به گزارش شهدای ایران، «فقر، به چهارمین عامل مرگومیر در آمریکا تبدیل شده است» بر اساس نظرسنجی انجام شده، آمریکا از بیعدالتی خودساخته درباره فقر رنج میبرد، همانطور که مطالعه اخیر نشان میدهد ثروتمندان آمریکایی ثروتمندتر میشوند؛ درحالیکه هزاران نفر که بدون امکانات کافی زندگی میکنند، هر سال در ایالات متحده میمیرند. این موضوع، طبق یک نظرسنجی انحصاری که توسط «رد فیلد و ویلتون استراتژی» به نمایندگی از نیوزویک انجام شد، اکثریت آمریکاییها را نگران کرده است.
تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید که اوایل سال جاری در مجله انجمن پزشکی آمریکا منتشر شد، نشان داد که مرگ ۱۸۳هزار آمریکایی ۱۵ساله و بالاتر در سال ۲۰۱۹ - یک سال قبل از انفجار بیماری پاندمی، باعث افزایش نرخ مرگ و میر در این کشور شده که عمده آن به فقر نسبت داده میشود. در سال ۲۰۱۹، متوسط درآمد خانوار
۶۹ هزار و ۵۶۰ دلار بود. در همان سال، حدود ۳۴ میلیون آمریکایی -10/5 درصد از جمعیت کشور- توسط اداره سرشماری ایالات متحده تخمین زده شد که در فقر زندگی میکردند.
همانگونه که نظرسنجی «رد فیلد و ویلتون استراتژی» و نیوزویک نشان داده، فقر همچنان یک مسئله بزرگ در ایالات متحده است و این حجم از فقر بسیار بیشتر از کشورهای دیگر با سطوح مشابهی از ثروت توزیع شده بوده و باعث نگرانی اکثر آمریکاییها شده است. این نظرسنجی که در ۳۱ مه انجام شد، نشان داد که حدود ۵۳ درصد از آمریکاییها «بسیار» نگران سطح فقر هستند.
محققان دانشگاه کالیفرنیا دریافتند که نرخ بقای افراد فقیر تا سن ۴۰ سالگی تقریبا به سختی به پای افراد همسن خودشان در میان افراد ثروتمند میرسد؛ اما پس از آن، این رقم بین دو طبقه در سنین بالاتر به شکل قابل توجهی به سود افراد ثروتمند رقم میخورد. طبق مطالعه دانشگاه کالیفرنیا، فقر- بهعنوان یک عامل خطر- میتواند چهارمین علت مرگ و میر در ایالات متحده پس از بیماری قلبی، سرطان و سیگار باشد. دیوید بردی، استاد سیاست عمومی در دانشگاه کالیفرنیا و محقق اصلی این مطالعه به نیوزویک گفت: فقر بهعنوان یک عامل خطر، افراد بیشتری را نسبت به آلزایمر، سکته مغزی و دیابت میکشد. درحالیکه فقر میتواند به نتیجه غایی بد، مثل مرگ ختم شود، این عامل با چندین پیامد منفی سلامتی از جمله استرس و افسردگی هم مرتبط است.
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، بر اساس آخرین دادههای موجود، در سال۲۰۲۱ نرخ رسمی فقر در ایالات متحده 11/6 درصد بود. این به آن معناست که تقریبا ۹/ ۳۷ میلیون آمریکایی در این حیطه قرار میگیرند.
کریستین سیفلد، «دستیار مدیر راهحل فقر در دانشگاه میشیگان» به نیوزویک گفت: از نظر سن، نژاد و هویت جنسی، فقرای آمریکا «گروهی از مردم ناهمگن» هستند؛ اما کودکان نسبت به بزرگسالان در سن کار بیشتر احتمال دارد فقر را تجربه کنند. همچنین زنان بیشتر از مردان فقر را تجربه میکنند و رنگینپوستان نسبت به افرادی که سفیدپوست هستند، بیشتر احتمال دارد فقر را تجربه کنند. افرادی که بچه دارند، اگر بچههایشان مریض باشند، اغلب مجبورند کار را از دست بدهند و این درآمد کمتری برای آنها در پایان روز است.»
مارک رنک، یکی از کارشناسان برجسته فقر، نابرابری و عدالت اجتماعی و استاد رفاه اجتماعی در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، میسوری، به نیوزویک گفت که فقر نیز بسیار سیالتر از آن چیزی است که مردم فکر میکنند. او گفت: «مردم در طول زندگی خود بارها به فقر وارد و خارج میشوند. نزدیک به سهچهارم آمریکاییها حداقل یکسال زیر خط فقر را تجربه خواهند کرد. برای اکثر مردم، فقر یک تجربه نسبتا کوتاهمدت است، یک یا دو سال، آنها از خط فقر بالاتر خواهند رفت و ممکن است اتفاقی بیفتد که آنها را دوباره به فقر برگرداند؛ اما برخی خودشان را بیرون خواهند برد.»
حدود ۴۷ درصد گفتهاند، موافقند که مقدار مشخصی از فقر، چیزی است که باید در یک جامعه سرمایهداری و بازار آزاد پذیرفته شود؛ درحالیکه ۲۰ درصد مخالف بودند. بیشتر دموکراتها (۲۸درصد) با این نظر موافق بودند تا جمهوریخواهان (۲۴درصد). متیو دزموند، جامعهشناس برنده جایزه پولیتزر و نویسنده کتاب «فقر آمریکایی» به نیوزویک گفت: «شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد برنامههای دولتی در مبارزه با فقر موثر هستند. ما مجبور نیستیم با این همه فقر در آمریکا زندگی کنیم.»
چرا فقر از آمریکا رخت برنمیبندد؟ ربکا ریدل، مسئول سیاست عدالت اقتصادی آکسفام آمریکا به نیوزویک گفت: «با استفاده از تعریف رسمی و آخرین دادههای سرشماری، نرخ فقر در ایالات متحده در حال حاضر ۶/ ۱۱ درصد است. این به آن معناست که اگر ماشین زمان را بردارید و ۵۰ سال به عقب برگردید، وضعیت برای فقرا بدون تغییر خواهد بود. در همین حال، سهم درآمد یک درصد برتر بهطور نجومی رشد کرده است. افزایش ثروت در اوج و فقر مداوم، دو روی یک سکه است. فقر پایدار در ایالات متحده واقعا به انتخاب سیاستها مربوط میشود. انتخابهایی که درباره مالیاتها، شبکه امنیت اجتماعی، قدرت شرکتها، خدمات عمومی انجام شدهاند؛ این انتخابها از بسیاری جهات به افزایش سرسامآور نابرابری کمک کردهاند و برای پایان دادن به فقر و سختی طراحی نشدهاند».