به گزارش شهدای ایران ،مهدی جمشیدی نوشت:
۱. سال پیش که مباحث مربوط به "#طرح_صیانت مطرح" شده بود، توئیتی از حضرت آیتالله جوادیآملی منتشر شد که حاکی از مخالفت ایشان با این طرح بود. البتّه در آن توئیت، نامی از این طرح به میان نیامده بود، امّا محتوا، نشانگر موضع مخالف بود.
۱. سال پیش که مباحث مربوط به "#طرح_صیانت مطرح" شده بود، توئیتی از حضرت آیتالله جوادیآملی منتشر شد که حاکی از مخالفت ایشان با این طرح بود. البتّه در آن توئیت، نامی از این طرح به میان نیامده بود، امّا محتوا، نشانگر موضع مخالف بود.
سایتهای اصلاحطلب و غیرانقلابی نیز "بیدرنگ" و "یکباره"، این توئیت را پوشش خبری دادند و این طور وانمود کردند که یک مرجع بزرگ در برابر این طرح، "موضعگیری منفی" کرده است! این ماجرا، چند روزی به طول انجامید و جریان غیرانقلابی، "بهرۀ رسانهای" خود را از این توئیت برد.
۲. همچنین فرزند ایشان نیز با "سایت جماران"، مصاحبهای انجام داد و در این مصاحبه، به حضرت آقای جوادیآملی ارجاع داد و طوری سخن گفت که گویا این طرح، با منطق دینیِ ایشان، سازگار نیست.
۳. در این مرحله، بنده مطلبی را در کانالم منتشر کردم که دربرگیرندۀ چند "سئوال چالشی و نقضی" از این عالم بزرگوار بود.
۴. چند ساعتی بیش طول نکشید که فرزند ایشان، هم آن "حساب کاربری" را جعلی اعلام کرد و هم "اصل متن" را. این در حالی است که در طول آن چند روز که باب "سوءاستفادۀ جریان غیرانقلابی" از سخن تقطیعشدۀ حضرت استاد، گشوده بود، ایشان - شاید چون نفع سیاسی خویش را در این بهرهبرداریِ غیراخلاقی میدید - سکوت کرده بود. البتّه گویا اصل مصاحبه درست بود، ولی جای تعجّب است که حتّی این نیز انکار شد!
۵. آنچه که مهم است، این است که اجازه ندهیم "#سرمایههای_معنوی و معرفتیِ" ما، که مهمترین اندوختۀ ما هستند، "مصادرهبهمطلوب" شوند و از سوی "اطرافیان" یا "جریانهای رسانهای غربگرا"، به خدمت برنامههایی درآیند که با تفکّر اسلامیِ خودشان، شکاف دارند.
۶. من بهروشنی میدانم که نظر "کامل" و "جامعِ" حضرت آیتالله جوادیآملی، چیزی متفاوتی با این مطلب است و اینان میکوشند با "#تقطیع" و "#تحریف" و "انتخابهای دلبخواهانه"، چهرۀ مطلوب خود را از ایشان بسازند. این توفیق را داشتم که از نوجوانی، ریزهخوار سفرۀ معرفتیِ این فیلسوف مسلمان باشم و مطّلعم که هرگز تفکّر ایشان در جامعیّت خویش، چنین تجویزهایی ندارد، امّا چه کنم که برای روشنگری و به تحرّک واداشتن خیرخواهان و دلسوزان ایشان، چارهای جز نقد منطقی و عمومی ندارم. نمیتوانم در برابر "استفادۀ ابزاری" از این بزرگمردِ حکیم، خاموش بنشینم و مشاهده کنم که کسانی با انتخاب سیاسیکارانۀ تکهها و قطعههایی از سخنان ایشان، شخصیّت ایشان را تحریف و تخریب نمایند. و "جهاد تبیین"، همین است.