اگر داستان توافق هستهای را مثل یک سریال چند قسمتی ببینیم، حالا فصل در خود فرورفتگی سوژه برای درآمدن سکانس نهایی است. آمریکا که میداند انتخابات کنگره را در پیش دارد و باید دستاوردهای خود را بهزودی برای افکار عمومی این کشور و کسانی که به جای ترامپ دیوانه به بایدن اعتماد کردند تا مثلا با دیپلماسی نرم به جای ترور و خشونت، دیپلماسی آمریکایی را دوباره در دنیا پرزنت کند، باید توافق با ایران، سرلیست اقدامات رئیس جمهور آلزایمری آمریکا باشد، اما فعلا این سیاست، پنهان و در سایه است و سیاست آشکار در وضعیت فعلی، ژست نه به مذاکره با ایران است.
شهدای ایران:اگر داستان توافق هستهای را مثل یک سریال چند قسمتی ببینیم، حالا فصل
در خود فرورفتگی سوژه برای درآمدن سکانس نهایی است. آمریکا که میداند
انتخابات کنگره را در پیش دارد و باید دستاوردهای خود را بهزودی برای
افکار عمومی این کشور و کسانی که به جای ترامپ دیوانه به بایدن اعتماد
کردند تا مثلا با دیپلماسی نرم به جای ترور و خشونت، دیپلماسی آمریکایی را
دوباره در دنیا پرزنت کند، باید توافق با ایران، سرلیست اقدامات رئیس جمهور
آلزایمری آمریکا باشد، اما فعلا این سیاست، پنهان و در سایه است و سیاست
آشکار در وضعیت فعلی، ژست نه به مذاکره با ایران است.
این درحالی است که خبرهای محرمانه و پشتپرده که بخشی از آن را وزیر خارجه رسانهای کرده، نشان میدهد آمریکاییها اصطلاحا پاشنه در مذاکره با ایران را از جا درآوردهاند، اما این ایران است که نمیخواهد با دو چهره بازی کند، چون حرف تهران همان است که از روز اول گفت، ما فقط بهدنبال مذاکره برای رفع تحریم هستیم، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.
داستان از این قرار است که ایران سه روز پیش پیامی از آمریکا دریافت کرده که نشان میدهد آنها با دست پیش میکشند و با پا پس میزنند و دقیقا به همین دلیل ایران هم میگوید هیچ مذاکرهای را با هیچ امتیازی به طرف آمریکایی نخواهیم داد و فقط در چارچوب منطق و توافقی که خطوط قرمز ایران رعایت شود حرکت میکنیم. قبل از اینکه به بررسی مختصات این اتفاق جدید بپردازیم، نیاز است کمی به گذشته فلاشبک بزنیم؛ بعد از اینکه در چند مقطع مذاکرات رفت و برگشتی در وین و دوحه بین ایران و ۱+۴ برگزار شد، ولی خروجی مدنظر ایران تامین نشد و مذاکرات بهدلیل خواستههای غیرمنطقی آمریکا به نتیجه نرسید، در عمل مکانیسم یک فشار ترکیبی تمام عیار علیه ایران فعال شد به طوری که از ادعای ترور مقامات آمریکایی توسط تهران تا پمپاژ خبر دروغ فوت رهبر انقلاب در سطح گسترده قبل از ماجرای مهسا امینی، مقدمه ورود به فصل جدید پرحادثه اکتبر ۲۰۲۲ شده بود. البته این فرمول از دوره اوباما بهعنوان یک دولت دموکرات هم در دستور کار قرار داشت که تمرکز اصلیاش بر حوزههای خاکستری و عمومیتر بود، اما حالا جنگهای امنیتی و هیبریدی جای پای اصلی این فشار ترکیبی قرار داشت. یعنی عملا ورود به کارزار چندوجهی جنگ شناختی، اعمال تحریمهای سریالی ولو فیک و بیاثر، قلب ماهیت اعتراض به اغتشاش، حملات پیوسته سایبری، هماهنگی برای برگزاری تجمعات ضدایرانی در کشورهای اروپایی، ورود موساد برای ترور و خرابکاری که بخشی از آن در بیانیه وزارت اطلاعات هم منعکس شد برای بازنمایی یک چهره شکننده و امنیتی از ایران ترسیم شد و هدف اصلیاش فشار دیپلماتیک به تهران بود که میخواست بهره اصلی آن را در زمین مذاکرات برداشت کند. پس در این مقطع و برای تکمیل پازلی که ایران وارد یک آشوب شهری شده بود، نیاز بود آمریکا ادعا کند مذاکرات با ایران متوقف است.
حالا از این زاویه ماجرا را مرور کنیم؛ همین چند روز پیش بود که جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا مدعی شد آمریکا تلاش برای مذاکره با ایران را بهدلیل عرضه پهپاد به روسیه کنار گذاشته است و فعلا روی دیپلماسی متمرکز نیست، اما وزیر خارجه کشورمان بهصراحت از دروغگویی و دورویی آمریکاییها رونمایی کرد. حسین امیرعبداللهیان درباره اظهارات مقامات آمریکایی که گفتهاند مذاکرات رفع تحریمها ازدستور کار خارج شده، اعلام کرده است: آمریکاییها گفتار و رفتارشان متناقض است. حتی سه روز پیش پیامی بین طرف آمریکایی و ما منتقل شد و پیامی از طرف آمریکایی دریافت کردیم. آمریکاییها در تبادل پیامهایشان حتی تعجیل کردند در اینکه هر چه زودتر به نقطه توافق برسیم.
وزیر خارجه درباره اینکه مواضع تهران درباره این درخواست و اصرار جدی طرف آمریکایی چیست، گفته است: ما بهصراحت اعلام کردیم باید موارد اتهامی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی متوجه ایران در حوزه هستهای کرده حل و فصل شود و ما حاضر به این نیستیم که توافقی را انجام بدهیم و بعد مثل یک استخوان لای زخم مانده دائما آژانس بخواهد از مسیر سیاسی فشارهایی را متوجه ایران کند. آنچه سبب دورویی و نقاب زدن دولت بایدن شده وضعیت ناآرامیهای اخیر در ایران است، چون وقتی ایالات متحده آمریکا یا همان اتاق فکر آشوبهای ایران یک جنگ ترکیبی کامل رسانهای، امنیتی و اقتصادی را علیه تهران مدیریت میکند، نمیتواند بهصراحت در میدان جنگ هم از مذاکره حرف بزند، بنابراین ما با یک دولت هزار چهره مواجهیم، اما این به معنای بینیازی دولت بایدن به توافق با ایران نیست و آنها بهدلیل در پیش بودن انتخابات کنگره و پیروزی بر رقبا به یک برگ برنده نیاز دارند و چه چیزی برایشان بهتر از توافق با تهران؟ پس سیاست آمریکا این روزها چنین تعریف شده که با مدیریت اغتشاشات و مرکزیت این جنگ هیبریدی علیه ایران، کشورمان را به یک زمین ناصاف و تضعیف شده تبدیل کند تا در مذاکرات جانی برای دفاع از حقوق ملت نداشته باشد.
شما دنبال ارتودنسی زود بازده و بی دردسر هستی؟ برو اینجا
شما دنبال ارتودنسی زود بازده و بی دردسر هستی؟ برو اینجا
مشاهده
yektanet-logo-sign
تبلیغ
اما روایت وزیرخارجه کشورمان هم که این روزها در ارمنستان به سر میبرد، از این وضعیت دوگانه دولت واشنگتن خواندنی است. امیرعبداللهیان گفته، آمریکاییها ضمن اینکه تبادل پیامهایشان با ما ادامه دارد، تلاش میکنند بر مسائلی که روزهای گذشته در ایران جریان داشت، بدمند و فکر میکنم آنها میخواهند با اعمال فشار سیاسی و روانی در مذاکرات امتیاز بگیرند؛ بنابراین ارزیابی ما از پیامهای طرف آمریکایی حتی در روزهای اخیر این است که نهتنها مذاکرات اولویت آنهاست بلکه شتاب هم دارند، اما آنها برای مصرف داخلی خودشان و تحریک بعضی عوامل در داخل ایران در مواضع اعلامی خود بهگونهای دیگر سخن میگویند و این هم از تعارضات رفتاری طرف آمریکایی است. این موضوع را حتی میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات هم فهمیده و بهصراحت گفته است حصول توافق جهت احیای برجام در نیمه دوم ماه نوامبر (نیمه دوم آبان) وجود دارد و بهانهای برای خارج کردن توافق هستهای از مسیر اصلی نیست.
درواقع میتوان گفت آمریکا در دوحه که بهصورت غیرمستقیم با ایران مذاکره میکرد با استفاده از عدم حضور روسیه و چین درصدد بود تأثیر فشارهای ترکیبی را بر ایران بسنجد، اما وقتی مطمئن شد جمهوری اسلامی، امتیاز بده نیست و از حقوق ملت ایران عقبنشینی نمیکند، عملا کارزار جنگ هیبریدی شروع شد، یعنی دقیقا مرحله دوم مکانیسم تحریم و مذاکره از اواخر تابستان با رویکرد جدید اغتشاش و فشار برای توافق در کارتابل دولت بایدن قرار گرفت بلکه شاید ایران زیر فشار شدید ترکیبی امتیازی بدهد. پس بهخوبی مشخص است، نه به توافق از سوی واشنگتن فقط یک برنامه و جزئی از این بازی پیچیده است. به هرحال همانطور که مواضع جدید امیرعبداللهیان را هم مرور کردیم، خط تحلیلی وزیر خارجه کشورمان هم بهخوبی موید همین رویکرد، یعنی دیپلماسی پنهان توسط دولت آمریکاست؛ سیاستی که از یک طرف با اغواگری میخواهد هرطور شده در فضای بازنمایی رسانهای، نیاز ایران به برجام را برجسته کند و با گره زدن اغتشاشات به برجام، ایران را از رسیدن به اهداف خود ناکام و ضعیف شده نشان دهد، درحالی که ایران وقتی مرحله ۱۰۰ عبور از تحریم را گذرانده، حتما مرحله ۹۰ را هم پشت سر میگذارد و اصطلاحا کار ایران معطل برجام نیست و اتفاقا این آمریکاست که بهدلیل در پیش بودن یک انتخابات مهم نیازمند برند معتبر توافق با ایران است به همین دلیل آنها از درهای پشتی وزارت خارجه به ایران التماس میکنند، اما در مقابل در جلوی دوربینهای رسانه فقط ژست عدم مذاکره میگیرند.
این درحالی است که خبرهای محرمانه و پشتپرده که بخشی از آن را وزیر خارجه رسانهای کرده، نشان میدهد آمریکاییها اصطلاحا پاشنه در مذاکره با ایران را از جا درآوردهاند، اما این ایران است که نمیخواهد با دو چهره بازی کند، چون حرف تهران همان است که از روز اول گفت، ما فقط بهدنبال مذاکره برای رفع تحریم هستیم، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.
داستان از این قرار است که ایران سه روز پیش پیامی از آمریکا دریافت کرده که نشان میدهد آنها با دست پیش میکشند و با پا پس میزنند و دقیقا به همین دلیل ایران هم میگوید هیچ مذاکرهای را با هیچ امتیازی به طرف آمریکایی نخواهیم داد و فقط در چارچوب منطق و توافقی که خطوط قرمز ایران رعایت شود حرکت میکنیم. قبل از اینکه به بررسی مختصات این اتفاق جدید بپردازیم، نیاز است کمی به گذشته فلاشبک بزنیم؛ بعد از اینکه در چند مقطع مذاکرات رفت و برگشتی در وین و دوحه بین ایران و ۱+۴ برگزار شد، ولی خروجی مدنظر ایران تامین نشد و مذاکرات بهدلیل خواستههای غیرمنطقی آمریکا به نتیجه نرسید، در عمل مکانیسم یک فشار ترکیبی تمام عیار علیه ایران فعال شد به طوری که از ادعای ترور مقامات آمریکایی توسط تهران تا پمپاژ خبر دروغ فوت رهبر انقلاب در سطح گسترده قبل از ماجرای مهسا امینی، مقدمه ورود به فصل جدید پرحادثه اکتبر ۲۰۲۲ شده بود. البته این فرمول از دوره اوباما بهعنوان یک دولت دموکرات هم در دستور کار قرار داشت که تمرکز اصلیاش بر حوزههای خاکستری و عمومیتر بود، اما حالا جنگهای امنیتی و هیبریدی جای پای اصلی این فشار ترکیبی قرار داشت. یعنی عملا ورود به کارزار چندوجهی جنگ شناختی، اعمال تحریمهای سریالی ولو فیک و بیاثر، قلب ماهیت اعتراض به اغتشاش، حملات پیوسته سایبری، هماهنگی برای برگزاری تجمعات ضدایرانی در کشورهای اروپایی، ورود موساد برای ترور و خرابکاری که بخشی از آن در بیانیه وزارت اطلاعات هم منعکس شد برای بازنمایی یک چهره شکننده و امنیتی از ایران ترسیم شد و هدف اصلیاش فشار دیپلماتیک به تهران بود که میخواست بهره اصلی آن را در زمین مذاکرات برداشت کند. پس در این مقطع و برای تکمیل پازلی که ایران وارد یک آشوب شهری شده بود، نیاز بود آمریکا ادعا کند مذاکرات با ایران متوقف است.
حالا از این زاویه ماجرا را مرور کنیم؛ همین چند روز پیش بود که جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا مدعی شد آمریکا تلاش برای مذاکره با ایران را بهدلیل عرضه پهپاد به روسیه کنار گذاشته است و فعلا روی دیپلماسی متمرکز نیست، اما وزیر خارجه کشورمان بهصراحت از دروغگویی و دورویی آمریکاییها رونمایی کرد. حسین امیرعبداللهیان درباره اظهارات مقامات آمریکایی که گفتهاند مذاکرات رفع تحریمها ازدستور کار خارج شده، اعلام کرده است: آمریکاییها گفتار و رفتارشان متناقض است. حتی سه روز پیش پیامی بین طرف آمریکایی و ما منتقل شد و پیامی از طرف آمریکایی دریافت کردیم. آمریکاییها در تبادل پیامهایشان حتی تعجیل کردند در اینکه هر چه زودتر به نقطه توافق برسیم.
وزیر خارجه درباره اینکه مواضع تهران درباره این درخواست و اصرار جدی طرف آمریکایی چیست، گفته است: ما بهصراحت اعلام کردیم باید موارد اتهامی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی متوجه ایران در حوزه هستهای کرده حل و فصل شود و ما حاضر به این نیستیم که توافقی را انجام بدهیم و بعد مثل یک استخوان لای زخم مانده دائما آژانس بخواهد از مسیر سیاسی فشارهایی را متوجه ایران کند. آنچه سبب دورویی و نقاب زدن دولت بایدن شده وضعیت ناآرامیهای اخیر در ایران است، چون وقتی ایالات متحده آمریکا یا همان اتاق فکر آشوبهای ایران یک جنگ ترکیبی کامل رسانهای، امنیتی و اقتصادی را علیه تهران مدیریت میکند، نمیتواند بهصراحت در میدان جنگ هم از مذاکره حرف بزند، بنابراین ما با یک دولت هزار چهره مواجهیم، اما این به معنای بینیازی دولت بایدن به توافق با ایران نیست و آنها بهدلیل در پیش بودن انتخابات کنگره و پیروزی بر رقبا به یک برگ برنده نیاز دارند و چه چیزی برایشان بهتر از توافق با تهران؟ پس سیاست آمریکا این روزها چنین تعریف شده که با مدیریت اغتشاشات و مرکزیت این جنگ هیبریدی علیه ایران، کشورمان را به یک زمین ناصاف و تضعیف شده تبدیل کند تا در مذاکرات جانی برای دفاع از حقوق ملت نداشته باشد.
شما دنبال ارتودنسی زود بازده و بی دردسر هستی؟ برو اینجا
شما دنبال ارتودنسی زود بازده و بی دردسر هستی؟ برو اینجا
مشاهده
yektanet-logo-sign
تبلیغ
اما روایت وزیرخارجه کشورمان هم که این روزها در ارمنستان به سر میبرد، از این وضعیت دوگانه دولت واشنگتن خواندنی است. امیرعبداللهیان گفته، آمریکاییها ضمن اینکه تبادل پیامهایشان با ما ادامه دارد، تلاش میکنند بر مسائلی که روزهای گذشته در ایران جریان داشت، بدمند و فکر میکنم آنها میخواهند با اعمال فشار سیاسی و روانی در مذاکرات امتیاز بگیرند؛ بنابراین ارزیابی ما از پیامهای طرف آمریکایی حتی در روزهای اخیر این است که نهتنها مذاکرات اولویت آنهاست بلکه شتاب هم دارند، اما آنها برای مصرف داخلی خودشان و تحریک بعضی عوامل در داخل ایران در مواضع اعلامی خود بهگونهای دیگر سخن میگویند و این هم از تعارضات رفتاری طرف آمریکایی است. این موضوع را حتی میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات هم فهمیده و بهصراحت گفته است حصول توافق جهت احیای برجام در نیمه دوم ماه نوامبر (نیمه دوم آبان) وجود دارد و بهانهای برای خارج کردن توافق هستهای از مسیر اصلی نیست.
درواقع میتوان گفت آمریکا در دوحه که بهصورت غیرمستقیم با ایران مذاکره میکرد با استفاده از عدم حضور روسیه و چین درصدد بود تأثیر فشارهای ترکیبی را بر ایران بسنجد، اما وقتی مطمئن شد جمهوری اسلامی، امتیاز بده نیست و از حقوق ملت ایران عقبنشینی نمیکند، عملا کارزار جنگ هیبریدی شروع شد، یعنی دقیقا مرحله دوم مکانیسم تحریم و مذاکره از اواخر تابستان با رویکرد جدید اغتشاش و فشار برای توافق در کارتابل دولت بایدن قرار گرفت بلکه شاید ایران زیر فشار شدید ترکیبی امتیازی بدهد. پس بهخوبی مشخص است، نه به توافق از سوی واشنگتن فقط یک برنامه و جزئی از این بازی پیچیده است. به هرحال همانطور که مواضع جدید امیرعبداللهیان را هم مرور کردیم، خط تحلیلی وزیر خارجه کشورمان هم بهخوبی موید همین رویکرد، یعنی دیپلماسی پنهان توسط دولت آمریکاست؛ سیاستی که از یک طرف با اغواگری میخواهد هرطور شده در فضای بازنمایی رسانهای، نیاز ایران به برجام را برجسته کند و با گره زدن اغتشاشات به برجام، ایران را از رسیدن به اهداف خود ناکام و ضعیف شده نشان دهد، درحالی که ایران وقتی مرحله ۱۰۰ عبور از تحریم را گذرانده، حتما مرحله ۹۰ را هم پشت سر میگذارد و اصطلاحا کار ایران معطل برجام نیست و اتفاقا این آمریکاست که بهدلیل در پیش بودن یک انتخابات مهم نیازمند برند معتبر توافق با ایران است به همین دلیل آنها از درهای پشتی وزارت خارجه به ایران التماس میکنند، اما در مقابل در جلوی دوربینهای رسانه فقط ژست عدم مذاکره میگیرند.
*امین فصیحی/جام جم