به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، وقتی صحبت از «جهان اسلام» میشود، باید به این نکته توجه کنیم که جهان اسلام یک مفهوم فراتر از مرزهای جغرافیایی و ملی است. از نظر تئوری، جهان اسلام شامل یک جامعه بزرگ متشکل از مسلمانانی است که بر اساس اصول و ارزشهای اسلامی به هم پیوند خوردهاند. اما در واقعیت، جهان اسلام به عنوان یک نهاد یا نیروی یکپارچه و هماهنگ عمل نمیکند، و این همان پرسش مهم است که باید به آن پرداخته شود.
نقش سیاست در وحدت کشورهای مسلمان
یکی از مهمترین عوامل آسیبشناسی وحدت میان مسلمانان، نقش سیاست است. کند دوگوبینو، سفیر فرانسه در دوران قاجار که اسلامشناس و ایرانشناس بوده، بیان جالبی دارد: "اگر مسائل سیاسی کنار گذاشته شود، هیچ دینی صلحجوتر از اسلام نیست." این فرد که تجربههای سیاسی نیز دارد و در کشوری مانند ایران سفیر بوده، به صلحجو بودن مسلمانان اذعان میکند.
دلیل این امر هم وجود آموزههای قرآنی و روایات متعدد درباره صلح است. قرآن کریم میفرماید: «وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ»، و همچنین «وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا». این دستورات قرآنی نشاندهنده اهمیت صلح و وحدت میان مسلمانان است.
اما آنچه گاهی باعث جدیتر شدن نزاعها و توجه به اختلافات بهجای اشتراکات شده، عوامل خارجی هستند، نه درونی. بسیاری از مواقع، سیاست و الزامات سیاسی باعث تشدید درگیریها میان مسلمانان شده است. سیاست معمولاً به قدرت گرایش دارد و برای حفظ قدرت، ممکن است اختلافات مذهبی را برجسته کرده و احساسات دینی را تحریک کند تا یک جریان را علیه جریان دیگر بشوراند. این اختلافات میتواند برای حفظ منافع سیاسی بهشدت تقویت شود.
در طول تاریخ، عوامل سیاسی، چه داخلی و چه خارجی، نقش مهمی در دامن زدن به اختلافات میان مسلمانان داشتهاند. این اختلافات نه تنها میان شیعه و سنی بلکه در میان گروههای مختلف اهل سنت و شیعه و همچنین میان مسلمانان و غیرمسلمانان نیز دیده شده است.
در قرن بیستم نیز شاهد ظهور صهیونیسم هستیم، جریانی که از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و در نیمههای قرن بیستم با تأسیس اسرائیل توسط غربیها در قلب جهان اسلام به اوج رسید، که اهداف و منافع خاصی را دنبال میکرد.
دلایل و زمینههای سست شدن وحدت
اگرچه بیش از 1.7 میلیارد مسلمان در سراسر جهان زندگی میکنند و کشورهای متعددی با اکثریت مسلمان وجود دارند، اما در مسائل کلان جهان اسلام، هماهنگی و وحدت لازم دیده نمیشود. دلایل این مسئله پیچیده و متعدد است.
از یک سو باید به نقش اختلافات سیاسی و ملی توجه کنیم. برخی کشورها و دولتهای اسلامی بیشتر به منافع ملی خود توجه میکنند تا به منافع کلی جهان اسلام. این موضوع منجر به رقابتها، تعارضات و حتی دشمنیهایی در درون جهان اسلام شده است. برخی کشورها به دنبال حفظ منافع و قدرت خود هستند و از اتحاد کلی مسلمانان در بسیاری از موارد چشمپوشی میکنند.
از طرف دیگر نفوذ و دخالت خارجی در سست کردن وحدت میان کشورهای مسلمان نقش بازی میکند. قدرتهای خارجی در طول تاریخ تلاش کردهاند تا از تفرقه میان کشورهای اسلامی بهرهبرداری کنند. برای مثال، رژیم صهیونیستی به عنوان یک مسئله کلیدی در جهان اسلام همچنان حل نشده باقی مانده، چون قدرتهای غربی منافع خاصی در حفظ وضعیت فعلی و ایجاد تفرقه میان کشورهای اسلامی دارند.
عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی از سوی برخی کشورهای جامعه اسلامی نیز در سست شدن اتحاد مسلمانان بسیار مهم است و حتی از نکتههای برجسته است که جامعه اسلامی باید به آن توجه کنند. برخی از کشورهای اسلامی به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیک تصمیم گرفتهاند که به جای مقابله با این رژیم منحوس و آدمکش، روابط دیپلماتیک با آن برقرار کنند، حتی به قیمت نادیده گرفتن مسئله فلسطین!
در عین حال استفاده از منابع جهان اسلام توسط قدرتهای خارجی عامل دیگری است که اتحاد جامعه اسلامی را خدشهدار کرده است. کشورهای قدرتمند جهانی به دنبال بهرهبرداری از منابع عظیم اقتصادی و طبیعی کشورهای اسلامی هستند. این امر با ایجاد و تقویت اختلافات و تفرقه میان مسلمانان آسانتر میشود. زمانی که جهان اسلام به جای اتحاد، درگیر اختلافات داخلی و منطقهای است، این منابع به راحتی از دست مسلمانان خارج میشود.
در نتیجه، جهان اسلام به دلیل نبود همبستگی سیاسی و استراتژیک، دخالتهای خارجی و رقابتهای ملی نتوانسته است به عنوان یک نهاد قدرتمند و متحد در صحنه بینالمللی عمل کند. این در حالی است که اگر جامعه اسلامی یکپارچه و متحد عملی کند، میتواند ریشه رژیم منحوس و جانی صهیونیستی را از ریشه برکند و جهانی را از شرّ و جنون این قاتلان نجات دهد.
*جهان