شهدای ایران: لحظه تحویل سال برای ما ایرانیها شکوه و قداست خاصی دارد. حال فکر کنید این لحظه خاص با افراد خاص یا در مکانی خاص مثل زیارتگاه یا کنار شهدا باشد و دعای حول حالنا الی احسن حال در چنین موقعیتهایی خوانده شود و از خدا و مقربینش بهترین حال درخواست شود.
گاهی هم میشود سال را در کنار ۱۰۰ قاب عکسی تازه کرد که معتقدیم زنده هستند. گاهی هم میشود در کنار ۱۰۰ مادری به استقبال سال جدید رفت که نفسشان روزی و رهتوشه است برای یک سال که اگر دعای مادر نبود و نباشد عاقبت بخیری نیست!
برنامه ـ نوروز دوست داشتنی ـ لحظه سال تحویل شبکه اول سیما، عطر متفاوتی داشت. قاب عکسها حرف میزدند، صورتها حرف میزدند.
قاب عکسهای در دست هر کدام قصهای دارد؛ اما مهمترین داستان عکسها این بود، این جان فدای وطن است که فردوسی شاعر حماسهسرا به درستی این حماسه ایرانی را به تصویر کشید؛ «چو ایران نباشد تن من مباد/بدین بوم و بر زنده یک تن مباد... اگر سر به سر تن به کشتن دهیم/از آن به که کشور به دشمن دهیم»
خیلی از برنامهها برای لحظه سال تحویل به سراغ خانواده شهدا میروند؛ اما اینکه ۱۰۰ خانواده شهید همزمان در استودیو برنامه زنده حضور داشته باشند، اتفاقی نادر است و برنامه «ایران دوست داشتنی»، چنین قابی را به تصویر کشید. دعای مادران و خانواده شهدا روزی و برکتی است که سال قدیم را با دعا و ذکر آنها بدرقه شد و قدم در سال جدید گذاشتیم.
رسانه ملی به چنین تصاویری، به چنین مهمانهایی و به چنین قاب زیبایی همیشه نیازمند است تا راوی آدمهایی باشد که از جنس همین مردم معمولیاند که در بزنگاهها دل دریایی دارند و این قهرمانان از جنس همین مردماند که برای وطن از همه تعلقات و خاطرهها و دلبستگیها دست کشیدند تا سالها بدون صدای نارنجک و خمپاره و بی وطنی دست به دست شوند.
برنامه ایران دوست داشتنی، شاید در ظاهر در رقابت با سایر شبکهها از سلبریتیهای مختلف به معنای عام خالی بود، اما مگر یک برنامه موفق آن نیست که مردم خود و از جنس خود را در قاب سیما تماشا کنند. قابی که مهمانان یک میلیاردی نداشت، ولی مردم و زندگی واقعی آنها را داشت و به هر قیمتی تن به وایرال شدن با خوانندهها و شوخیها و ... نداد.
امیر حسین مدرس، محمد معتمدی، مجید یراقبافان، فلورا سام، اقبال واحدی میزبانان ویژه برنامه سال تحویل برنامه ایران دوست داشتنی به تهیه کنندگی مقداد مومن نژاد بودند.