اصغر نقیزاده با اشاره به جنجالی که در قصه "معراجیها" بر سر شهدایی چون خرازی و موحد و مجسمه یک دست رخ میدهد، تأکید کرد تا تکمیل نهایی یک اثر نمیتوان درباره آن قضاوت کرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازمهر؛ اصغر نقیزاده بازیگر سینما و تلویزیون درباره حضور در
سریال "معراجیها" توضیح داد: در این اثر نقش حاج سعید کریمی مسئول تفحص
کل کشور را بازی میکنم که مسئولیت دفن پیکرهای شهدا را برعهده دارد و مکان
دفن آنها را مشخص میکند.
وی درباره جنجالهایی که طی قصه رخ میدهد، اظهار کرد: این جنجالها سه محور دارد یک محور آن من هستم، یک محور دانشگاه است و محور دیگر جبهه است.
بازیگر آثار ابراهیم حاتمیکیا یادآور شد: من و دانشجوها ابتدا در خصوص دفن شهدا دچار اختلاف نظر میشویم و چون من همیشه بی سیم به دست دارم آنها تصور میکنند یک نیروی امنیتی هستم و اتفاقات دیگری رقم میخورد. در حالی که شخصیت حاج سعید فقط دنبال به ثمر رساندن موضوع دفن پیکر شهداست اما دانشجویان تصور میکنند او درصدد دستگیر کردن آنهاست.
نقی زاده تاکید کرد: حتی من دیالوگی دارم که در آن سوال میکنم چرا آنها از مجسمه قراضه یک دست حمایت میکنند اما از خرازی و حاج موحد دفاع نمیکنند.
این بازیگر با اشاره به اینکه اصولا محصول نهایی با فیلمنامه اولیه تفاوتهایی دارد، در خصوص نتیجه کار اظهار کرد: مسعود ده نمکی همواره در طول کار تغییراتی در فیلمنامه اعمال میکند، از طرفی هر بازیگری بیشتر به نقش خود واقف است. مثلا زمان جنگ ما شلمچه بودیم و از آنجا تا مرز ۱۴۰۰ کیلومتر راه بود اما ما فقط محور خودمان را میدیدیم و از گردان بغلیمان هم خبر نداشتیم. در خصوص سینما هم تجربه ۳۰ ساله من میگوید تا فیلم تدوین و صداگذاری نشود و آن را روی پرده نبینیم نمیتوانیم قضاوتی درباره سرانجامش داشته باشیم.
نقی زاده که نخستین همکاری خود را با ده نمکی پشت سر میگذارد، تصریح کرد: ما فیلمی به نام "وصل نیکان" را ساختیم که پلانهای خوبی در آن گرفتیم اما فیلم موفق نبود یا فیلمی به نام "خاکستر سبز" ساخته شد که شاید شما حتی اسم آن را هم نشنیده باشید.
وی در این خصوص که خودش به شخصه با دفن شهدا در مکانهایی چون دانشگاه و ... موافق است یا خیر، گفت: به نظر من شهدا این طرف و آن طرف به خاک سپرده میشوند تا یادآوری شود اگر آنها نمیجنگیدند دشمن که پایش را در ایران میگذاشت اول باید شکمش سیر میشد و بعد زن و بچههایمان را میخواست، تعارف هم نداریم.
بازیگر "از کرخه تاراین" در پایان بیان کرد: ما سالها پیش به جبهه رفتیم و حالا هم اگر دشمن بیاید نوبت شماست و دفن شهدا یادآور انسانهایی است که همه چیزشان را برای مملکت فدا کردند و این را یادمان میاندازد که اگر حالا هم کوتاه بیاییم بدبختیهای ۳۰ سال پیش دوباره سرمان میآید. مملکتی که مردم آن حاضر نباشند برای دین و کشور و شرف و ناموسشان بجنگند بدبخت دیگران میشود.
وی درباره جنجالهایی که طی قصه رخ میدهد، اظهار کرد: این جنجالها سه محور دارد یک محور آن من هستم، یک محور دانشگاه است و محور دیگر جبهه است.
بازیگر آثار ابراهیم حاتمیکیا یادآور شد: من و دانشجوها ابتدا در خصوص دفن شهدا دچار اختلاف نظر میشویم و چون من همیشه بی سیم به دست دارم آنها تصور میکنند یک نیروی امنیتی هستم و اتفاقات دیگری رقم میخورد. در حالی که شخصیت حاج سعید فقط دنبال به ثمر رساندن موضوع دفن پیکر شهداست اما دانشجویان تصور میکنند او درصدد دستگیر کردن آنهاست.
نقی زاده تاکید کرد: حتی من دیالوگی دارم که در آن سوال میکنم چرا آنها از مجسمه قراضه یک دست حمایت میکنند اما از خرازی و حاج موحد دفاع نمیکنند.
این بازیگر با اشاره به اینکه اصولا محصول نهایی با فیلمنامه اولیه تفاوتهایی دارد، در خصوص نتیجه کار اظهار کرد: مسعود ده نمکی همواره در طول کار تغییراتی در فیلمنامه اعمال میکند، از طرفی هر بازیگری بیشتر به نقش خود واقف است. مثلا زمان جنگ ما شلمچه بودیم و از آنجا تا مرز ۱۴۰۰ کیلومتر راه بود اما ما فقط محور خودمان را میدیدیم و از گردان بغلیمان هم خبر نداشتیم. در خصوص سینما هم تجربه ۳۰ ساله من میگوید تا فیلم تدوین و صداگذاری نشود و آن را روی پرده نبینیم نمیتوانیم قضاوتی درباره سرانجامش داشته باشیم.
نقی زاده که نخستین همکاری خود را با ده نمکی پشت سر میگذارد، تصریح کرد: ما فیلمی به نام "وصل نیکان" را ساختیم که پلانهای خوبی در آن گرفتیم اما فیلم موفق نبود یا فیلمی به نام "خاکستر سبز" ساخته شد که شاید شما حتی اسم آن را هم نشنیده باشید.
وی در این خصوص که خودش به شخصه با دفن شهدا در مکانهایی چون دانشگاه و ... موافق است یا خیر، گفت: به نظر من شهدا این طرف و آن طرف به خاک سپرده میشوند تا یادآوری شود اگر آنها نمیجنگیدند دشمن که پایش را در ایران میگذاشت اول باید شکمش سیر میشد و بعد زن و بچههایمان را میخواست، تعارف هم نداریم.
بازیگر "از کرخه تاراین" در پایان بیان کرد: ما سالها پیش به جبهه رفتیم و حالا هم اگر دشمن بیاید نوبت شماست و دفن شهدا یادآور انسانهایی است که همه چیزشان را برای مملکت فدا کردند و این را یادمان میاندازد که اگر حالا هم کوتاه بیاییم بدبختیهای ۳۰ سال پیش دوباره سرمان میآید. مملکتی که مردم آن حاضر نباشند برای دین و کشور و شرف و ناموسشان بجنگند بدبخت دیگران میشود.