷۰ کیلومتر در ساعت هم میرسید، نیازمند بررسیهای دقیق بود. از ماهها قبل دقیقه به دقیقه سطح آب اندازهگیری میشد. حتی اسناد هواشنایی منطقه از سالها قبل بررسی شد تا در حد امکان همه چیز تحت کنترل باشد که در شامگاه عملیات دچار غافلگیری نشویم؛ اما قبل از شروع عملیات ناگهان ابرهایی روی هوا ظاهر شد. دل آسمان گرفت و ناگهان باران شدیدی شروع به بارش کرد.
محمودی ادامه داد: جادههای موجود در منطقه که اغلب از بین نخلستانها عبور میکردند، لغزنده شدند و خودروها از روی جاده لیز میخوردند و با هم برخورد میکردند. در آن لحظات اعصاب همه خُرد شده بود. ماهها تلاش و مقدمهسازی برای عملیات بزرگ والفجر ۸ میرفت تا با یک موضوع پیشبینی نشده، از بین برود؛ لذا سوال این بود، گذشته از مسائلی که بیرون رودخانه رخ داده بود، آیا این بارندگی میتوانست شرایط اروند را هم تحت تاثیر خودش قرار بدهد؟ سوالاتی که در آن لحظات ذهن فرماندهان را مشغول کرده بود، تردیدهایی را نسبت به موفقیت عملیات به وجود آورد. اما چارهای نبود و باید غواصها به آب میزدند. سه هزار غواص از واحدها و لشکرهای مختلف آماده بودند تا با لباسهای مشکیشان در دل سیاهی شامگاه بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ به آبهای خروشان اروند بزنند که حالا زیر بارش باران متلاطمتر هم شده بود.
امدادهای غیبی
وی افزود: «یا فاطمه الزهرا (س)» رمز عملیات بود و در آن لحظات دلها همه متوجه صاحب اصلی و هدایت کننده اصلی این عملیات شد. برخی از غواصها که در گروههای ۱۰ نفره با طناب بهم وصل میشدند تا شانس بیشتری برای عبور از امواج اروند داشته باشند، یک سوی طناب را آزاد رها میکردند تا یوسف زهرا آقا امام زمان (عج) آنها را هدایت کند و در چنین شرایطی خود را به آب زدند.
محمودی میگوید: غواصها وارد آب شدند و به نسبت دوری و نزدیکی به ساحل دشمن و همچنین محاسبه سرعت آب که در آن هنگام در حالت جزر قرار داشت و با سرعت به سمت خلیج فارس کشیده میشد، پیش رفتند. اولین گروه از غواصها که به ساحل دشمن رسیدند، تازه متوجه شدند که بارندگی شدید باعث شده تا نگهبانهای عراقی همگی به سنگرهای شان بروند و محوطه را برای ورود آنها خالی بگذارند! از سوی دیگر باز کردن مسیر از بین موانع موجود در ساحل بیشتر از آنچه قبلا پیشبینی شده بود سر و صدا ایجاد کرد و اگر شُرشُر باران و صدای برخورد قطرات آن روی سطح اروند و ساحل نبود، بدون شک نیروهای عراقی متوجه صداهای ایجاد شده توسط غواصها میشدند. اینها همه از الطاف خفیه الهی بود که اینبار خود را به صورت قطرات باران نشان میداد.
وی گفت: امدادهای غیبی که بارها در جبهههای دفاع مقدس منجر به پیروزی رزمندگان شده بود، در عملیات والفجر ۸ هم خودش را نشان داد. غواصها خطوط دشمن در طول ساحل اروند را پاکسازی کردند و راس ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه که مد آب به بالاترین حد خود رسیده بود، هزاران رزمنده ایرانی سوار بر قایقها خود را به ساحل دشمن رساندند. مد باعث شده بود تا سطح آب بالا بیاید و بسیاری از موانع دشمن زیر آب قرار بگیرند. خط فاو در همان شب اول شکست و فرماندهان میدانی عراقی در بیسیمهای شان به ستاد فرماندهی بصره اطلاع دادند: ایرانیها مثل سیل به ساحل فاو رسیدند و اگر دیربجبنبید،ام القصر هم از دست میرود.
گفتوگو از علیرضا محمدی