شهدای ایران:راهبرد دشمن صهیونیست در جنگ نرم، استفاده از کلمات تلهی جنگ یا اغتشاش و ایجاد فتنهی ترس در مسئولان و مردم جهت انفعال و بیتفاوتی مقابل نفوذ فرهنگی و استحالهی نظام اسلامی میباشد.
این سیاست توسط عوامل اسرائیل در ایران تقویت میشود
خط نفوذ با عناوینی چون بصیرت، سعی در ایجاد ترس مقابل دشمن دارند و همواره به مومنین دستور سکوت و انفعال برای جلوگیری از جنگ یا اغتشاش میدهند.
در حملهی اسرائیل به منافع ایران با عنوان انحرافی تلهی جنگ موجب انفعال نیروهای مسلح کشور شدند و خسارات بیشتر نصیب ما کردند.
دستور العمل این افراد سکوت و انفعال مقابل جنایات و پیشروی دشمن میباشد که علت این سیاست، ترس و منافع شخصی خودشان است.
این تصور که دشمن به دنبال افزایش تنش و درگیری با جمهوری اسلامی است موجب این شد که خودمان مسیر را برای پیشروی و تجاوزات دشمن باز کنیم و هر روز ضربات سنگینتری بخوریم.
نتیجهی سیاست تلهی جنگ، حمله رسمی رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران شد که تازه اول ماجراست که با تداوم این سیاست صدها فرمانده ارشد نظامی مثل قبل ترور خواهند شد و هر روز در این جنگ شکست بیشتری خواهیم خورد و روزی میشود که حمله به شهرهای ایران امری عادی میشود و ما هر بار باید در موضع دفاع باشیم.
سیاست دشمن در جنگ سخت با عنوان تلهی جنگ، عقبنشینی تدریجی جمهوری اسلامی است.
حال در جنگ نرم نیز با عنوان تلهی اغتشاش، به دنبال انفعال، سکوت و بیتفاوتی مقابل فحشا و حرام سیاسی میباشد و سعی میشود با القای ترس، مومنین را گوشهنشین کنند.
این افراد ادعا میکنند که چون دشمن به دنبال اغتشاش و جنگ داخلی در کشور میباشد، پس نباید با بیحجابی مقابله کرد و با تمرکز بر روی این مسئله موجب حساسیت دشمن و اغتشاش داخلی شد.
خط نفوذ در کشور هم هرکس که مطالبهی حکمرانی فضای مجازی و اجرای قانون حجاب و امر به معروف و نهی از منکر میکند را با اتهام همکاری با دشمن و به خطرانداختن امنیت ملی، محکوم میکنند.
دوگانهی شیطانی حجاب یا امنیت
آنها طوری القا میکنند که منافع ملی در امنیت است و برای حفظ امنیت، باید از حجاب کوتاه آمد و مصلحت، عدم اجرای قانون حجاب است.
مسئولان نیز با عنوان جلوگیری از تنش، هیچگونه برخورد قانونی با مجرم انجام نمیدهند و هنجارشکن با مشاهدهی رفتار مسئولان و مردم هر روز وقیحتر میشود و هنجارشکنی خود را بیشتر میکند که امروز به مرز برهنگی در انظار عمومی رسیدهایم.
البته آمرین به معروف و ناهین از منکر را نیز تحت عنوان مخلّ نظم عمومی سرکوب میکنند.
پس هرکس خواستار اجرای قانون و شرع باشد، مخلّ نظم آنها است و باید برخورد قاطع و سرهنگی با آنان شود و با هنجارشکنان، صرفا برخورد نرم و اسلام رحمانی انجام گیرد.
تناقض اسلام آمریکایی همین بس که ادعای مخالفت با خشونت دارند، ولی برای سرکوب مومنین از حد أعلای خشونت، استفاده میکنند.
در واقع مذهبیهای سادهلوحی که سیاست انفعال را پیشنهاد میدهند تا از تلهی اغتشاش جلوگیری کنند؛ با دست خود تسلیم آشوبگران میشوند.
این سیاست، موجب خودکشی از ترس مرگ میشود.
هستههای سخت نظام را با کلمات افراطی و خوارج و امثالهم سرکوب و گوشهنشین کردند و راحت در حال تصرف سنگرهای اسلام بدون کوچکترین مقاومت هستند.
به جای حذف عامل دوقطبی در جامعه، با مجریان قانون و مومنین برخورد میکنند و این رفتار، کشور را به سمت انشقاق میبرد.
پس راهکار چیست؟
راهکار، مقاومت اسلامی در برابر نفوذ دشمن میباشد و قطعا همانطور که مقاومت در جنگ نظامی هزینه دارد؛ در جنگ نرم نیز باید هزینه دهیم و اغتشاش و درگیری داخلی جزو هزینههای طبیعی اینکار است و تنها راه نجات از این معضلات، اقتدارگرایی حاکمیت و اجرای قاطعانهی قانون میباشد.
یادمان نرود که اوایل انقلاب با وجود جنگ ایران و عراق، ترورهای خیابانی، آشوب، منافقین، تجزیهطلبان، تحریم، بنیصدر و عوامل نفوذی؛ مقابله با بیحجابی را کنار نگذاشتیم و با استفاده از کمیتههای انقلاب و بسیج مردمی، در همه عرصهها پیروز شدیم.
پس مسئلهی جنگ با اسرائیل منافی برخورد با بیحجابی نیست
مراقب باشیم که فریب مدعیان بصیرت را نخوریم که با عنوان اینکه دربارهی حجاب حرف نزنید که دشمن منتظر اغتشاش میباشد یا نباید وسط جنگ با اسرائیل به مسئلهی دیگری اهمیت داد یا دشمن به دنبال جنگ داخلی میباشد؛ مومنین و هسته سخت نظام را سرکوب و منفعل کنند.